نوآوران آنلاین- در این میان بسیاری از تحلیلگران تأکید میکنند که باید رفتارهای این جریان مورد برخورد قرار گیرد چراکه موجب تخریب و تضعیف ارکان نظام است.
در همین خصوص به گفتوگو با مهدی آیتی، نماینده مجلس ششم پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
اخیراً شاهد هستیم که احمدینژاد و یارانش توهینهایی را نسبت به دستگاه قضایی کشورمان مطرح میکنند و در پاسخ به آنها دادستان تهران اعلام کردند که برخی دوست دارند به هر طریقی خود را مطرح کنند و دادستان کل کشور نیز نسبت به این رفتارها واکنش نشان دادند و به انتقاد از این رفتارها پرداختند و عنوان کردند که سکوت قوه قضائیه به معنای عجز دستگاه قضا در برخورد نیست. متأسفانه این جریان اخیراً بعد از پرونده مشایی و بقایی هجمههایی به دستگاه قضایی کشورمان داشتند که باتوجه به اینکه در منطقهای با بحرانهای بسیار به سر میبریم و موجب آسیب به انسجام ملی میشود و رفتاری توجیهناپذیر است. شما رفتار احمدینژاد و اطرافیانش را چطور ارزیابی میکنید؟
مناقشهای را که اکنون جریان احمدینژاد و یارانش راه انداختهاند، میتوان از چند زاویه مورد بررسی قرار داد؛ یک نگاه این است که در چارچوب قانون اساسی هر شهروندی از حقوقی همچون آزادی بیان، عقیده، قلم و همچنین آزادی اندیشه برخوردار است. اگر از این زاویه موضوع را مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که همه افراد براساس حقوق شهروندی حق دارند در صورت اینکه مورد ظلم واقع شوند اعتراض نمایند. اما اینکه تا چه حد میتوانند از آزادیها استفاده کنند، جای بحث دارد. در شرایط کنونی احمدینژاد و اطرافیانش پا را فراتر از حد گذاشته اند و با طرح دعواهای شخصی در تریبونهای عمومی در راستای تخریب و تضعیف نظام گام برمیدارند. از زاویه دیگر اگر موضوع را مورد بررسی قرار دهیم این سؤال در ذهن مطرح میشود که آیا در پس برنامههای این جریان، مسائل دیگری همچون تخریب و تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی نهفته است. در حالت اول میتوان گفت که باید برای آزادیهای افراد چارچوبی قائل بود؛ به این معنا که اگر هر کسی در نظام جمهوری اسلامی طبق قانون اساسی مورد ظلم قرار گرفت باید یک مرجعی برای رسیدگی به مشکل او وجود داشته باشد که آن شخص بتواند تظلمخواهی کند اما آیا همه شهروندان اجازه داشتهاند که صدای بلند داشته باشند و به انتقاد بپردازند. سوالی که برای ملت و مردم ایران ایجاد میشود، این است که چطور احمدینژاد و دوستان و اطرافیانش حق دارند در مقابل احکام دادگاه صدایشان را بلند کنند و فریاد بزنند و حتی توهینهایی تند را نسبت به قوه قضائیه روا دارند. احمدینژاد و بقایی و مشایی و جوانفکر و هر ایرانی باید حق داشته باشد که انتقاد کند و این حقی است که در قانون اساسی مورد تأکید قرار گرفته است اما درخصوص احمدی نژاد و یارانش باید گفت که سناریویی در حال انجام است و برنامههایی وجود دارد و آن برنامهها با هدف تخریب و تضعیف نظام در اتاق فکر برنامهریزی شده است. احمدینژاد با طرح دعواهای شخصی با خانواده لاریجانی در سطح جامعه تضعیف نظام جمهوری اسلامی و تخریب ارکان نظام را دنبال میکند که در این جا موضوع شکل دیگری مییابد و باید مجدانه مورد برخورد و تجزیه و تحلیل قرار گیرد چراکه حرکت در راستای تخریب ارکان نظام، بستری مناسب برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران فراهم میکند و آنها را به طمع میاندازد که در درون نظام جمهوری اسلامی ایران از هم پاشیدگی و از همگسیختگی و هرج و مرج وجود دارد و همین امر موجب میشود که امنیت ملی و اقتدار ملی با مخاطراتی مواجه شود. در شرایط کنونی برخی معتقدند که مسائلی که احمدینژاد و یارانش مطرح میکنند دعوای شخصی است و ربطی به تخریب نظام جمهوری اسلامی ایران ندارد؛ چراکه این جریان در سخنرانیهایشان چنین اعلام میکنند که نظام را قبول دارند و طرفدار ملت و خون شهدا هستند اما در عمل بهگونه دیگری رفتار و دعوای شخصی با خانواده لاریجانی را در سطح جامعه مطرح میکنند. اما تریبونی کردن اختلافات و کشاندن آن در سطح جامعه امنیت ملی و اقتدار ملی را زیر سؤال میبرد. در چنین حالتی که موضوع مصالح ملی در میان است به نظر میرسد که باید با رفتار این جریان برخورد صحیح و منطقی شود.
پرواضح است که گاهی ممکن است برخورد شدید قهری و فیزیکی در این خصوص کار را بدتر کند و هزینههای سنگینی را برای جمهوری اسلامی به دنبال داشته باشد. به این معنا که شاید اگر در شرایط کنونی قوه قضائیه اقدام به بازداشت احمدینژاد و اطرافیان و دوستانش کند، شاهد آسیب بیشتر به نظام جمهوری اسلامی ایران خواهیم بود. ممکن است قوه قضائیه به این جمعبندی برسد که باید نسبت به این مسائل بیاعتنایی و بیتوجهی پیشه کند تا این فریادها بهتدریج خاموش و به فراموشی سپرده شود. چراکه اگر برخورد منطقی و سنجیده صورت نگیرد چه بسا هزینههایی سنگینتر برای جمهوری اسلامی ایجاد خواهد شد. بهتر است دعوای شخصی بین احمدینژاد و خانواده لاریجانی با روشی عاقلانه و با هزینه کم و به صورت منطقی حل شود و شاید راهحل این باشد که فرد سومی به عنوان شخص سیاستمدار و عاقل به میان آید و این موضوع را دوستانه حل کند. به این معنا که به جای رسانهای کردن، مسائل شخصی در جلسات خصوصی و پشت درهای بسته توسط فردی ریشسفید و با شیوه کدخدامنشانه رفع شود و بهنوعی جلسه دادگاه صلح و آشتی برگزار و در آن دادگاه این صداها خاموش شود که در این صورت نه آسیبی به جمهوری اسلامی وارد و نه آب به آسیاب دشمن ریخته میشود.
احمدینژاد و یارانش در پی ایجاد جنجال هستند و همانطور که میفرمایید مشکلات شخصیشان با خانواده لاریجانی را در سطح جامعه مطرح میکنند اما دود این نابخردیها و زیر سؤال رفتن عملکرد دستگاه قضا به چشم همه مردم ایران میرود. به نظر شما تا چه اندازه ضروری است که مسائل این چنینی به سطح جامعه کشیده نشود؟
بله همین طور است. دود همه این رفتارهای نابخردانه به چشم مردم ایران میرود و در چنین شرایطی این سؤال مطرح است که چرا تنها احمدینژاد در کشور ما حاشیه امن برای جنجالآفرینی دارد و از مصونیت برخوردار است که عملکرد دستگاه قضا را زیر سؤال برد.