کد خبر : 171154 تاریخ : ۱۳۹۷ سه شنبه ۲ مرداد - 14:21
وقتی از پدرام باردار شدم پدرم مجبور شد با ازدواجمان موافقت کند! شیرین در حالی که پدر خود را از دست داده است اکنون متوجه اشتباه خود شده و برای طلاق به دادگاه خانواده آمده است.

نوآوران آنلاین-شیرین، 27 ساله به قاضی دادگاه خانواده گفت: چند سال پیش زمانی که پدرام به خواستگاری ام آمد، پدرم به شدت با این ازدواج مخالفت کرد. او پدرام را لایق زندگی با من نمی دانست، از آنجایی که مطمئن بودم پدرم زیر بار نمی رود به پیشنهاد پدرام به خانه ای به خارج از شهر رفتیم، چند ماه بعد متوجه شدم باردارم و خانواده ام بخاطر جلوگیری از آبروریزی و پافشاری های من با این ازدواج موافقت کرد و زندگی مشترک ما در نهایت سادگی شروع شد.

این زن در حالی که دختر 4 ساله اش را در آغوش دارد ادامه داد: پدرام چهره واقعیش را در همان روزها نشان داد و داماد سر خونه پدرم شد. او حاضر به کار کردن نبود و من مجبور شدم جای او نیز کار کنم. چند ماه بعد و در حالی که باردار بودم پدرم را از دست دادم. این در حالی بود که پدرام با کتک کاری و درگیری حقوق مرا برای تأمین مخارجش می گرفت. یک بار تصمیم گرفتم مدتی قهر کنم اما از نگاه های خانواده ام خجالت می کشیدم.

وی ادامه داد: بالاخره پدرام در یک فروشگاه مشغول به کار شد، شب گذشته دختر ۴ساله ام را به خاطر اشتباه کودکانه اش به شدت کتک زد. وقتی به او اعتراض کردم مرا هم زیر مشت و لگد گرفت و سپس هر دوی ما را از خانه بیرون کرد. اکنون نیز به اینجا آمدم تا درخواست طلاق کنم.