نوآوران آنلاین- او میگوید: «فشار اجتماعی قرنطینه که امیدواریم موقتی باشد، میتواند اثراتی طولانی مدت بر بعضی از دوستیهای ما بگذارد».
پروفسور دانبار در مقالهای که در مجلهٔ انجمن سلطنتی منتشر کرده است، به کندوکاو دگرگونی ارتباطات اجتماعی بر اثر قرنطینه میپردازد.
دیدگاه علمی دانشگاه آکسفورد به این اثرات در دنیای ارتباطات اجتماعی ورای آزمونهای زوم و گروههای واتساپ است. او میگوید ریشهٔ دوستیها را در زندگیهای اجتماعی نخستیسانانی غیر از انسان میتوان یافت.
برای بسیاری از نخستیسانان، پیوندهای نیرومند اجتماعی و تعلق به گروهی "پایدار" به معنای حفاظت آن ها در برابر شکارچیان و دشمنان است.
این نشان میدهد چرا برای خیلی از ما دوستان نزدیک چنان گنجینهای هستند که انگار جانمان به جانشان بسته است. در تاریخ تکامل میبینیم که چنین است و این پیوندها نیاز به مراقبت و نگهداری دارد.
یکی میآید، یکی میرود
پژوهشها نشان داده است که هم در میان میمونها و هم انسانها کیفیت ارتباط بستگی مستقیم به زمانی که صرف آن شده دارد و کیفیت ارتباط این طور سنجیده میشود که آن همنوع چقدر در دفاع از شما پیشقدم میشود.
پروفسور دانبار، از دانشگاه آکسفورد توضیح میدهد: «باید آدمها را خیلی زیاد ببینیم تا دوستی شکل بگیرد و چون پرورش دوستیها نیاز به چنین زمان و تواناییهای شناختی دارد، ما فقط میتوانیم ارتباطات اجتماعی محدودی را حفظ کنیم ».
او ادامه میدهد: «در دوران قرنطینه، خیلی از افراد برای اولین بار با اهالی خیابان و محلهٔ خود دوستیهای تازهای شروع کردند. از ای رو وقتی از قرنطینه بیرون بیاییم، بعضی از این دوستان جدید جای دوستیهای به حاشیه رانده شده را میگیرند ».
یکی از اثرات قرنطینه چیزی به نام "قیف ارتباطی" ست. اثری که در نظرسنجی گسترده در دوران قرنطینهٔ شدید فرانسه پژوهشگران علوماجتماعی به آن پی بردند.
به بیان ساده، در این دوران بعضی از دوستیها اولویت پیدا میکند و حتی با مراقبت و ارتباط بیشتر تقویت هم میشود در حالی که ارتباطهای حاشیهای دیگر "کمرنگ" میشود.
مشکل اصلی این "کمرنگ" شدن اثر ماندگاری است که بر دوستیهای افراد مسنتر میگذارد.
پروفسور دانبار میگوید: «وقتی سن ما بالاتر میرود، یافتن دوستان تازه برای ما سختتر میشود. این در حالی ست که یکی از عوامل اصلی و مهم که بر تندرستی، شادکامی و خوشبختی و حتی توانایی بهبود و بقا در جراحیها و بیماریها اثر دارد دوستیهای ارزشمندی است که دارید ».
نیاز به بغل کردن
با توجه به موقتی بودن این شرایط، دوستیهای ارزشمند و نزدیک ما در دوران قرنطینه هم ادامه پیدا میکند و در بعضی زمینهها تقویت هم میشود، چون میتوانیم به صورت آنلاین با دوستان در ارتباط باشیم.
دکتر “جنی گروارک” از دانشگاه “کوئین” در بلفاست به تحقیق در زمینهٔ تنهایی در دوران همهگیری جهانی پرداخته است.
