کد خبر : 169939 تاریخ : ۱۳۹۷ يکشنبه ۳ تير - 18:59
وزیر تعاون دولت اصلاحات در گفت‌و‌گو با نوآوران: قدرت طلبی برخی فاصله میان مسؤولان و مردم را عمیق کرد نادیا صمدی / روزنامه نگار

نوآوران آنلاین- بیش از یک سال از ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، زمانی که مردم ایران با شور و امید پای صندوق‌های رأی رفتند و گزینه موردنظر خود را انتخاب کردند، گذشت. روحانی با بیش از بیست‌و‌سه میلیون رأی توانست برای بار دوم اعتماد مردم ایران را جلب کند و این امر حکایت از آن داشت که اکثریت ملت، با وعده‌های او هم‌رأی بودند و به امید عملیاتی شدن این وعده‌ها، روحانی را به چهار نامزد دیگر ترجیح دادند. حال باگذشت یک سال از انتخاب مجدد روحانی، می‌توان نگاهی به کارنامه او انداخت تا مشخص شود عملکرد روحانی تا چه اندازه در مسیر وعده‌های انتخاباتی او قرار دارد و یا به عبارتی خواسته‌های ملت در این یک سال تا چه اندازه تحقق یافته است.

در این خصوص گفت‌وگویی با علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

* با توجه به این‌که اکثر برنامه‌های انتخاباتی دکتر روحانی بر رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم متمرکز بود، اما متأسفانه شاهد هستیم که این‌گونه مشکلات تا کنون رفع نشده است و هر روز شاهد بدتر شدن وضعیت مردم هستیم، به اعتقاد شما تا چه اندازه ضروری است که دولتمردان نسبت به تحقق اقدامات عملی و مجدانه عمل کنند، تا در سال 1400 شاهد اعتماد مجدد مردم به نامزدهای مورد حمایت اصلاح‌طلبان باشیم؟

برنامه‌های انتخاباتی اصلاح‌‌طلبان تا سال 1400 در صورتی مورد وثوق قرار خواهد گرفت که در شرایط فعلی برای همه مسؤولان نظام از جمله شخص روحانی مردم مورد توجه و اصل باشد و ضمن پاسخ به مطالبات برای جلب رضایت تلاش کند؛ چراکه جلب رضایت و اعتماد مردم همانطور که در اوایل انقلاب پشتوانه محکمی بود اکنون نیز پشتوانه محکمی تلقی می‌شود، طی سال‌های نخستین انقلاب شاهد بودیم به دلیل رویکرد متفاوت مسؤولان بین مردم و آن‌ها ارتباط عمیقی وجود داشت. اعتماد به سرمایه اجتماعی در اوج خود قرار داشت به همین دلیل ارتباط عمیقی بین مردم و رهبر معظم انقلاب ایجاد شد، اما اکنون به دلیل قدرت‌طلبی برخی از شاهد ایجاد فاصله‌ای عمیق میان مسؤولان و مردم هستیم. در اوایل انقلاب به دلیل روحیه حمایتی مسؤولان از مردم سرمایه اجتماعی در اوج خود قرار داشت، اما اکنون سرمایه‌های اجتماعی در پایین‌ترین سطح قرار دارد به دلیل این‌که مسؤولان نظام در آن دوران تمام برنامه‌های خود را بر روی خدمت به مردم متمرکز می‌کردند، اما اکنون تنها به قدرت توجه می‌کنند که متأسفانه این تغییر رویکرد اثر خود را بر روی مردم گذاشته است و آن‌ها چنین تصور می‌کنند که وسیله‌ای برای تحقق وعده‌های انتخاباتی هستند؛ به‌طوری‌که شاهد هستیم در هر دوره پس از پایان یافتن انتخابات معادلات قدرت در بستن کابینه شکل می‌گیرد و کانون‌های قدرتی که در پشت صحنه مجلس هستند شرایط را برای حضور و یا عدم حضور نمایندگان در دوره‌های بعد فراهم می‌کنند. بنابراین به دلیل تغییر رفتار در سطح ارکان نظام نیروهای انقلابی و تفکر انقلابی کنار گذاشته می‌شوند و چهره‌های ناشناس و بی‌ریشه مانند علف هرز رشد می‌کنند. ناگفته نماند کانون‌های قدرت از حضور این افراد در ارکان نظام نمی‌ترسند؛ چراکه اکنون کانون‌های قدرت با استفاده از ابزاری که در اختیار دارند برای حذف نیروهای شایسته استفاده می‌کنند. بنابراین متأسفانه به همین دلیل مردم فراموش می‌شوند. هم اکنون یکی از دلایل عدم تحقق وعده‌های روحانی بازمی‌گردد به این موضوع که روحانی مسائل داخلی را در حاشیه قرار داد و اصل را بر حل مذاکرات هسته‌ای  متمرکز کرد. ناگفته نماند لازم بود که این اقدامات در شرایط حساس سیاسی اتخاذ شود، اما نه به بهای کنار گذاشتن مسائل داخلی، یعنی در زمانی که برجام حاصل شد دولت معتقد بود که از بحران اقتصادی و رکود خارج می‌شویم و رونق اقتصادی رخ می‌دهد و همین اشتباه موجب شد که ابتکار عمل به دست ترامپ بیفتد. با توجه به رخدادهای اخیر به دلیل وضعیت بحرانی کنونی این‌که شرایط و اوضاع داخلی که بتواند در کوتاه‌مدت مردم را امیدوار کند بسیار بعید به نظر می‌رسد؛ چراکه عوامل متعددی دست به دست یک‌دیگر داده‌اند تا شاخص ثبات و امنیت در بازار متزلزل شود. دقیقاً مشخص نیست که هدف چیست؟ منافع ملی کجا جای دارد؟ قطعاً دکتر روحانی در مسیر تحقق وعده‌های انتخاباتی با موانع و محدودیت‌هایی مواجه است.

