نوآوران آنلاین- خانم نون ۳۹ ساله: برای محافظت در مقابل اخبار منفی، تلویزیون نگاه نمیکنم؛ زیرا نقش مهمی در ایجاد حس نفرت، خشم، عصبانیت و دوقطبی در جامعه دارد. رسانه باید در به کار بردن کلمات و کلیدواژهها دقت کند. چنانچه رسانه سوار بر موج احساسات نشوند و خودشان کار حزبی انجام ندهند، میتوانند بخش قابلتوجهی از مشکلات را حل کنند.
- خانم سین ۴۴ ساله: برای محافظت از فرزندم، در خانه اخبار را از تلویزیون دنبال نمیکنم و در شرایط بحرانی او را تشویق به بازی و تفریح با دوستانش میکنم و شرایطش را فراهم میکنم.
- یک استاد ارتباطات: آموزش در مدارس همراه باغم و اندوه است. این کودک در بزرگسالی، چه آدم رسانهای شود و یا جزئی از توده، برای انتقال موضوعات مثبت آموزش ندیده و جزو هر گروهی که باشد، اخبار منفی را بیشتر جذب میکند.
دکتر اکبر نصر الهی، استاد علوم ارتباطات، میگوید: «تولید و انتشار اخبار فارغ از مثبت و منفی بودن آن، یکی از وظایف ذاتی رسانهها است. آنها در وقوع خبر خوب و بد نقشی ندارند و بیرون از اختیار آنهاست؛ اما باید آن را بیطرفانه پوشش دهند. اگر اخبار اطلاعرسانی نشود یا درست و کامل منتشر نشود، مردم نمیتوانند تصمیمات درستی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی بگیرند.»
به گفته او، رسانهها در انتشار اخبار مسئولاند و نباید خود را تنها محدود به یک ارزش خبری «برخورد یا conflict» کنند، بلکه ارزشهای خبری دیگر مانند تازگی، دربرگیری، مجاورت و … را نیز پوشش دهند و اصل توازن را رعایت کنند.
در ماههای اخیر اما رشته خبرهای بد، دست از سر ایران برنداشته و وضعیت چنان شده که حتی نهادهای مختلف نسبت به وضعیت روحی ایرانیان هشدار دادهاند و آنها را نیازمند مشاوره دانستهاند.
نصر الهی، با اشاره به انبوه اخبار منفی، میگوید: «باوجود آنکه رسانهها در وقوع این اتفاقات نقشی نداشتهاند؛ اما میتوانند در تولید و انتشار اخبار، چیدمان آن نوع انتشار مدیریت داشته باشند. تحریمهای ظالمانه آمریکا و مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعاقب آن، بیتدبیریها و سوء مدیریتهای مسئولان در قوای مختلف و بهویژه دولت و قوای قضاییه و مقننه، ماجراجوییهای امریکا بهخصوص در ترور و شهادت سردار سلیمانی و همرزمانش، حوادث مختلف در افغانستان، عراق و سوریه، حادثه هواپیمای اوکراینی و شهادت جمعی از هموطنانمان، حادثه سقوط اتوبوس به دره، جان باختن افرادی که برای تشیع در کرمان اجتماع کرده بودند و سیل سیستان و بلوچستان، یکباره حجم اخبار منفی را در یک بازه کوتاه افزایش داد.»
به گفته این کارشناس رسانه، باوجود آنکه وقوع اخبار منفی و همراه با خشونت غیرطبیعی نیست، اما این حجم از اخبار منفی در این بازه کوتاه، غیرطبیعی و زیاد است. درعینحال، میزان اخبار منفی، تولید و انتشار آن، بهطور غیرمسئولانه بهوسیله رسانههای مختلف و همچنین تولید این حجم اخبار منفی بهوسیله مسئولان غیرطبیعی و بسیار زیاد است و با توجه به آسیبهای غیرقابلانکار این اخبار بر کودکان، سالمندان و گروههای آسیبپذیر و ضرورت رشد و توسعه اقتصادی کشور باید آن را مدیریت کرد.
در موضوع سیل و زلزله نیز میتوان بهجای آنکه تنها از ویرانیها و اجساد تصویر منتشر کنیم، انتشار تصاویرمان را از ساختمانهایی که سالم مانده آغاز کنیم
نصر الهی معتقد است که انتشار اخبار منفی همراه با خشونت آستانه تحمل افراد را بالا میبرد، خشونت را عادیسازی میکند و موجب خشم و رفتارهای پرخاشگرانه میشود و رشد کشور را در بخشهای مختلف متأثر کرده و بهنوعی امید زدایی میکند.
