نوآوران آنلاین- به دنبال تب و تاب ارزی که طی ماههای اخیر اقتصاد ایران تجربه کرد، شاهد گرانی افسارگسیخته قیمت همه اقلام مصرفی بودیم. بدتر از گرانی شاهد کمبودهایی نیز بودیم که احتکار و اختفای کالا به آن دامن زد. در نتیجه قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافت و پول ایران ارزش خود را از دست داد.
در همین راستا دولت نیز به منظور رفع مشکل قدرت خرید مردم با افزایش حقوق کارمندان موافقت کرد.
بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که افزایش حقوق نتیجهای جز تورم به دنبال ندارد و به نوعی میتوان گفت درگیر دور تسلسل باطل میشویم و گرانی و بالا رفتن دستمزدها علت و معلول یکدیگر خواهند شد.
در همین خصوص به گفتوگو با مسعود دانشمند، دبیر کل خانه اقتصاد ایران و همچنین رئیس سابق اتاق بازرگانی ایران و امارات پرداختیم که مشروح آن تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
* هیأت دولت با افزایش حقوق کارمندان دولت موافقت کرد و نمایندگان مجلس نیز باتوجه به گرانیهای اخیر در سایه نوسانات دلار با افزایش حقوقها موافق هستند. برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که بالا رفتن نقدینگی مردم موجب تحمیل گرانیهای مجدد به اقتصاد میشود. شما در این خصوص چه اعتقادی دارید؟
بحث افزایش حقوق کارمندان در شرایط کنونی مطرح شده و در این خصوص باید این نکته را مورد توجه قرار داد که مگر همه مردم ایران کارمند و حقوقبگیر دولت هستند که آنها نیز دستمزدهایشان افزایش یابد و در تأمین مایحتاجشان با مشکلی مواجه نشوند. در چنین وضعیتی بخش خصوصی نیز با مشکلاتی مواجه میشود و باید نسبت به افزایش حقوق کارمندانش اقدام کند. پرواضح است که در نتیجه افزایش نقدینگی مردم باید منتظر تورم در اقتصاد باشیم و در چنین شرایطی مجدد قیمتها افزایش و به دنبال آن نیز ضرورت بالا رفتن میزان دستمزدها احساس میشود و شاهد مسابقه دستمزد و تورم خواهیم بود. حال این سؤال مطرح است که گرانی تا کجا پیش میرود. باید گفت بنیاد افزایش ریالی حقوق و دستمزدها اشتباه است. باید شرایط بهگونهای باشد که با توسعه تولید داخلی ارزش پول ملی را بالا ببریم. به اعتقاد من بهترین اقدام این است که برای کالاهای اساسی مردم همچون سوخت بر مبنای نرخ دلار 2000 تومانی کوپن ارائه کنیم و شرایطی را فراهم کنیم که با همین سقف دستمزدها زندگی مردم با مشکلی مواجه نشود. دولت باید بخشهای تولیدی و واحدهای صنعتی را تقویت کند تا با افزایش سطح تولید شاهد اشتغالزایی و درنهایت بالا رفتن ارزش پولی و به معنای دیگر کاهش ارزش دلار باشیم که این امر نیز به این معناست که قیمتها به تعادل میرسد. دولت باید سیاستهایی از جمله تک نرخی کردن دلار را در پیش گیرد. دولت باید با استفاده از منابع ملی معیشت مردم را بهبود بخشد و در این راستا باید تمهیداتی اندیشیده شود که از جمله آن میتوان به ارائه کوپن اشاره کرد. در مجموع باید گفت بالا بردن حقوق و اعطای بسته حمایتی، سیاست درستی نیست و بهترین راه ارائه کوپن است.
* بحث تنظیم بازار در این میان بسیار اهمیت خواهد داشت. به نظر شما در این خصوص باید چه اقداماتی صورت گیرد؟
افزایش حقوق کارمندان موجب میشود که صاحبان مشاغل آزاد همچون کسبه و ... نیز اقدام به افزایش قیمتها کنند. متأسفانه تنظیم بازار به معنای واقعی کلمه در ایران صورت نمیگیرد. باید این نکته بسیار مهم را مورد تأمل قرار داد که تنظیم بازار این نیست که اکنون با آن مواجه هستیم؛ چراکه تنظیم بازار به معنای بگیر و ببند نیست. با پلمپ یک مغازه سایرین هشیار میشوند و نسبت به اختفای کالاهای خود اقدام میکنند. مسؤولان باید با توجه به آمارها نسبت به جبران کمبودهای مردم و تأمین آنها اقدام نمایند تا تعادل میان عرضه و تقاضا به این ترتیب برقرار شود و قیمتها بالا نرود که این دقیقاً معنای صحیح تنظیم بازار است. تجربه تاریخی نشان داده است که پلپ یک مغازه موجب میشود سایر کسبه با دیدن چنین شرایطی کالاهایشان را در انبارها مخفی کنند. اقتصاد ما روزهای سختی را پشت سر گذاشته است و دیگر تاب در پیش گرفتن سیاستهای غلط و غیرمنطقی را ندارد؛ از این رو ضروری است که مسؤولان با درایت در این خصوص عمل کرده و با تکرار سیاستهای غلط ، زمینه تورم مجدد را از بین ببرند.
* عدم تعادل میان عرضه و تقاضا چه مشکلاتی را ایجاد میکند؟
مسؤولان باید نسبت به وضع موجود آگاه باشند و آماری از میزان کالاها به دست آورند و اگر کالایی در کشور کم بود براساس میزان تقاضا نسبت به تزریق آن اقدام کند. البته باید توجه داشته باشند که عرضه بیش از اندازه نیز اقدامی صحیح نیست؛ چراکه همانطور که عرضه کم به زیان مصرفکننده منجر میشود، عرضه بالا نیز به دلیل پایین آمدن قیمت به زیان تولیدکننده میانجامد؛ از این رو باید گفت تنظیم بازار یعنی ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا براساس اطلاعات و آمار موجود. اگر این اتفاق در عمل بیافتد قیمتها ثبات را تجربه خواهد کرد و بازار به آرامش خواهد رسید.