کد خبر : 104180 تاریخ : ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۴ آبان - 13:04
روزنامه‌نگاری یا بولتن نگاری؟ مشکل بزرگی که مطبوعات مکتوب ما امروزه با آن مواجه هستند این است که به ابزار سیاسی دولت‌ها تبدیل شده‌اند. متأسفانه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای تعریف خود را از دست داده است. در شرایط کنونی بسیاری از مدیران مسؤول تنها به فکر تامین نظر مثبت برخی روابط‌عمومی‌ها هستند و اغراق نکرده‌ایم اگر مطبوعات‌شان را بولتن خبری روابط‌عمومی سازمان‌ها تلقی کنیم.

نوآوران آنلاینمتأسفانه بسیاری از اصحاب رسانه عملاً با هدف کسب درآمد قلم می‌زنند و اصطلاحاً قلم به مزد هستند و یا در برخی موارد به ارگان حزب و یا جریانی سیاسی تبدیل شده‌اند؛ این در حالی است که یکی از ویژگی‌های خبرنگار حرفه‌ای رعایت اصل بی‌طرفی در عین پاسخ به روحیه کنجکاوی مخاطب است نه این‌که بنشینند و به انتشار اخبار سفارش شده روابط‌عمومی سازمان‌ها بپردازند. روزنامه‌نگار حرفه‌ای از رسالت اصلی خود ‌آگاه و به آن متعهد است و تحت هیچ شرایط خود را زیر سؤال نمی‌برد.

یکی از مشکلاتی که اکنون با آن مواجه هستیم این است که روزنامه‌نگاران نسبت به رسالت اصلی خود آگاه نیستند و یا این‌که مورد توجه و اعتنا قرار نمی‌دهند. نتیجه این امر همین می‌شود که اکنون نمایشگاه مطبوعات در کشور ما به معنای واقعی کلمه نمایشگاه نیست و اهداف آرمانی که برایش در نظر گرفته می‌شود کاملاً ایده‌آلیستی و کلیشه‌ای و شعارزده است چراکه این نمایشگاه موفق نشده به هیچ یک از اهدافش از جمله ایجاد حاشیه امن برای رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی جامه عمل بپوشاند.

سال‌ها پیش زمانی که تلویزیون وارد کشور ما شد، سینما تأثیر و کارکرد خود را از دست نداد چراکه در پاسخگویی به نیازهای مخاطبان‌شان موفق بودند اما اکنون که به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران فضای مجازی سیر طبیعی خود را طی می‌کند، متأسفانه شاهد هستیم که فرهنگ مکتوب چندصدساله کشور ما در مقایسه با سایر وسائل ارتباط جمعی محلی از اعراب ندارد و مخاطبان خود را از دست داده است. فضای مجازی که می‌توان آن را به‌مثابه تیغ دولبه دانست از زمانی که وارد کشور شد، مطبوعات را به حاشیه رانده است. بسیاری فضای مجازی را مقصر این امر می‌دانند که این سیر را به هم زده است این در حالی است که اگر مطبوعات همچون گذشته پر قوت به کار خود ادامه می‌دادند دیگر شاهد به حاشیه رانده شدن‌شان نبودیم. مدیران رسانه باید بپذیرند که برای بقا ناچار به تغییر در نحوه اداره رسانه‌شان هستند و باید برای پیروزی در کشاکش با فضای مجازی پرقدرت‌تر از قبل ظاهر شوند.

نکته قابل تأملی که در این میان باید صاحبان رسانه در نظر داشته باشند، بیماری بزرگی است که سال‌ها گریبان بخش اداری کشور ما را گرفته و لاجرم مطبوعات نیز در این قاعده مستثنی نبوده‌اند؛ بیماری مهلک به نام «بوروکراسی اداری». امروزه در ساختار اداری بسیاری از مطبوعات شاهد چارت سازمانی عریض و طویلی هستیم.