نظرسنجی همستان
در نظرسنجی که پایگاه تحلیلی همستان در بین شهروندان انجام داده است، آنها نظراتشان را درباره اخبار منفی رسانهها گفتهاند.
خانم ب- ۴۰ ساله: «اخبار منفی بهشدت خسته و عصبیام میکند و احساس امنیتم را خدشهدار میکند، درعینحال گریزی از خواندن و دیدن ندارم. اخبار اخیر چنان متأثرم کرده بود که مدام اشک میریختم.»
آقای کاف- ۴۲ ساله: «هر خبر منفی که میخوانم بیشتر از نوع بشر و وضعیت ایران ناامید میشوم.»
خانم پ-۳۷ ساله: «اخبار نمیخوانم و نمیشنوم، هیچوقت روی خوشی برایم نداشته که دنبالش باشم.»
آقایمیم- ۳۹ ساله: «فقط به دنبال راهی برای فرار هستم، اما کجا میتوانم از اخبار ایران در امان باشم و نخوانم؟ همه تصمیمهایم برای دنبال نکردن هم هرروز صبح، ناکام مانده است.»
معجونی از مثبت و منفی
نصر الهی، میگوید: «با توجه به مشکلات مختلفی که در کشور بهانحاءمختلف وجود دارد، نیاز به تزریق امید در جامعه وجود دارد و نهادهای مختلف ازجمله رسانه، دانشگاهها، صداوسیما باید تلاش کنند تا با مداخله میزان تعارض و برخورد را کاهش دهند و درعینحال برای وقوع اخبار مثبت تلاش کنند.»
انتشار اخبار اجتنابناپذیر است و این خواسته عموم مخاطبان از رسانههاست؛ اما نصر الهی معتقد است در انتشار اخبار بد نیز باید هوشمندی به خرج داد و درعینحال از هر اتفاقی برای گرفتن امتیاز از رقیب سیاسی استفاده نکرد.
او میگوید: «اگر اتفاقی میافتد که وجوه مختلف منفی و مثبت دارد، باید اولویت به انتشار جنبههای مثبت باشد. اگر مشکلی منعکس میشود، بهگونهای باشد که درنهایت مردم به راهحل مقابله با مشکل دست پیدا کنند. کارشناسان از جنبههای مختلف و در سطوح متفاوت موضوع و مشکل را بررسی کنند، سوابق آن را در ایران و یا هرجایی از دنیا بیان کنند و درنهایت راهحلهای آن را نیز بگویند. بهنحویکه مخاطب توان مقابله و محافظت از خود در قبال مشکل را داشته باشد.»
او اشاره میکند به موضوعات مختلفی که در امریکا رخداده ازجمله حادثه ۱۱ سپتامبر، توفان کاترینا و آتشسوزی کالیفرنیا و اتفاقات خشونتآمیز ازجمله تیراندازی در اماکن عمومی و میگوید: «در هیچکدام از این وقایع یک فریم یا عکس از قربانیانی که جان خود را ازدستدادهاند، نمیتوان یافت. آنها هم دوربینهایی باکیفیت بالا دارند و ازنظر فنی نیز سواد استفاده از آن رادارند؛ اما درعینحال که قانون آنها را از نمایش خشونت و صحنههای خشونتآمیز منع میکند، رسانهها نیز بهطور مسئولانه از انتشار تصاویر قربانیان اجتناب میکنند؛ اما در کشورهای جهان سوم، تصاویر بسیار خشونتآمیز را منتشر میکنیم که نقض حقوق قربانیان است و تأثیر بسیار منفی بر اذهان مردم و بهویژه بر کودکان میگذارد و خشونت را عادی میکند.»
او ادامه میدهد: «در موضوع سیل و زلزله نیز میتوان بهجای آنکه تنها از ویرانیها و اجساد تصویر منتشر کنیم، انتشار تصاویرمان را از ساختمانهایی که سالم مانده آغاز کنیم. ساختمانهایی که به دلیل رعایت اصول ساختوساز، دوام آوردهاند و مردم را با این شیوه به تبعیت از قانون و ساختوساز استاندارد تشویق کنیم.»
