اجتماعی 29 دی 1403 - 6 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
تذکرة المقامات:

ذکر مولانا بیژن زنگنه

نقل است چون کودکی بود شیرخوار، بسیار روز و شب گریه همی کرد و او را آرام کردن به شیر و جغجغه و پستانک و خرس عروسکی میسر نبود و «بیژن» کوچک، صبح تا شام گریان همی بود.

تذکرة المقامات:

علی زراندوز
آن زاده کرمانشاه در اولین ماه تابستانه، آن مدرک کارشناسی ارشد مهندسی عمران را گرفته بی بهانه، آن بارها تقاضای مناظره بر سر «کرسنت» داده عالمانه، آن گوینده جمله «آن را که حساب پاک است از مناظره چه باک است» در حالتی شاعرانه، آن شکایت کننده از «جلیلی» و «زاکانی» به صورتی بسیار محترمانه، آن طعنه ها شنیده در شبکه ایکس از «بابک زنجانیِ» پُر کینه، آن عاشق قرارداد بستن بعد از صرف خاگینه، آن پاسخ مخالفان «کرسنت» را داده با طمأنینه، آن طرفدار مصرف سوخت به صورت بهینه، آن مخالف سرسختِ اتلاف کنندگانِ انرژی همچون شومینه، آن در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری بسیار کشیده آه از تهِ سینه، آن «امیرحسین ثابتی» پنبه اش را زده از برای روزهای حضورش در کابینه، آن گوینده جمله «خدایا صد هزار بار شکرت که قفس را شکستی» پس از انتخاباتِ روز آدینه، آن وزارت جهاد سازندگی و نیرو و نفت را داشته در پیشینه، «بیژن نامدار زنگنه»، یک پایش در خانه بود و یک پایش از برای شکایت در عدلیه و فیلم فارسی زیاد همی دید و او را دیالوگ: «در کوچه خلوت راجع به کرسنت حرف می زنند»؛ معروف بود نزدِ اهلِ بخیه!
نقل است چون کودکی بود شیرخوار، بسیار روز و شب گریه همی کرد و او را آرام کردن به شیر و جغجغه و پستانک و خرس عروسکی میسر نبود و «بیژن» کوچک، صبح تا شام گریان همی بود. پس روزی بر سبیل اتفاق، تلویزیون اخباری از نشست اوپک پخش همی کرد و والدین «بیژن»، دیدند او را که گریه خاموش کرد و سر تا پا گوش شد که بداند قیمت هر بشکه نفت برنت دریای شمال با چند سنت کاهش یا افزایش به چند دلار رسیده و تأثیر افزایش تقاضای جهانی برای سوخت به ‌دنبال سرمای هوا در نیمکره شمالی با قیمت نفت چه خواهد کرد و پیش‌بینی تقاضای جهانی نفت برای سال آینده، چند میلیون بشکه در روز خواهد بود؟ پس از آن، هر گاه «بیژن» خردسال گریان شد، او را به بشکه خالی نفتی یا اخبار اوپکی یا چراغ نفتی ای آرام همی کردند!
چون در مکتب درس همی خواند، پس اوستاد در امتحان ثلث اول پرسید: «مساحت دایره را چگونه محاسبه همی کنند؟». پس بیژن نوشت: «هندوی نفط‌ اندازی همی‌آموخت. حکیمی گفت تو را که خانه نیین است، بازی نه این است». اوستاد در امتحان ثلث دوم پرسید: «آیا جرم آونگ تأثیری در بسامد آونگ دارد؟». پس بیژن نوشت: «هندوی نفط‌ اندازی همی‌آموخت. حکیمی گفت تو را که خانه نیین است، بازی نه این است». پس اوستاد در امتحان ثلث سوم پرسید: «محلول کدام ماده دارای PH برابر با 10.6 است؟» پس بیژن نوشت: «هندوی نفط‌ اندازی همی‌آموخت. حکیمی گفت تو را که خانه نیین است، بازی نه این است». پس اوستاد، والدین او به مکتب بخواست و پروند بیژن به دست آن ها بداد و همی گفت: «دست او را در وزارت نفت به جایی بند کنید که صلاح کار او و ما و بقیه مردم در این باشد؛ که او تا به وزرات نفت نرسد، زمین و زمان را نفتی همی کند!»
