گرچه وزیر محترم نیرو یکی از ضعیفترین وزرای دولت هست و فارغ از این که مجلس در زمان معرفی، ایشان را در چارچوب جناحی و سیاسی دید و رٱی اعتماد داد و عملکرد و گفتارش را نیز تا کنون همین گونه دیده است؛اما میخواهم عرض کنم: علت ناترازیها فقط اشخاص و یک یا چند وزارتخانه نیستند، بلکه علتهای اساسی را باید در سطح راهبردها و بالاتر از آن، در رویکردها و سیاستها جست
امروز که در خبرها خبر به جریانا فتادن استیضاح وزیر نیرو را دیدم، یاد این داستان افتادم: میگویند سالها قبل آن زمان که هنوز در زمستانها برفهای سنگین میبارید، فردی برفهای پشتبام خود را به خانه همسایه پارو کرد و هرچه همسایه معترض شد که چرا این کار را کردی؛ برفهایت را از خانه من جمع کن؛ افاقه نکرد و همسایه ناچار به شکایت شد. دادگستری پس از ثبت شکایت و تعیین نوبت وارد رسیدگی شد و النهایه حکم به محکومیت آن فرد داد. اجرای احکام به مرد همسایه ابلاغ کرد که میتواند برای اجرای حکم اقدام نماید؛ اما نکته آن که این حکم در تابستان، روزی مرداد ماهی همچون این روزها ابلاغ شد و طبیعتاً اثری از برفها نمانده بود! حال، میخواستم به نمایندگان محترمی که خواستار استیضاح وزیر نیرو هستند عرض کنم که یک وقت این استیضاح هم به سرنوشت مٱلوف خیلی استیضاحهای مجلس دچار نشود و آن قدر روند طولانی شود تا به زمستان برسیم و از تابستان و بی آبی عبور کرده باشیم. البته ماشاءالله همیشه ناترازی داریم و در زمستان هم ناترازیهای متنوعی چه برای استیضاح وزیر نیرو و چه دیگر وزراء کم نخواهیم داشت! اما نکته اساسیتر این که: گرچه وزیر محترم نیرو یکی از ضعیفترین وزرای دولت هست و فارغ از این که مجلس در زمان معرفی، ایشان را در چارچوب جناحی و سیاسی دید و رٱی اعتماد داد و عملکرد و گفتارش را نیز تا کنون همین گونه دیده است؛اما میخواهم عرض کنم: علت ناترازیها فقط اشخاص و یک یا چند وزارتخانه نیستند، بلکه علتهای اساسی را باید در سطح راهبردها و بالاتر از آن، در رویکردها و سیاستها جست؛ سطحی که نه تنها کلیّت دولت محترم، بلکه مجلس نیز به طور جدی در این زمینه مسئول است. نیاز به یادآوری رویهها و رویکردهای غیر کارشناسی مجلس و نمایندگان محترم نیست؛ از طرح تثبیت قیمتهای دو دهه قبل تا دیگر مصوبات غیر کارشناسی، هیجانی و در برگیرنده منافع گروهی – گعدهای، صنفی و جناحی به جای منافع ملی، موارد متعددی از این دست مصوبات و اقدامات نمایندگان قابل ذکر است. مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و دیگر مراجع نظارتی و پژوهشی، لیست بلندبالایی از طرحها و در واقع “بودجهکشی” هایی دارند که فقط دور ریختن منابع ملی محسوب میشوند و بدون نیازسنجی و کارشناسی، به صرف درخواست نمایندگان اجرا شدهاند و اکنون، یا نیمه تمام یا بلا استفاده رها شدهاند و یا فاقد توجیه هستند. لذا بهتر است مجلس و نمایندگان محترم با عبرتگیری از این بحرانهای عینی، به جای استفاده از مُسکّن و مقابله با معلولها، به فکر بهینهسازی رویکردها و بازنگری در تعاملات خود با دولت به نفع منافع ملی باشند؛ به طوری که حاصل مصوبات و عملکرد مجلس و نمایندگان، حاکمیت علم و تخصص بر سازمان اداره کشور، و نظارت واقعی، قانونی و بدون مماشات باشد. در چنین حالتی، آن قدر اوضاع اداری و اقتصادی خوبی خواهیم داشت که نیازی به این همه زحمات نمایندگان برای کمک در امور اجرایی و اداری – که بعضاَ دخالت خوانده میشود – نخواهد بود و مجلسی قوی و دولتی معتمد، جامعهای قدرتمند و مشارکت کننده، کار خود را به دقت و درستی پیش خواهند برد.