نصر الهی، اشاره میکند به انتشار تصاویر اجساد و قربانیان در رسانههای مختلف و میگوید: «در همه جای دنیا اخبار خشونتآمیز و فجیع وجود دارد، اما قبل از پخش هشدار داده میشود، یا کمتر نمایش داده میشود و یا از نماهای دور و مات تصویربرداری انجام میشود؛ اما در ماجرای عراق و فرودگاه بغداد بدون توجه به اینکه یک اسطوره ملی و یک مبارز کشور سر مقاومت را ترور کردهاند، برخی رسانهها در ساعات اول، بدون محابا این تصاویر را نمایش دادند که گذشته از آنکه از بعد خشونت اثرات منفی بر روح و روان مخاطبان دارد، برخلاف امنیت ملی و مصالح کشور است.»
ارتقای سواد رسانهای
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر بسیار بر آن تأکید میشود، سواد رسانهای است. این موضوع از زمان توسعه و گسترش شبکههای اجتماعی بیشتر بر آن تأکید میشود.
نصر الهی، در مورد سواد رسانهای میگوید: «رسانهها، آموزشوپرورش و دانشگاهها باید مهارت مواجهه با تصاویر و اخبار مختلفی که از رسانهها منتشر میشود را آموزش دهند. اولاً مخاطبان باید یاد بگیرند که از صحت اخبار و تصاویر مطمئن شوند و درعینحال آن را بازنشر ندهند. رسانهها نیز تنها به ابعاد منفی نپردازند و در کنار بیان هر مشکل، راهکار و راهحلهای آن را نیز بگویند.»
اگر مشکلی منعکس میشود، بهگونهای باشد که درنهایت مردم به راهحل مقابله با مشکل دست پیدا کنند
به اعتقاد او، رسانهها باید با در نظر گرفتن آسیبهای غیرقابلجبران اخبار منفی و همراه با خشونت بر کودکان و سالمندان و قشر آسیبپذیر کشور، نمایش تعارض، خشونت و برخورد مدیریت کنند.
خود مراقبتی در برابر اخبار
افراد مختلف با توجه به روحیه و شرایط خود، شیوههای مختلفی برای محافظت از خود و اعضای خانواده و بهویژه کودکان در برابر اخبار منفی دارند.
در نظرسنجی همستان از تعدادی از شهروندان، آنها راهحلهایی را برای محافظت از خود و بهویژه کودکانشان بهکاربردهاند.
خانم پ، ۴۶ ساله، مادر دختری ۱۱ ساله: «اخبار را از طریق اینترنت و در زمان محدود دنبال میکنم. برای محافظت از دخترم، بههیچعنوان تلویزیون داخلی و خارجی نگاه نمیکنیم و در مورد موضوعات جنگ، مرگ، سیل و زلزله و اخبار منفی در حضور کودک حرف نمیزنیم.»
خانم سین، ۴۵ ساله، مادر دختری ۱۴ ساله: «اخبار را از تلویزیون و شبکههای مختلف داخلی و خارجی دنبال نمیکنم. در شبکههای اجتماعی هم اخبار منفی را نمیخوانم؛ اما برخی اخبار خیلی فراگیر هستند، مانند هواپیمای اوکراینی، در این شرایط بیشتر به نوشتن در شبکههای اجتماعی پناه بردم. درعینحال، تلاش میکنم دخترم از جریانات دور باشد، اما در مدرسه و کلاسهای مختلف، این موضوعات جریان دارد و همه را میفهمد.»
آقای کاف- ۴۳ ساله، پدر یک فرزند ۱۲ ساله: «برای جلوگیری از آسیب به روح و روانم، اخبار را دنبال نمیکنم و نمیگذارم کودکم اخبار گوش دهد.»
خانم شین- ۴۳ ساله، مادر دو فرزند ۱۵ و ۱۳ ساله: «در حضور بچهها اخبار را دنبال نمیکنم. همه خبرها بد هستند. اگر در مورد چیزی سؤال کنند، سعی میکنم توضیح دهم و از خاطرات خودم بگویم و آنها را مجاب کنم که اتفاق بدی رخ نمیدهد.»
خانم صاد- ۴۳ ساله، مادر دو فرزند ۱۴ ساله و ۱۰ ساله: «اخبار منفی را دنبال نمیکنم و خودم را درگیر شرایط سخت نمیکنم. بیشتر موسیقی شاد گوش میکنم. برای بچهها هم اخبار منفی را که بیرون از خانه میشنوند، توضیح میدهم؛ ولی آنها را درگیر حل آنها نمیکنم.»
