نوآوران آنلاین- محققان دانشگاه مریلند ایالت بالتیمور (UMBC) ابزاری را برای بهبود تجزیه و تحلیل داده های نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) ایجاد کرده اند که الگوهای کلیدی در تصویربرداری از مغز را برای افراد دارای بیماری های روانی خاص، مانند اسکیزوفرنی مشخص می کند.

بر اساس نتایج این تحقیق جدید که در جلد 216 مجله (NeuroImage) منتشر شده است، می توان گفت این اقدام محققان می تواند در تشخیص و معالجه بیماران مبتلا به بیماری های روانی کمک کند. همچنین می تواند به پزشکان معالج پزشکی نشان دهد که آیا درمان های فعلی مناسب بوده اند یا خیر.

با استفاده از روش تجزیه و تحلیل تصویر که توسط (Adali) و(Long)  ساخته شده است، زیر گروه های داده های (fMRI) را صرفاً بر اساس فعالیت مغزی دسته بندی و ثابت می كنند كه بین فعالیت مغز و بیماری های روانی خاصی ارتباط وجود دارد. در حقیقت آن ها به طور خاص توانستند با استفاده از داده های نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) به تجزیه و تحلیل زیر گروه های بیماران اسکیزوفرنی بپردازند و آن ها را به خوبی شناسایی کنند.

پیش از این، روش مشخصی برای گروه بندی اسکیزوفرنی در بیماران مبتنی بر تصویربرداری از مغز به تنهایی وجود نداشت، اما روش های تهیه شده توسط "آدالی" و "لانگ" نشان می دهد که بین فعالیت مغز یک بیمار و تشخیص آن ها ارتباط معنی داری وجود دارد.

"لانگ" در این خصوص توضیح می دهد: هیجان انگیزترین بخش این است که ما با دیدن علائم تشخیصی خود متوجه شدیم که زیر گروه های شناسایی شده دارای اهمیت بالینی هستند. این یافته ما را ترغیب به تلاش بیشتر برای مطالعه انواع زیرگروه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی با استفاده از داده های تصویربرداری عصبی کرد.

نکته مهم، روش(IVA-CS) است که برای شناسایی این زیر گروه ها استفاده می شود. هم چنین تفاوت های ظریف در داده ها را حفظ می کند، اما هنوز هم گروه بندی های آماری قابل توجهی را ارائه می دهد.

اکنون که روش های داده محور محبوبیت پیدا کرده اند، یک چالش بزرگ در نظر گرفتن متغیر بودن برای هر موضوع است و همزمان همزمان تجزیه و تحلیل داده های(fMRI) را از تعداد زیادی موضوع انجام می دهد. حال می توانیم این تجزیه و تحلیل را به طور مؤثر انجام دهیم و بتوانیم گروه بندی های معنی دار را شناسایی کنیم.

تشخیص و درمان بیماری روانی بسیار پیچیده است. همین بیماری در بیماران مختلف متفاوت خواهد بود و غالباً هیچ درمان واحدی وجود نخواهد داشت که برای همه بیماران مؤثر باشد. هنگامی که یک درمان در حال انجام است، تعیین این که آیا آن موفق است نیز می تواند توسط بیمار متفاوت باشد. "آدالی" و "لانگ" به همراه همکار دیرینه خود "وینس کالهون" در مرکز سه گانه تحقیقات ترجمه در عصب سازی و علوم داده در جورجیا به نتایجی برای تجزیه و تحلیل نتایج نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی(fMRI) برای بیماران در زیر گروه های تشخیصی نسبتاً همگن رسیدند و سپس به مقایسه نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) در طول زمان برای همان بیمار پرداختند.  

برای نمونه می توان یک بیمار اسکیزوفرنی را در نظر بگیرید که تحت درمان قرار می گیرد و بعد از 6 ماه بازمی‌گردد تا دوباره ارزیابی شود. اگر داده های نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)آن ها بیشتر از گروه کنترل بیماران روانی مبتلا به اسکیزوفرنی باشد، این شواهد عینی نشان می دهد که درمان مؤثر است.

البته در مقیاس بزرگ تر، این داده ها نگاه بهتری به نتایج پزشکی بیماران در نتیجه درمان نشان می دهد.

برای بهبود بیشتر در مورد این تجزیه و تحلیل پیشگامانه از داده های نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی fMRI)( تیم Adali با داده های طولی کار خواهد کرد تا مشخص کند کدام روش درمانی برای زیر گروه های بیماران دارای بیماری های روانی خاص بهتر است.

این روش همچنین در یک مطالعه طولی از نوجوانان مورد استفاده قرار می گیرد تا ببیند آیا بین تصاویر نتایج تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI) و الگوهای اعتیاد و مصرف مواد در آن نوجوانان به مرور زمان ارتباط وجود دارد یا خیر.

شنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰

(برابر با ۷ تیر ۱۳۹۹)