سیاسی 17 تیر 1404 - 6 ساعت پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران بررسی می کند

آیا ایران در حال بازتعریف ژئوپلیتیک خاورمیانه است؟

در جهانی که محورهای قدرت در حال بازترسیم است، تصمیم هر بازیگر بزرگ، بازتابی فراتر از مرزهای خود دارد. گزارش اخیر واشنگتن‌پست مبنی بر اولویت یافتن حمایت از اسرائیل نسبت به اوکراین در سیاست خارجی ترامپ، به‌وضوح نشان می‌دهد که آمریکا ـ حتی با وجود ادعاهای مکرر در حمایت از دموکراسی و مقابله با تجاوز ـ در بزنگاه‌های مهم، تنها منافع استراتژیک خاص و اولویت‌های لحظه‌ای خود را ملاک عمل قرار می‌دهد.

سلاح های جنگی ایران

سحر رضوی
روزنامه نگار

در جهانی که محورهای قدرت در حال بازترسیم است، تصمیم هر بازیگر بزرگ، بازتابی فراتر از مرزهای خود دارد. گزارش اخیر واشنگتن‌پست مبنی بر اولویت یافتن حمایت از اسرائیل نسبت به اوکراین در سیاست خارجی ترامپ، به‌وضوح نشان می‌دهد که آمریکا ـ حتی با وجود ادعاهای مکرر در حمایت از دموکراسی و مقابله با تجاوز ـ در بزنگاه‌های مهم، تنها منافع استراتژیک خاص و اولویت‌های لحظه‌ای خود را ملاک عمل قرار می‌دهد.
برای ایران، این گزاره نباید صرفاً خبری درباره مناسبات واشنگتن و تل‌آویو باشد، بلکه باید به‌عنوان یک نشانه از ترجیحات ژئوپلیتیکی آمریکا در منطقه غرب آسیا تفسیر شود؛ ترجیحی که ممکن است تهدیدی بالقوه یا فرصتی تاکتیکی برای جمهوری اسلامی ایران باشد.

* اسرائیل؛ اولویت اول امنیتی آمریکا در منطقه
تصمیم ترامپ برای توقف کمک‌های نظامی به اوکراین، آن هم در میانه درگیری این کشور با روسیه، به‌وضوح نشان‌دهنده آن است که امنیت اسرائیل برای واشنگتن اهمیت راهبردی بالاتری دارد.
این تصمیم پیام روشنی دارد و این است که حتی در بحبوحه جنگی که غرب آن را نبرد تمدنی با روسیه توصیف می‌کند، اگر مسئله امنیت اسرائیل در میان باشد، همه چیز می‌تواند متوقف شود.
برای ایران، این یک هشدار دوباره است که در هر تقابل مستقیم یا غیرمستقیم با رژیم صهیونیستی، نباید روی بی‌طرفی آمریکا یا حتی ناتوانی موقتش حساب کرد.
برعکس، ایران باید بداند که آمریکا، حتی با منابع محدود نظامی، همواره سهمی از قدرت سخت خود را برای دفاع از اسرائیل ذخیره می‌کند.
شرایط گویای این است که آمریکا با کمبود منابع مواجه است و ناچار است بین جبهه‌های درگیری خود دست به انتخاب بزند. ترجیح ترامپ روی جنگ‌های کوتاه‌مدت و قابل کنترل، استوار است.
ایران در جنگ اخیر نشان داد که هیچ تقابلی با ایران، قابل پیش‌بینی و محدود نخواهد بود؛ بلکه می‌تواند به‌سرعت به نبردی منطقه‌ای و پرهزینه برای همه طرف‌ها تبدیل شود.

* افزایش نقش ایران به‌عنوان قدرت بازدارنده واقعی در منطقه
موشک‌های ایرانی توانسته‌اند با عبور از پدافندهای چندلایه اسرائیل، به اهداف تعیین‌شده اصابت کنند. این موفقیت نظامی، حتی اگر توسط رسانه‌های غربی نادیده گرفته شود، تأثیری جدی بر محاسبات نظامی آمریکا داشته است. توقف تحویل سامانه‌های دفاع هوایی به اوکراین، برای انتقال به اسرائیل، یعنی این که تهدید موشکی ایران برای اسرائیل، جدی و نیازمند مقابله فوری تشخیص داده شده است.
این بدان معناست که بازدارندگی موشکی جمهوری اسلامی ایران، دیگر صرفاً نمادین یا تبلیغاتی نیست، بلکه به یک متغیر تعیین‌کننده در معادلات امنیتی منطقه‌ای تبدیل شده است.

