محمد عطریانفر در گفت و گو با ایسنا، درباره نوع رویکرد مناسب جریان اصلاحات نسبت به انتخابات ریاست جمهوری۱۴۰۰اظهار کرد: اکثریت نیرومندی از اصلاح طلبان در انتخابات ۹۸ معتقد به مشارکت در انتخابات بودند و سید محمد خاتمی هم اعلام کرد احزاب بنا به تشخیص خود عمل کنند. این حرف باطلی است که گفته شود اصلاح طلبان به دنبال مشارکت در آن انتخابات نبودند. اکثریت اصلاح طلبان معتقد بودند باید در انتخابات مجلس شرکت کنند حتی اگر شکست بخورند، زیرا هر جریان سیاسی که دست از انتخابات بکشد، در واقع مرگ خود را امضا کرده است. باورم این است که اگر اصلاح طلبان خود را از حضور فعال در انتخابات جدا کنند، پایان فعالیت سیاسی خود را اعلام کرده اند.
وی ادامه داد: اکنون اکثریت نیرومندی از اصلاح طلبان معتقدند که باید برای انتخابات۱۴۰۰ فعال بود و با ایجاد اعتماد با نهادهای قدرت از جمله شورای نگهبان، یک شخصیت کارآمد، رجل سیاسی، صاحب تدبیر و مدیر شایسته که ظرفیت اجتماعی و رای آوری دارد و به تایید شورای نگهبان برسد را معرفی کرده و از او حمایت کنند.
این فعال سیاسی در پاسخ به این پرسش که آیا امکان حمایت از لاریجانی توسط اصلاح طلبان وجود دارد، تصریح کرد: ما اگر نتوانستیم نیروی ذاتی اصلاح طلب را به عنوان نیروی محوری در انتخابات داشته باشیم، باید حول تدابیر خاتمی تصمیم بگیریم و آن تصمیم می تواند مشابه سال۹۲ باشد. در سال ۹۲ ما دستاورد ارزشمندی داشتیم و از دولت اول روحانی تمام قد حمایت کرده و آن را از دستاوردهای خوب خود قلمداد کردیم. در دولت دوم روحانی گرفتاری ها، تحریم ها و ناکارآمدی هایی پیش آمد که بخش بزرگی از آن به دولت ربطی نداشت.
عطریانفر همچنین خاطرنشان کرد: این برداشت اشتباه است که حزب کارگزاران به دنبال حمایت از علی لاریجانی است. در شرایط فعلی ما علاقمند هستیم که نیرویی از داخل جبهه اصلاحات معرفی کنیم که زمینه اجتماعی مردمی داشته باشد و به تایید شورای نگهبان برسد.
وی در ادامه با اشاره به نقش رییس دولت اصلاحات در اجماع اصلاح طلبان، اظهار کرد: سید محمد خاتمی همچنان یک سرمایه اجتماعی برای اصلاح طلبان است. تجربه موفق در اداره دو دولت و دستاوردهای مهمی در زمینه توسعه سیاسی و اقتصادی ، سرمایه اجتماعی را برای وی زنده نگه داشته است. ما تجربه موفقی هم در سال۹۲ با حضور خاتمی داشتیم که با «تکرار می کنم» او، نیروهایی به مجلس و شورای شهر راه یافتند اما این ظرفیت به خاطر ناکارآمدی ها، ناتوانی ها و مشکلات دولت روحانی آسیب دیده است اما کسانی که دستی در سیاست ایران دارند، متوجه هستند که همه مشکلات کشور الزاما بر عهده دولت نیست و بیش از هشتاد درصد مشکلات ناشی از شرایط بیرون دولت است.
این فعال سیاسی در پایان گفت: منطق درست فعالیت سیاسی اصلاح طلبان و همه گروه های سیاسی این است که احزاب نیرومندی را سامان داده تا آن احزاب به تربیت نیروی انسانی بپردازند و قدرت هم از طریق انتخابات حزبی جابجا شود اما ما چون نتوانسته ایم حزب به معنای واقعی کلمه داشته باشیم، شخصیت های که نفوذ اجتماعی دارند مثل خاتمی یا مرحوم هاشمی در بزنگاه های انتخاباتی می توانند نقش موثری داشته باشند .از این حیث می توانیم در انتخابات۱۴۰۰ از ظرفیت موثری که رییس دولت اصلاحات در اجتماع دارد، استفاده کنیم. گروه های اصلاح طلب هم همچنان خاتمی را به عنوان پرچمدار اصلاحات به رسمیت می شناسند.