 

* به نظر شما آیا بهتر نیست در چنین شرایطی دولت به طور شفاف با مردم صحبت کند و موانع را برای مردم تشریح کند؟

از ابتدا باید روحانی شفاف با مردم برخورد می‌کرد و درگیر ملاحظات امنیتی نمی‌شد. در حال حاضر دولتمردان ما بیان مسائل و مشکلات را عقلانیت سیاسی تلقی می‌کنند، از این رو سعی می‌کنند مسائل را در بین خود نگهدارند و با مردم با زبان دیگری صحبت کنند، اما اگر مسائل و مشکلات از زبان مسؤولان شنیده شود مردم متوجه می‌شوند که آن‌ها درد مردم را می‌دانند. طبیعتاً کانون‌های قدرتی که موانع را ایجاد می‌کنند عقب خواهند نشست و موازنه قدرت در آن جا به نفع منتخبین ملت نخواهد بود، آن‌ها اگر در خلوت معامله با کانون‌های قدرت قرار بگیرند قطعاً شکست می‌خورند.

 

* به اعتقاد شما تا چه اندازه ضرورت همدلی و هماهنگی سایر قوا و دستگاه‌ها با دولت در مسیر تحقق وعده‌ها برای بهبود وضعیت مردم احساس می‌شود؟‌

در حال حاضر ایجاد هماهنگی بین قوا به دلیل حاکم شدن فردیت تبدیل به رؤیا شده است. در ارکان نظام فردیت موج می‌زند؛ به این معنا که برخی افراد در ساختار نظام از ابزار قدرتی که از سوی مردم به آن‌ها به امانت سپرده شده است، سوء استفاده می‌کنند. اکنون ساختار  نظام دیگر مانند اوایل انقلاب نیست و مسؤولان دیگر ایثارگرانه در موضع خدمت قرار نمی‌گیرند. پرواضح است که در چنین فضا امیدی برای هماهنگی نیست. مگر این‌که برخی خود را در محاصره ببینند و احساس کنند بدون هماهنگی نمی‌توانند نجات پیدا کنند.