* پاسخ موشکی ایران به پایگاه آمریکا در قطر و دکترین دفاعی فعال
حمله موشکی ایران به پایگاه های آمریکا در قطر در پاسخ به تجاوز مستقیم واشنگتن به تاسیسات هسته‌ای ایران نشانه‌ای است از تغییر فاز دکترین دفاعی ایران از صرف بازدارندگی به پاسخ‌دهی فعال و متقارن. این حمله نه‌تنها پیام آشکار به آمریکا بود که تهاجم بی‌هزینه نخواهد ماند، بلکه یک سیگنال مهم به متحدان منطقه‌ای واشنگتن نیز بود که پایگاه‌های آمریکایی در هر نقطه‌ای از خاورمیانه، بخشی از میدان پاسخ ایران خواهند بود.
این دکترین پاسخ‌محور، دقیقاً چیزی است که آمریکا را وادار کرده، اولویت موشک‌های “پاتریوت” را به اسرائیل بدهد، نه به اوکراین.

* فرصت‌های منطقه‌ای برای ایران در سایه شکاف‌های اولویت آمریکا
از نگاه واقع‌گرایانه، سیاست خارجی آمریکا در حال بازتنظیم است. واشنگتن نمی‌تواند همزمان در شرق اروپا، خلیج‌فارس، شرق آسیا و آمریکای لاتین فعال بماند. این فشار راهبردی، ایران را در جایگاهی قرار می‌دهد که بتواند:
با افزایش قدرت بازدارندگی و تعاملات منطقه‌ای، خود را به قدرتی بلامنازع در غرب آسیا تبدیل کند.
شکاف‌های میان اولویت‌های آمریکا را به فرصت‌هایی برای تحرک بیشتر در صحنه دیپلماسی بین‌الملل بدل کند.
با تعمیق روابط با چین، روسیه، کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین، خود را از اثرپذیری از نوسانات تصمیمات واشنگتن خارج سازد.

* ضرورت بازتعریف روابط منطقه‌ای و جهانی ایران
تصمیم ترامپ، نشانه‌ای روشن از سیاست یک‌جانبه، بی‌ثبات و مصلحت‌محور واشنگتن است. جمهوری اسلامی ایران باید در این فضا:
همزمان هم بازدارندگی نظامی خود را افزایش دهد و هم ابتکار عمل دیپلماتیک را در دست بگیرد.
از فرصت‌های ناشی از عدم تمرکز آمریکا بر اوکراین، برای افزایش عمق استراتژیک خود در منطقه بهره گیرد.
نقش خود را به‌عنوان بازیگر مهم در شکل‌دهی به نظم جدید جهانی تثبیت کند.
آن چه از شرایط موجود برداشت می شود، تصویر روشنی از دگرگونی اولویت‌های آمریکا و افزایش نقش ایران در امنیت منطقه‌ای است. تصمیم ترامپ در توقف کمک به اوکراین، برای اولویت دادن به اسرائیل، نه نشانه قدرت اسرائیل بلکه نشانه ضعف و فشار استراتژیک آمریکاست.
این موقعیت، با همه تهدیدهایش، فرصتی تاریخی برای جمهوری اسلامی ایران است تا با اتکا به قدرت نظامی هوشمند، دیپلماسی فعال و انسجام داخلی، جایگاه خود را در نظم جهانی جدید تثبیت کند.
در این مسیر، باید هوشمندانه، متوازن و بر پایه منافع ملی و امنیت ملی گام برداشت. هیچ تصمیمی نباید از سر احساسات باشد، اما نباید هم در برابر تهدیدها منفعل ماند. آینده، متعلق به ملت‌هایی است که واقع‌بینانه می‌اندیشند و هوشمندانه عمل می‌کنند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *