نوآوران آنلاین- ۱– آيا رومينا به حقوق فرزندی اش آگاهی داشت؟ آيا او در مدرسه يا هر جای ديگری در خصوص خشونت خانگی يا هر تهديد ديگری که ممکن است يک دختر نوجوان را تهديد کند، آموزش ديده بود؟
۲– آيا رومينا در زمانهای که سن و سال اولين ارتباطهای عاشقانه و جنسی به همين حدود ۱۳ و ۱۴ سال کاهش يافته است، برای مديريت عواطف و احساسات انسانی اش آموزشی دريافت کرده بود؟
۳– آيا قانون جامع و کم نقصی وجود دارد که از فرزندان و بالاخص دختران در مقابل خشونتهای خانگی – از تحقير گرفته تا کودک آزاری، تجاوز جنسی و قتل – دفاع کند؟
۴– آيا رومينا به مراکز مشاوره، مراجع حقوقی مسؤول در زمينه حمايت از حقوق کودکانی که ممکن است در معرض خشونت خانگی قرار گيرند، دسترسی داشت؟ آيا او شماره تلفن مراکزی را که می توانستند از او در مقابل خشونت خانگی دفاع کنند، می دانست؟
۵– آيا پدر رومينا برای اعمال آن چه خير فرزندش می دانست – ممانعت از ازدواج با فرد نامناسب – به مراکز مشاوره يا هر مرجع کمککننده ديگری دسترسی داشت؟
عکسی از مرحومه رومینا اشرفی ۱۳ ساله و بهمن خاوری ۳۵ ساله.
گفته می شود این عکس پدر تالشی را از خود بی خود و برای قتل دخترش تحریک کرد.
.آيا جامعه در حال گذار ايران به اندازه کافی درباره پديدههای ناشی از تغييرات اجتماعی – از جمله همين بروز زود هنگام احساسات دختران و پسران و ارتباطات جنسی – دانش، خرد و گفت و گو توليد می کند؟ ( همين ديروز در شمال ميدان تجريش – کمی بالاتر از مرکز خريد ارگ – دختر و پسری در همين سن و سال را ديدم که در تاريکی پياده رو، عاشقانه يک دیگر را بغل کرده بودند. پديده تا اين حد عادی شده است ).
۷– آيا رومينا مدرسه می رفت؟ آيا نظام آموزش و پرورش ما در قبال بروز چنين مسائلی مسؤولیتی دارد؟ آيا معلمان و مديران مدرسه مسؤولیت داشتند وضعيت روحی او را زير نظر داشته و نسبت به بروز واقعهای نظير فرار او با يک پسر حساسيت نشان دهند؟
۸– آيا پليس به ابزارهای قانونی لازم برای بررسی شرايط روحی و روانی اعضای خانواده و ممانعت از بروز خشونت احتمالی مجهز است؟
۹– آيا پليس، بهزيستی، قوه قضائيه و ... مجازند آمارهای قتلهای ناموسی را منتشر نکنند و به گونهای عمل کنند که گويی اين چنين وقايعی در کشور رخ نمی دهند؟
۱۰– آيا کسانی که نقشی در توقيف ۹ ساله فيلم “ خانه پدری “ با محوريت قتل ناموسی – فقط به عنوان ابزاری برای طرح مسأله و نمادی از گفت و گوی اجتماعی در باره پديده قتل ناموسی – داشتند و حتی پس از صدور مجوز اکران، باز هم آن را از اکران بازداشتند، نقش و مسؤولیتی در اين گونه قتلها دارند؟ آيا آن ها به جز پنهان کردن اين رخدادها و پاک دانستن جامعه از اين گونه وقايع، راهبرد و راهکار ديگری هم برای جلوگيری از تکرار اين وقايع دارند؟
۱۱– آيا اين ظرفيت در رسانه صدا و سيما وجود دارد که آزادانه در اين ماجرا ورود کند و از همه جوانب حقوقی، روانی، خانوادگی، جامعه شناختی و ... به مسأله بپردازد و جامعه را نسبت به چنين رخدادهايی آگاه کند و مبدأ گفت و گوی اجتماعی فرا گیری درباره اين پديده باشد؟ آيا صدا و سيما اجازه خواهد داشت ابعاد واقعی اين گونه قتلها در ايران را آشکار کند؟
۱۲– سیاست و جامعه ايران امروز تا چه زمانی می خواهد يا می تواند وضعيت “ سکس” ًو “ امر جنسی” را زير فرش جارو کرده و چنان با آن رو به رو شود که گويی وجود ندارد يا به سامان است؟ نظريه سياست بدن و مواجهه با امر جنسی در اين کشور که سياست اجتماعی و فرهنگی بر اساس آن تدوين ميشود، چيست؟ کجا در باره آن بحث شده و جامعه در جريان آن قرار گرفته است؟ بنياد خِرَد جنسی اين جامعه چيست و کجا و چگونه اين خرد بررسی می شود؟ سياست اجتماعی امر جنسی در جامعه ايرانی چگونه وضع می شود؟
۱۳– سياست رسمی حکومت برای حفاظت از کودکان، زنان و قربانيان خشونت خانگی چيست؟ آيا سندی بالا دستی برای مهار اين پديده وجود دارد؟