نصر الهی، معتقد است ندیدن و گوش نکردن به اخبار، راهحل نیست؛ زیرا نمیتوان خود را از خبر و از شنیدن واقعیتهای پیرامون محروم کرد. این امر موجب میشود مردم در تصمیمگیریها مردم دچار مشکل شوند. محرومیت بهمراتب بدتر است و گاه جبرانناپذیر است وزندگی عادی و طبیعی را دچار اختلال میکند.
رسانهها راه شادی را گمکردهاند
ازجمله وظایف رسانهها سرگرمی، آموزش و رهبری جامعه است. در بخش سرگرمی، تفریح و پخش برنامههای شاد نیز وجود دارد.
نصر الهی میگوید: «آیا رسانهها ولعی که برای تولید اخبار منفی و سیاسی دارند، به سرگرمی هم اهمیت میدهند؟
رسانهها در تولید اخبار منفی استاد هستند و تبحر، گرایش و اشتیاق دارند؛ اما از تولید سرگرمی و برنامههای شاد ناتوان هستند. در مناسبتهای شاد مذهبی و ملی، رسانهها چیزی برای نمایش ندارند و سبک و سیاق همان است که در مراسم عزا مشاهده میکنیم و این ناتوانی رسانههاست. به نظر میرسد آنها باید در تولید برنامههای شاد و سرگرمی خود را قدرتمند کنند.»
به گفته این کارشناس رسانه، از دیگر وظایف رسانهها موضوع آموزش است. رسانهها باید در کنار انتشار اخبار منفی، به مردم آموزش دهند که چطور با این اخبار مواجه شوند و چطور کمتر تحت تأثیر قرار بگیرند. مثلاً در بحث سیل و زلزله آموزش چگونگی مقابله با آن برای آنکه مردم کمتر آسیب ببینند، داده شود.
با توجه به آسیبهای غیرقابلانکار این اخبار بر کودکان، سالمندان و گروههای آسیبپذیر و ضرورت رشد و توسعه اقتصادی کشور باید آن را مدیریت کرد
نصر الهی، میگوید: «مواجهه آگاهانه یعنی مردم بهگونهای مهارت پیدا کنند که در کنار اخبار منفی و خشونتآمیز به سرگرمی و مسافرت نیز توجه کنند. درعینحال، رسانهها باید آموزشهای لازم را برای ارتقای سواد رسانهای مدنظر داشته باشند.»
یک استاد ارتباطات دانشگاه آزاد نیز به همستان میگوید: «آموزش فرهنگ در مدارس داده میشود؛ آموزشی که همراه باغم و اندوه است و به بچهها درباره مرگاندیشی آموزش داده میشود. این کودک در بزرگسالی، چه آدم رسانهای شود و یا جزئی از توده، برای انتقال موضوعات مثبت آموزش ندیده است و جزو هر گروه که باشد، اخبار منفی را بیشتر جذب میکند. درعینحال، رسانههای ما ایدئولوژیک هستند، انعکاسدهنده افکار محیط و حکومت هستند، بیشتر اخبار منفی پوشش داده میشود و اخبار مثبت کمتر است. همانطور که جشنهای کمتری داریم. ما کمتر پذیرای شادی هستیم و بیشتر غم را ستایش میکنیم. این موضوع در مورد مراسمهای مرگ بهوضوح دیده میشود که بسیار طولانی است. درعینحال، در مراسمهای شاد، مانند نوروز، آنقدر شادی نداریم. در چنین شرایطی کاستن اخبار منفی و کنترل و درآمیختنش با اخبار مثبت شدنی نیست، چراکه مردم هم خواهان این امر نیستند.»
روان مردم قربانی حق دانستن
در نظرسنجی سایت همستان، برخی از شهروندان بر مدیریت اخبار توسط رسانهها تأکید داشتند و در مقابل گروهی معتقد بودند که این مدیریت نباید معنای سانسور داشته باشد.
خانم طا ۴۷ ساله: «رسانه باید در پی انتشار حقیقت باشد، حتی اگر تلخ باشد. نباید این تلاش ظاهراً خیرخواهانه برای توازن اخبار مثبت و منفی در جامعه منجر به سانسور شود.»
آقای دال ۳۸ ساله: «رسانهها باید واقعیت اتفاق افتاده در جامعه را بدون کموکاست و جانبداری به مخاطب خود منتقل کنند.»
خانم گاف، ۴۲ ساله: «رسانهها باید راست بگویند. فکر میکنم رسانههای ایران فقط اخبار خوب را منتشر میکنند و رسانههای خارجی اخبار بد و اعصابخردکن (حتی مقداری در اخبار بد غلو میکنند). فکر کنم با ترکیب این کانالها میشود تعادل ایجاد کرد.»
آقای جیم ۳۲ ساله: «رسانهها مجوز توازن برقرار کردن در اخبار مثبت و منفی را ندارند. اهمیت اخبار و بازتاب صادقانه اخبار باید در اولویت باشد و نحوه مدیریت اخبار، به عهده مخاطب است.»
خانم سین ۳۲ ساله: «رسانهها باید خبرهای واقعی را هرچند منفی، منتشر کنند تا افراد از آن باخبر شوند. گلچین خبرها نوعی سانسور است.»
دکتر نصر الهی، میگوید: «دانستن حق مردم است، اما حفظ امنیت روحی و روانی مردم نیز بسیار مهم است. به نظر میرسد مسئولان و رسانهها به بهانه اینکه دانستن حق مردم است، حق دیگر آنها را زیر پا میگذارند. بخشی از اخبار موجود، قابلیت تولید نشدن دارند؛ مانند درگیریهایی که در حوزههای سیاسی وجود دارد. در کشور ما، بسیاری از موضوعات تخصصی مثل آبوهوا هم سیاسی میشود و چالشهای بسیاری در مورد آن اتفاق میافتد تا یک جناح از موضوعاتی مانند سیل و آبوهوا هم سوءاستفاده کنند. این امر در آستانه انتخابات هم بیشتر میشود. درحالیکه مسئولان باید به منافع مردم بیشتر توجه داشته باشند و کمتر خبر منفی تولید کنند.»
به گفته او، این میزان اخبار منفی و اظهارنظرهای خشونتآمیز در این مقطع غیرطبیعی و غیرمسئولانه است و میتوان آن را مدیریت کرد؛ مانند موضوعات سادهای که تعمداً زاویهای برای نمایش انتخاب میشود که اهداف سیاسی خاصی در پی آن است و بهقصد تخریب جناح مقابل است.
او معتقد است که رسانههای ایران سیاسی هستند و این بعد آنها بر سایر وجوه غلبه دارد. این نوع نگاه برای کشور مضر هستند. آستانه تحمل مردم را بالا میبرند و خشونت عادیسازی میشود. رسانهها چه بر سر مردم آوردهاند که مردم ترجیح میدهند خودشان را محروم کنند.
رسانهها پروتکل بحران ندارند
یک چارچوب حرفهای ایجاب میکند رسانهها برای موقعیتهای مختلف پروتکل مواجهه با آن را داشته باشند. این آییننامه، ایستا نیست و بهتناسب زمان دچار تنوع و تحول میشود و موضوعاتی به آن اضافه و یا از آن کم میشود. ازجمله محورهای موردنظر، توجه به خواست و منافع مخاطبان و منافع ملی است. در ایران این پروتکل بهصورت دستورالعملهای لازمالاجرا برای رسانهها و در موقعیتهای خاص خلق میشوند مانند منع تحلیل برخی موضوعات و یا انتشار برخی اخبار و عکسها.
نصر الهی در مورد پروتکل رسانهها میگوید: «رسانههای حرفهای دنیا در خصوص بسیاری از موضوعاتی که حتی کم هم اتفاق میافتد، دستورالعمل دارند که بحرانها را در هر مرحله چطور بررسی کنند. درحالیکه از ۴۰ بحران ۳۲ تای آن در ایران رخ میدهد و ازنظر بحران، در رتبه پنجم قرار داریم و به آن باید موضوع تحریم امریکا، بیتدبیری مسئولان و ولع و نگاه یکبعدی رسانهها را به این بحرانها اضافه کنیم، اما دستورالعمل بهروز و مسئولانه نداریم که در مواقع بحران و خشونتآمیز رسانهها چطور عمل کنند. البته ممکن است دستورالعملهای موردی وجود داشته باشد.
به گفته او، برای تهیه پروتکل مواجهه با بحران، رسانهها باید پیشقدم شوند و سازمانهایی مانند وزارت ارشاد، شورای نظارت بر صداوسیما، دانشگاهها و مجلس، نیز همکاری کنند تا ضمن حفاظت از امنیت مردم، حق مردم در دانستن خبر و امنیت ملی حفظ شود.