در بسیاری از مطبوعات دولتی کشور اکنون شاهد حضور تعداد بسیاری از افرادی هستیم که نبودشان هیچ تاثیری در روند اداره روزنامه ندارد. در سوی دیگر شاهد روزنامه‌هایی هستیم که با مشکلات مالی بسیاری که دیر یا زود سایر رسانه‌ها نیز به آن دچار می‌شوند دست و پنجه نرم می‌کنند و با کمترین تعداد نیروی انسانی و بسیاری از مشکلات همچنان سنگر را حفظ کرده و به ادامه فعالیت می‌پردازند.

علاوه بر این طی سال‌های اخیر مطبوعات بیشتر گرفتار موازی‌کاری شدند و از هر طیف سیاسی کشور که یک نسخه روزنامه تهیه و مطالعه کنیم به خوبی می‌توانیم پی به وضعیت موجود جامعه ببریم. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا با ورود تکنولوژی و فضای مجازی روزنامه‌ها به قوت خود باقی مانند و تغییری در تیراژشان ایجاد نشد. در بسیاری از کشورها مطبوعات موفق شدند خود را با تغییرات وفق دهند و به این ترتیب مخاطبان خود را همچنان حفظ کردند و از سوی دیگر فضای مجازی در آن کشورها به رقیبی برای مطبوعات تبدیل نشد و روزنامه‌ها کارکرد و جایگاه اصلی خود را داشتند و حتی فضای مجازی مکمل روزنامه‌ها شد.

اما در کشور ما از یک سو به دلیل نبود ظرفیت استفاده از تکنولوژی و از سوی دیگر به دلیل ناتوانی روزنامه‌ها در ارائه مطالب پرمحتوا شاهد هستیم که فضای مجازی به رقیبی پرقدرت برای مطبوعات تبدیل شده است و حتی گوی سبقت را از آن ربوده‌اند. روزنامه‌ای که از سال‌ها پیش رسانه مورد استفاده مردم بوده است دیگر جایگاه اصلی خود را ندارد. علت این امر را می‌توان در سبک و سیاق اداره روزنامه دانست. به این معنا که کمتر شاهد تحلیل‌های قوی و گفت‌و‌گو با کارشناسان در روزنامه هستیم. همچنین در مطبوعات کشور ما جای خالی نبود پیگیری‌ موضوعات توسط خبرنگاران به چشم می‌خورد و هر موضوع فقط یک بار مطرح و در هاله ابهام قرار می‌گیرد و انگیزه‌ای از سوی مطبوعات برای پیگیری پرونده‌ها وجود ندارد. اما در فضای مجازی شرایط به‌گونه دیگری است و گاهاً دیده شده پرونده‌ای که پس از ماه‌ها نیز مورد بررسی قرار گرفته است. البته ناگفته نماند که فضای مجازی نیز به نوبه خود دارای ضعف‌های بسیاری است از جمله این‌که در برخی موارد منبع اصلی نشر شایعات هستند و اخبار منعکس شده در آن مورد اعتماد نیستند و در صحت‌شان باید تردید کرد؛ اما فقط یه این دلیل که نیازهای سطحی مخاطبان را پوشش می‌دهند قادر به جذب مخاطبان بسیار در همه جای دنیا شده‌اند. امروزه شاهد هستیم افرادی از اقشار مختلف به عضویت کانال‌ها و گروه‌های تلگرامی درآمده‌اند و به پیگیری اخبار و اطلاعات و همچنین افزایش آگاهی خود در زمینه‌های مختلف از طریق این فضا پرداخته‌اند. از این رو روزنامه‌ها باید در نظر داشته باشند که اگر قصد باقی ماندن در عرصه اطلاع‌رسانی دارند باید در این رقابت با فضای مجازی پیروز شوند و راهکار آن جز ارائه تحلیل‌های پرمحتوا و متناسب با نیازهای مردم نیست.