فرهنگی 23 اسفند 1403 - 1 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
دکتر مظفر رویایی/ استاد دانشگاه و کارشناس هنری

اقتصادی که پول بازارش را رونق نمی‌دهد

در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر اگر هنرمند بخواهد کاری انجام دهد در صورتی موفق می‌شود که در ذوق و سلیقه خودش بگنجد و مردم هم دوست داشته باشند اما اگر بخواهد رضایت خود را حفظ کند، قطعا تعدادی از مخاطبان را از دست می دهد. در سوی دیگر هم وضعیت به همین ترتیب است.

دکتر مظفر رویایی

در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر اگر هنرمند بخواهد کاری انجام دهد در صورتی موفق می‌شود که در ذوق و سلیقه خودش بگنجد و مردم هم دوست داشته باشند اما اگر بخواهد رضایت خود را حفظ کند، قطعا تعدادی از مخاطبان را از دست می دهد. در سوی دیگر هم وضعیت به همین ترتیب است. تقاضاکنندگان بیشماری هستند که امروز منتظرند یک فیلم خوب از یک کارگردان معتبر ببینند اگر این مخاطبان بر طبق نیازسنجی در نظر گرفته شوند و تهیه‌کنندگان مطمئن باشند که با حسابی ساده بر اساس تعداد شب‌های نمایش فیلم و قیمت بلیط، اثر حد متوسطی از سرمایه‌گذاری در سینما را بازگشت می‌دهد. هر تهیه‌کننده و کارگردانی خوشحال می‌شود که این کار را انجام دهد اما وقتی مضیقه‌هایی وجود دارد، اندازه‌گیری که سهل است، تخمین زدن هم سخت می‌شود. سنجش شاخص‌هایی که باید میزان توفیق شما را نسبتا تعیین کند هم سخت است. به این دلیل در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر امر جدیدی به نام قضاوت یا ارزیابی شخصی وارد می‌شود. ارزیابی شخصی معمولا به تعداد افراد، به تعداد کالاهای هنری و به نسبت زمان این کالاها تغییر می‌کند. یعنی یک کالای هنری توسط یک آدم ثابت و یک آدم در یک زمان و همان کالا توسط یک آدم دوم و در زمان دوم و همان کالای هنری توسط یک آدم سوم در یک زمان سوم، سه قیمت مختلف می پذیرد. همان کالای هنری اگر ثابت نباشد اما آدمی که قیمت‌گذاری می‌کند و زمان ثابت باشند اما به عنوان مثال آثار یک نقاش باشد، با توجه به تعصبی که هنردوستان به اشخاص دارند، در زمان‌ها، در انواع و در افراد مختلف، قیمت‌های مختلف پیدا می‌کند.
به این ترتیب نیازسنجی شما در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر، باید مورد به مورد باشد. پس بر اساس مورد در اقتصاد فرهنگ و هنر، آثار مورد سنجش و قیمت‌گذاری قرار می‌گیرند. ارزش‌ها در اقتصاد فرهنگ و هنر به دلیل عامل سوم تغییر می‌کند. نکته دیگر اقتصاد فرهنگ و هنر این است که سرمایه‌گذاری برای تولید در این اقتصاد بسیار بسیار کمتر از اقتصاد عادی است.
فرض کنید کارخانه‌ای تهیه کنیم و به عنوان مثال از استاد منزه بخواهیم بیاید در این کارخانه و سالانه ده تابلوی اکسپرسیونیستی تولید کند، امکان‌پذیر نیست. ولی می‌توانیم بگوییم رویایی بیا این سرمایه را بگیر و در این کارخانه سالی یک میلیون خودکار تولید کن. به سادگی می‌توانیم دریابیم که این تولید خودکار با توجه به سرمایه اولیه ضرر می‌دهد یا نه اما اصل قضیه این است که تولید خودکار سرمایه‌ای میلیاردی را طلب می‌کند ولی نقاش چون نمی‌تواند تولید انبوه کند و به عنوان مثال 10 هزار تابلو در مدت زمان کوتاه و مشخصی تولید کند، کافی‌ست که به استاد منزه بگویید که ما ده تابلو نیاز داریم و این کار، سرمایه چندانی نیاز ندارد. در عرصه فرهنگ و هنر، پول بازار تولید را رونق نمی‌دهد. پول در بخش دوم و سوم تعریف اقتصاد یعنی توزیع و مصرف می‌تواند این اقتصاد را رونق دهد.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *