سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین ارکان هر جامعه، نقش محوری در تداوم توسعه، ثبات و پیشرفت کشورها دارد. این مفهوم شامل اعتماد متقابل بین مردم و نهادهای اجتماعی، مشارکت مدنی و حس تعلق و همبستگی اجتماعی است که به عنوان بستر اصلی برای رفع مشکلات و پیشرفتهای کلان عمل میکند. به عبارت سادهتر، هر چقدر سرمایه اجتماعی در یک جامعه قویتر باشد، مردم آن جامعه با انگیزه و همکاری بهتر قادر خواهند بود در برابر مشکلات مختلف مقاومت کنند و نقش فعالی در توسعه ایفا نمایند.
آرزو قادری
روزنامه نگار
سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین ارکان هر جامعه، نقش محوری در تداوم توسعه، ثبات و پیشرفت کشورها دارد. این مفهوم شامل اعتماد متقابل بین مردم و نهادهای اجتماعی، مشارکت مدنی و حس تعلق و همبستگی اجتماعی است که به عنوان بستر اصلی برای رفع مشکلات و پیشرفتهای کلان عمل میکند. به عبارت سادهتر، هر چقدر سرمایه اجتماعی در یک جامعه قویتر باشد، مردم آن جامعه با انگیزه و همکاری بهتر قادر خواهند بود در برابر مشکلات مختلف مقاومت کنند و نقش فعالی در توسعه ایفا نمایند.
در این میان، نقش مردم به عنوان اصلیترین سرمایه اجتماعی، غیر قابل انکار است. مردم، با اعتماد به حاکمیت و احساس تعلق به جامعه، میتوانند پشتوانهای قوی برای برنامهها و سیاستهای کشور باشند. اما زمانی این پشتوانه شکل میگیرد که مردم احساس کنند خواستهها و نیازهای شان به درستی شنیده شده و مورد توجه قرار میگیرد و در مقابل، امید و چشمانداز روشنی برای آینده وجود دارد.
متأسفانه در سالهای اخیر و به ویژه در دهه گذشته، کشور ما با افت قابل توجهی در سرمایه اجتماعی مواجه شده است. این کاهش، ریشه در مشکلات اقتصادی عمیق و شرایط نامساعد معیشتی دارد که بسیاری از مردم، به ویژه جوانان، را ناامید و سرخورده کرده است. جوانانی که در پی یافتن آیندهای روشن و زندگی مناسباند، این روزها با دشواریهای فراوان مواجه شدهاند و حتی تأمین نیازهای پایهای زندگی برای بسیاری از آنان به یک چالش بزرگ تبدیل شده است. این وضعیت باعث شده است که انتقادات و گلههای این قشر، نه به عنوان زیادهخواهی، بلکه به عنوان حق مشروع آنها در نظر گرفته شود.
برای درک بهتر این موضوع و تحلیل دقیقتر ابعاد آن، گفتوگویی انجام دادیم با دکتر مجید ابهری، جامعهشناس و استاد دانشگاه که دیدگاههای ارزشمندی در این زمینه دارد. او بر اهمیت سرمایه اجتماعی و نقش آن در پویایی هر کشور تأکید کرده و معتقد است که بازسازی این سرمایه حیاتی، امروز به یکی از اولویتهای اساسی کشور تبدیل شده است.
دکتر ابهری در گفت و گو با نوآوران با ابراز تأسف از روند نزولی سرمایه اجتماعی در کشور طی سالهای اخیر، تأکید کرد که بدون تلاش جدی و برنامهریزی مدون برای بازسازی و تقویت اعتماد عمومی، عبور از مشکلات اقتصادی و اجتماعی دشوار خواهد بود.
وی افزود: سرمایه اجتماعی تنها یک شاخص اجتماعی نیست، بلکه محور اصلی ثبات، همدلی و انسجام ملی به شمار میرود و به همین دلیل باید مورد توجه ویژه مسئولان و سیاستگذاران قرار گیرد.
این جامعه شناس به مسئولان دولت پزشکیان یادآور میشود که وظیفه سنگینی در بازگرداندن اعتماد عمومی و احیای سرمایه اجتماعی بر عهده دارند.
دکتر ابهری میگوید: در دهههای گذشته، مشکلات اقتصادی به حدی پیچیده و گسترده شده که اعتماد مردم به مسئولان و نظام اداری به شدت کاهش یافته است. این بیاعتمادی، پیامد مستقیم عملکرد ناپایدار اقتصادی، تورمهای مکرر، بیکاری گسترده و کاهش قدرت خرید مردم است.
وی با تأکید بر این که این بیاعتمادی به سرعت در حال گسترش است، اظهار داشت: نباید اجازه دهیم این روند ادامه یابد، زیرا بیاعتمادی عمومی میتواند بنیانهای جامعه را متزلزل کند و در نهایت باعث بروز ناآرامیها و کاهش سرمایه اجتماعی شود که بسیار خطرناک است.
این استاد دانشگاه با بیان این که مردم باید به عنوان مهمترین رکن توسعه و سرمایه اجتماعی در نظر گرفته شوند و رفع مشکلات آنان و تأمین انتظارات شان، یکی از رسالتهای اصلی دولتها باشد، عنوان کرد: متأسفانه در دولتهای قبلی به این مهم کمتر توجه شده است و مشکلات اقتصادی روز به روز بزرگتر و پیچیدهتر شدند و این روند باعث افزایش بیاعتمادی عمومی شد.
به اعتقاد ابهری، دولت پزشکیان باید با ارادهای قوی و برنامهریزی دقیق، تلاش کند تا اعتماد از دست رفته مردم را بازگرداند و سرمایه اجتماعی را دوباره احیا نماید.
او میگوید: مردم انتظار دارند تغییرات ملموس در زندگی آن ها احساس شود؛ رفع مشکلات اقتصادی، بهبود شرایط معیشتی، ایجاد فرصتهای شغلی و کنترل تورم، مهمترین خواستههای مردم است.
این استاد دانشگاه همچنین تأکید کرد که نباید از تأثیر عمیق و همهجانبه مشکلات اقتصادی بر روان و روح جامعه غافل شد. به باور او، شرایط اقتصادی سخت باعث افزایش اضطراب، افسردگی و بیانگیزگی در میان مردم شده که خود به نوعی آسیب اجتماعی به شمار میرود و باید با دیدی جامع و راهبردی به آن نگاه شود.
ابهری درباره نقش مسئولان اقتصادی دولت گفت: تیم اقتصادی باید از تمام ظرفیتها استفاده کند و با هماهنگی و برنامهریزی مدون، راهکارهای موثر و عملی ارائه دهد. مردم و به ویژه جوانان به نتیجه ملموس و عملی نیاز دارند، نه صرفاً وعده و شعار.
او همچنین بر لزوم حل ریشهای مشکلات تأکید کرد و گفت: رفع مشکلات باید به صورت ساختاری و نه فقط مقطعی باشد. زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی کشور به بازسازی و اصلاح اساسی نیاز دارند، زیرا تا زمانی که این ساختارها متحول نشوند، مشکلات مزمن خواهند ماند.
دکتر ابهری همچنین به نقش سوء مدیریتها و ناکارآمدیها در تضعیف سرمایه اجتماعی اشاره کرد و افزود: عملکرد نامناسب برخی نهادها و دستگاهها باعث شده امنیت اقتصادی و روانی مردم در دهه گذشته به شدت آسیب ببیند. این یک واقعیت تلخ است که باید پذیرفته شود.
وی با بیان این که مطالبهگری مردم کاملاً منطقی است و اگر این مطالبات رفع نشود، جامعه با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد، تأکید کرد: مسئولان باید به جای سیاسیکاری و بازیهای جناحی، روی مسائل واقعی مردم تمرکز کنند. تنها در این صورت است که میتوان جامعه را از موج ناامیدی نجات داد.
این استاد دانشگاه در پایان با اشاره به اهمیت جایگاه افکار عمومی گفت: افکار عمومی یکی از مهمترین شاخصهای سلامت اجتماعی است که بسیاری از نظریهپردازان اجتماعی نیز بر آن تأکید کردهاند. متأسفانه طی سالهای گذشته در کشور ما کمتر به این موضوع توجه شده و اکنون زمان آن رسیده که مسئولان برای اقناع جامعه و جلب اعتماد عمومی، برنامههای جدی و عملیاتی ارائه دهند.
او افزود: وقتی مشکلات اقتصادی کاهش یابد، بسیاری از آسیبهای اجتماعی نیز به طور طبیعی کاهش خواهند یافت. اما این امر تنها زمانی محقق میشود که دولت با جدیت و شفافیت وارد عمل شود و اعتماد عمومی را بازسازی کند.
*اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار و امنیت ملی
دکتر ابهری ابراز داشت: سرمایه اجتماعی تنها یک اصطلاح علمی نیست؛ بلکه به معنای واقعی، زیربنای ثبات اجتماعی، توسعه اقتصادی و امنیت ملی است. جوامعی که از سطح بالایی از سرمایه اجتماعی برخوردارند، از همدلی و مشارکت بیشتری بین اعضای خود بهرهمندند که این موضوع موجب کاهش هزینههای اجتماعی، افزایش همکاریهای داوطلبانه و ارتقای کیفیت زندگی میشود.
او ادامه داد: برعکس، کاهش سرمایه اجتماعی میتواند زمینهساز بحرانهای عمیق اجتماعی شود که این بحرانها به نوبه خود میتوانند تأثیرات مخربی بر اقتصاد، فرهنگ و امنیت جامعه داشته باشند. به همین دلیل بازسازی اعتماد عمومی و تقویت سرمایه اجتماعی، از اولویتهای اصلی هر دولتی است که خواهان توسعه پایدار و ثبات سیاسی است.
*تأثیر ناامیدی اقتصادی بر آینده جوانان
این جامعه شناس با اشاره به این که ناامیدی و عدم اطمینان نسبت به آینده، به ویژه در میان جوانان، میتواند پیامدهای بلندمدت و مخربی داشته باشد، گفت: جوانانی که احساس کنند در جامعه فرصتی برای رشد و پیشرفت ندارند، به تدریج از سرمایههای انسانی مهم کشور دور خواهند شد. مهاجرت نخبگان، کاهش مشارکت اجتماعی و افزایش مشکلات روانی از جمله پیامدهای این وضعیت است. ایجاد فرصتهای شغلی، بهبود شرایط معیشتی و افزایش امید به آینده، کلیدهای اصلی بازگرداندن انگیزه و نشاط در نسل جوان هستند که باید در برنامههای توسعهای دولت به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرند.
*نگاه راهبردی به بازسازی سرمایه اجتماعی
دکتر ابهری تاکید کرد: برای احیای سرمایه اجتماعی، تنها اقدامات کوتاهمدت و مقطعی کافی نیست. نیازمند طراحی و اجرای راهکارهای بلندمدت هستیم که بتواند اعتماد عمومی را به طور پایدار بازگرداند. این راهکارها شامل شفافیت در عملکرد دولت، افزایش مشارکت مردمی در تصمیمگیریها، پاسخگویی مسئولان و بهبود عدالت اجتماعی است. همچنین لازم است آموزش و فرهنگسازی در جهت تقویت اعتماد و همبستگی اجتماعی در جامعه افزایش یابد تا مردم حس کنند که صدای شان شنیده شده و نقش مؤثری در سرنوشت کشور دارند.
* تضعیف سرمایه اجتماعی در ایران
وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران طی سالهای اخیر به طور قابل توجهی تضعیف شده که این مسئله ارتباط مستقیم با مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم دارد. بازسازی این سرمایه حیاتی و اعتماد عمومی، نه تنها بهبود شرایط اقتصادی بلکه بهبود وضعیت اجتماعی و روانی جامعه را به دنبال خواهد داشت.
دولت پزشکیان در این شرایط، وظیفه خطیری بر دوش دارد که باید با برنامهریزی دقیق، اراده جدی و اقدام عملی، موج ناامیدی را به امید و همکاری متقابل تبدیل کند. تنها در این صورت است که میتوان آیندهای روشنتر برای کشور رقم زد و از بروز بحرانهای اجتماعی و اقتصادی پیشگیری کرد.