او را جملات عالی بسیار بود و گفت: «آقای جلیلی، درست نیست با پیگیری‌های شما من سر پیری از این دادگاه به آن دادگاه بروم!» و گفت: «اگر می دانستم بعد از ۳۰ سال خدمت و ۴۵ سال خدمات به نظام این رفتار را با من می کردند، پشت دستم را داغ می کردم اگر وارد دولت می شدم!» و (خطاب به جلیلی) گفت: «نفرین‌تان نمی کنم، اما می گویم خدا هدایت تان کند!» و گفت: «ما کرمانشاهی ها مثلی داریم که می گوید خدا دیر گیره، اما شیر گیره!» و گفت: «قیمت مواد اولیه دست ما نیست و دست خداست!» و گفت: «در آینده برای تولید نفت باید اجازه بگیریم!» و (در سال 1399) گفت: «مجبور به تحویل مازوت به نیروگاه‌ها هستیم!» و (در جمع مدیران نفتی) گفت: «نه برای زنده باد کار کردم، نه مرده باد!» و گفت: «دارند دزد محکوم به اعدام را تبدیل به قهرمان ملی می‌کنند!» و (خطاب به جوانان) گفت: «هرگز از کیسه دولت برای خود رفیق درست نکنید!» و گفت: «به ‌خاطر مردم گریه زیاد می‌کردم و می‌کنم!» و گفت: «در دوران تحریم بیش از ۸۴ میلیارد دلار نفت و فرآورده نفتی فروختیم و یک بابک زنجانی درست نشد!» و گفت: «نفت باید به‌صورت «فرست‌کلاس» اداره شود!» و گفت: «فردی که ۷۰ سالش می‌شود دیگر نمی‌تواند اخلاقش را تغییر دهد!» و (درباره بابک زنجانی) گفت: «در هیچ جای دنیا نمی‌شود یک نفر این همه پول را ببرد!».
نقل است چون برخی معاندان او را پرسیدند که: «چرا «زنگنه» هیچ وقت استیضاح نمی‌شود؟» گفت: «به همان دلیلی که حکم بابک زنجانی هیچ وقت اجرا نمی شود!».
پس چون در شاهنامه فردوسی و در داستان سیاوش بخواند که: «و زآن پس به موبد بفرمود شاه / که بر چوب ریزند «نفطِ» سیاه / بیامد دو صد مردِ آتش‌فروز / دمیدند، گفتی شب آمد به روز / نخستین دمیدن سیه شد ز دود / زَبانه برآمد پس از دود، زود…». پس «بیژن» را حسرت بسیار پدید آمد و جمله مریدان را گفت: «حیف که من آن زمان نبودم و گرنه این بساط رد شدن سیاوش از آتش و خاله زنک بازی های قبل و بعدش را جمع همی کردم و جمله نفت هدر شده در این ماجرا را در بشکه بکردم و به دست دلالان تحریم ندادم و خود بفروختم و پولش را با دور زدن تحریم ها به مملکت بیاوردم؛ آوردنی!».
نقل است چون در کتاب «پنجاه سال نفت ايران» همی خواند که پروفسور «هرتسفلد» و پروفسور «بيلی» (از ايران شناسان شهير قرن بيستم)، کلمه نفت را از فعل «ناب» فارسی به معنای رطوبت داشتن انگاشته اند و واژه اوستايی «نپتا» را ريشه آن دانسته اند؛ جمله مریدان را همی گفت: «واقعاً هم جنس نفت ما، نابی باشد که هر دلال و دور زننده تحریمی که به آن دست رسیده، در افلاک سیر بکرده و پای از زمین برداشته است!».
پس او را پرسیدند از حالِ دلالان نفتیِ دور زننده تحریم؛ تفالی زد به گلستان سعدی، این بیت همی آمد:
«به رنج و سعی کسی نعمتی به چنگ آرد / دگر کس آید و بی‌سعی و رنج بردارد!»
پس روزی او را پرسیدند از اتهامی که برخی معاندان در مقاله ای بر او در دوران وزارت زده بودند با این عنوان که: «تفکر غرب زده حاکم بر وزارت نفت!» پس مولانا زنگنه همی گفت: «راست گویند که ما را همواره کتاب «غرب‌زدگی» نوشته «جلال آل احمد» بر روی میز بود و احتمالاً بُهتان زننده، این کتاب را بدیده، لیک از محتوایش هیچ خبر نبوده!».
پس روزی جمله مریدان، مولانا «زنگنه» را نزد طبیبی حاذق ببردند و بگفتند که درد او را درمان همی کند. طبیب، علت بپرسید و مریدان بگفتند: «صبح و شام و در بیداری و خواب و در مراسم عروسی و عزا و در خواستگاری و جلسه پرش و پاسخ و در مناظره و مباحثه و مجادله و مجالسه، فقط همی پرسد که: «سعید جلیلی بگوید رابطه “بابک زنجانی” با ستاد ایشان چیست؟». پس طبیب، پماد “آنتی جلیلی” و “کپسول سفازنجانین” تجویز کرد از برای مولانا “زنگنه” که اولی را روزی سه بار بر زبانش بمالد و دومی را هر 12 ساعت با “آب خنک” فراوان میل همی کند، بلکه افاقه حاصل کند این درد را !».
نقل است چون به دیدار خالق بشتافت، مریدان او را به خواب ديدند و پرسیدند: «حال گوی تا از منکر و نکير چون رستی؟». گفت: «ایشان را گفتم که به سوال های شان، تمام و کمال پاسخ همی دهم به شرطی که چون “سعید جلیلی” به این بزنگاه رسید، او را بپرسند که: رابطه “بابک زنجانی” با ستاد ایشان چیست؟ تا دل ما پس از عمری سوختن، خنک همی شود؛ خنک شدنی!».

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *