این شبها بار دیگر نمایش «جنزدگان» هنریک ایبسن با دراماتورژی سعید کریمی بر صحنه آمده و این بار بعد از استقبال گرم مخاطبان تئاتر سالن اصلی تئاتر مولوی، سالن 1 پردیس تئاتر شهرزاد میزبان علاقهمندان این نمایش پر بازیگر شده است. نمایشی در رابطه با پدران و پسران، اینکه چگونه خصلتهای منفی اخلاقی پدران به پسران خویش انتقال یافته و موجب ناکامی زندگیشان شده است.
نوشته محمدحسن خدایی/ منتقد تئاتر
این شبها بار دیگر نمایش «جنزدگان» هنریک ایبسن با دراماتورژی سعید کریمی بر صحنه آمده و این بار بعد از استقبال گرم مخاطبان تئاتر سالن اصلی تئاتر مولوی، سالن 1 پردیس تئاتر شهرزاد میزبان علاقهمندان این نمایش پر بازیگر شده است. نمایشی در رابطه با پدران و پسران، اینکه چگونه خصلتهای منفی اخلاقی پدران به پسران خویش انتقال یافته و موجب ناکامی زندگیشان شده است. نمایش «جنزدگان» یا همان «اشباح» به دوران متاخر کار نمایشنامهنویسی ایبسن مربوط است و مضامین آشنایی چون گناه، نقش کلیسا در رستگاری افراد و همچنین شیوه تولید مادی جامعه در ساماندادن به سبک زندگی شهروندان قرن نوزدهمی نروژ در کلیت متن، بازنمایی و روایت میشود. سعید کریمی بعد از اجرای «جان گابریل بورکمان» ایبسن، بار دیگر ترجیح داده به جهان ایبسن نزدیک شده و رئالیسم اجتماعی او را با لحن و زیباشناسی کمابیش اکسپرسیونیستی بر صحنه آورد. نتیجه کار صد البته قدمزدن در یک منطقه پر خطر و ازدستدادن ایدئولوژی ایبسن در نقد جامعه بورژوازی است. به دیگر سخن سعید کریمی تلاش دارد حضور شبحگونه افراد را در زندگی شهری قرن نوزدهمی اروپا را از طریق رویتپذیرکردن به میانجی بدنهایی که لباس و گریم اکسپرسیونیستی دارند به سرانجام برساند. به هر حال ایبسن را به عنوان نویسنده منتقد جهان سرمایهداری میتوان صورتبندی کرد و این شکل از مواجهه با جهانی که او آفریده، امری است تقلیلگرا و رفتن به سرزمینی پر از مین و احتمال انفجار و شکست. در نهایت میتوان گفت تماشاگران اجراهای ایبسن در ایران چندان که باید نتوانستهاند اجراهایی وفادارانه از این هنرمند جهان مدرن اروپا تماشا کنند و اغلب با خوانشهایی شخصی و تا حدودی اشتباه مواجه شدهاند که نمیتواند معاصر دوران پرآشوب ایبسن باشد. سعید کریمی علیه ایبسن قیام کرده و جهان خود را از آدمهای مستاصل نروژ انباشته که در آستانه قرن بیستم همچنان تقلاهای بیثمر میکنند و به انتظار رهایی و رستگاری نشستهاند.