کد خبر : 249656 تاریخ : ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۷ خرداد - 19:26
نقش کتاب های کمک درسی در افت ضریب هوش اجتماعی ایرانیان فرهاد قنبری

نوآوران آنلاین- در روزهای اخیر اعلام خبر افت ضریب هوشی ایرانیان توسط یکی از نمایندگان مجلس، حواشی بسیاری به دنبال داشته و در شبکه های اجتماعی دستمایه مطالب طنز فراوانی شده است.

اما فارغ از طنز شکل گرفته حول این ماجرا و استدلال و نتیجه گیری نماینده مجلس و نیت سیاسی و اجتماعی که او پشت طرح کردن این مسأله داشته است، باید توجه داشت که نزول استعداد و ضریب هوشی شهروندان ایرانی، بیش تر از آن که مسأله ای فطری و ژنتیکی باشد، مسأله ای سیاسی و اجتماعی ست.
در کنار عوامل اجتماعی تأثیر گذاری مانند امنیت روانی و اجتماعی، محیط خانوادگی و تغذیه، باید به مهم ترین نهاد مسؤول در زمینه پرورش استعدادهای هر جامعه یعنی نهاد “آموزش و پروش” توجه داشت. در واقع این نظام آموزشی هر کشور است که متولی و مسؤول اصلی شکوفایی استعدادهای تک تک شهروندان آن جامعه محسوب می شود.
نظام آموزشی در اغلب کشورهای جهان با طراحی و تدوین دروس کارآمد، استفاده از شیوه های آموزشی مبتنی بر اندیشه و تفکر، آموزش مهارت های اجتماعی، تحریک قوه تخیل، آشکار کردن استعدادهای هنری، آموزش و تربیت در زمینه درست زیستن در جامعه و مواردی از این قبیل سعی در شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان خود دارد.
حال به نظام آموزشی کشور خود بنگریم:
نظام آموزشی ایران سال هاست که توسط چند نهاد و بنگاه پول ساز ضد فرهنگی ( مانند تشکیلات مافیایی انتشار کتب کمک درسی و مؤسسات آماده سازی دانش آموزان برای شرکت در آزمون های ورودی مدارس و کنکور دانشگاه ها ) به گروگان گرفته شده است.
به عبارتی کلیت نظام آموزشی در ایران به چند کتاب در حوزه علوم فنی و تجربی (علوم تجربی، فیزیک، ریاضی، زیست و شیمی) تقلیل داده شده است و کلیت تصمیم گیر در نظام آموزشی اعم از وزارت آموزش و پرورش، سازمان سنجش، مدیران مدارس، معلمان و اولیاء دانش آموزان هم به مقوله آموزش و پرورش نگاهی جز تربیت کودکان و نوجوانان " تست زن “ ندارند.
بدیهی است در شرایطی که زبان و ادبیات فارسی با چنین گنجینه اندیشگانی، تاریخ و جغرافیا با این میزان از توانایی برای تحریک به اندیشه و تأمل در حوزه های بشری و تفکر در زمینه بحران های زیست محیطی و لزوم حفاظت از محیط زیست، جامعه شناسی و حقوق شهروندی با توان ایجاد پرسش در مسائل اجتماعی، آموزش سیاسی با قابلیت طرح پرسش در مسائل مختلف فرهنگی و سیاسی، رمان و داستان و تئاتر و موسیقی و سینما با این میزان توانایی در بروز خلاقیت هنری، تربیت بدنی و ورزش با توان تربیت جسم های شاداب و آماده برای فعالیت فکری و ذهنی و... به طور کامل نادیده گرفته می شوند، باید هم نظام آموزشی به کشتارگاه استعداد و اندیشه بدل شده و ضریب هوشی جامعه با سرعت آزاد سقوط نماید.
در جامعه ای که شهروندان زباله های خود را در طبیعت می ریزند و درختان و جنگل ها را به هر دلیلی به آتش می کشند، یعنی نظام آموزشی در این زمینه به وظیفه خود عمل نکرده و دانش آموزان را به تفکر در مورد چرایی حفاظت از محیط زیست وادار نکرده است.
در جامعه ای که مجری تلویزیونش حتی تلفظ نام فخر تاریخ ادبیات جهان "مولوی" را بلد نیست، یعنی استعداد هنری و ادبی اش  در دوران طفولیت و نابالغی رها شده است.
در جامعه ای که مردمانش هنوز با بدیهی ترین حقوق سیاسی و اجتماعی خود بیگانه هستند. در جامعه ای که مردم هیچ شناختی از چرایی لزوم مطالعه تاریخ ندارند، در جامعه ای که دانش آمورانش "ابی" را شاعر برجسته کشور خود می دانند، در جامعه که نظام آموزشی اش با هنر بیگانه و چه بسا دشمن است؛ سخن گفتن از رشد ضریب هوشی و استعدادهای فردی، سخنی عبث و بیهوده است.
امروزه مدارس ما بزرگ ترین دشمن تقویت هوش و کشتارگاه استعداد و توانایی های کودکان و نوجوانان است.