او میگوید:«افراد از روشهای گوناگون دیجیتالی برای رفع نیازهای ارتباطی و اجتماعی خود استفاده میکنند، اما این روشها نسبت به ارتباط رو د رو و واقعی احساس رضایت کمتری ایجاد میکند و ما دریافتیم این رضایت کمتر از کیفیت ارتباط اجتماعی دیجیتال همراه با احساس تنهایی بیشتر است ».
این پدیده با یافتههای پروفسور دانبار در زمینهٔ رفتارهای اجتماعی همسو است. او میگوید هیچ جانشینی برای روابط نزدیک و رو در رو وجود ندارد و بخشی از آن نیاز انسان به تماس و لمس است.
دکتر گروارک میگوید: «در نظرسنجیهای ما افراد از فقدان تماس بدنی حرف زدند و گفتند این "غریب" و "غیرعادی" است که با دیگران تماس بدنی نداشته باشیم ».
با نگاه به شامپانزهها – نزدیکترین نخستیها به انسان – میبینیم تماس بدنی نه فقط "طبیعی" است، بلکه از نظر اجتماعی حیاتی ست.
شامپانزهها هر روز ساعتها به تیمار یک دیگر میپردازند. این رفتار نزدیک و فرد به فرد نوازش فقط برای بهداشت و نظافت نیست. پژوهشها نشان داده است که این کار ارتباطهای اجتماعی را تقویت میکند و باعث میشود مغز مواد شیمیایی تسکیندهندهٔ درد و افزایندهٔ لذت به نام اندروفین ترشح کند.
هر چند میزان بالایی از ارتباطهای انسانی این روزها آنلاین شده است؛ اما مغز ما هنوز طوری تنظیم شده است که به نوازش مهرآمیزی واکنش نشان دهد ( البته در صورتی که کاملاً خودخواسته و بجا باشد ).
ما همانند خویشاوندان نخستی خود سیستم پیچیدهای از رشتههای عصبی داریم که حس لمس را از پوست ما دریافت میکند و آن را به مجموعههایی از سلولهای مغزی میرساند که کار رها سازی اندروفین را بر عهده دارند.
پژوهشگرانی که این سیستم برانگیختگی تماسی لذت را بررسی میکنند در آزمایشهای خود دریافتند هر چه حس نوازش برای مثال بر بازوی فرد "انسانیتر" باشد، احساس "لذت" بیشتری ایجاد خواهد کرد.
پژوهشگران در تحقیقی که به تازگی در مجلهٔ روانشناسی تجربی منتشر شد، اعلام کردند: «به نظر میرسد لمس ملایم انسانی باعث احساس لذت میشود و تماسهای بینفردی را تقویت میکند، شاید از آن رو که این تماس به معنای ایجاد و حفظ پیوندهای اجتماعی است ».
این معنای روانشناسانهٔ تازهای از احساس نیاز برای بغل کردن دوستان است.
پروفسور دانبار میگوید: «ما همیشه با هم تماس فیزیکی برقرار میکنیم، قوانین سفت و سختی در مورد این که با چه کسانی میتوانیم تماس بدنی برقرار کنیم وجود دارد؛ اما با دوستان نزدیک و فامیل پشت هم میزنیم و دست روی شانهٔ هم میگذاریم و چون به طور ناخودآگاه این کارها را انجام میدهیم، قدر اهمیت و ارزش آن ها را نمیدانیم ».
خوشبختانه در مورد انسانها، فعالیتهای اجتماعی دیگری هم وجود دارد که مراکز لذت مغز را فعال کند، فعالیتهایی که حتی در فاصلهگذاری اجتماعی یا به صورت آنلاین هم ممکن است. خندیدن، آواز خواندن، رقصیدن، خوردن و نوشیدن همراه با یک دیگر همه باعث ترشح اندروفین و حفظ مهمترین پیوندهای اجتماعی ما میشود.
پروفسور دانبار با اطمینان میگوید برای بیشتر ما این دوران فاصلهگذاری اجتماعی دوران دلسردی ناخوشایند؛ اما موقتی است. باید برای ترمیم ارتباطهای دوران قرنطینه وقت بگذاریم.