در روزهایی حساس از تاریخ پرونده هستهای ایران که جهان بار دیگر چشمان خود را به سمت میز مذاکرات تهران و واشنگتن دوخته است، «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارقهای از امید و دیپلماسی را به جهانیان یادآور میشود. او نه تنها به توافق هستهای و احیای مسیر تعامل باور دارد، بلکه صراحتاً اعلام میکند: «دیپلماسی دستیافتنی است.»
مریم احمدی
روزنامه نگار
در روزهایی حساس از تاریخ پرونده هستهای ایران که جهان بار دیگر چشمان خود را به سمت میز مذاکرات تهران و واشنگتن دوخته است، «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارقهای از امید و دیپلماسی را به جهانیان یادآور میشود. او نه تنها به توافق هستهای و احیای مسیر تعامل باور دارد، بلکه صراحتاً اعلام میکند: «دیپلماسی دستیافتنی است.»
گروسی در نشست خبری اخیر با وزیر خارجه فرانسه به روشنی گفت: «بدون نظارت آژانس، هرگونه توافقی صرفاً یک تکه کاغذ خواهد بود».
رافائل گروسی در توصیف شرایط فعلی گفت: «در لحظات حساسی قرار داریم». اشاره او به مذاکرات همزمان ایران و آمریکا، نمایانگر مرحلهای است که در آن تصمیمات سرنوشتساز میتوانند مسیر آینده منطقه را تعیین کنند. این مذاکرات، تنها یک گفتوگوی دیپلماتیک ساده نیست، بلکه تقاطع مهمیست میان امنیت جهانی، اعتمادسازی هستهای و حفظ ثبات در خاورمیانه.
مدیرکل آژانس، با درک دقیق از وزن و ابعاد این مذاکرات، به تلاشهای همزمان خود با مقامات ایرانی و آمریکایی اشاره کرد. او گفت که با عباس عراقچی از سوی ایران و ویتکاف از سوی آمریکا در تماس است تا بتوانند با تعیین ساز و کارهای فنی، زمینه را برای بازگشت به مسیر شفافیت و اعتماد فراهم کنند.
در یک تحلیل دقیقتر از سوی گروسی، او به «وابستگی دوجانبه» میان روند مذاکرات ایران و آمریکا و همکاری ایران با آژانس اشاره کرد. این نکته کلیدی که «این دو روند میتوانند به یک دیگر کمک یا یک دیگر را تضعیف کنند»، در واقع نقشهای راه برای طرفین ترسیم میکند؛ پیشرفت در یک حوزه، بدون پیشرفت در حوزه دیگر تقریباً ناممکن است.
در جهانی پر از درگیریهای پرهزینه و تنشهای تمامنشدنی، موضعگیری گروسی در دفاع از دیپلماسی، قابلتوجه است. او گفت: «باید از هرگونه تنش نظامی در خاورمیانه و جهان جلوگیری کنیم.» این سخنان از درکی عمیق نسبت به پیامدهای تنش در منطقهای همچون خاورمیانه، برمیخیزد.
گروسی، با تکرار این گزاره که «دیپلماسی دستیافتنی است»، تلاش میکند افکار عمومی جهانی را نسبت به امکانپذیر بودن توافق امیدوار نگه دارد. بهویژه در فضایی که سیاستهای تقابلی و رویکردهای حذفی، در روابط بین الملل سایه میافکنند، بیان او یادآور میشود که منطق گفتوگو همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است.
* بزنگاه حساس
مسیر تعامل و همکاری، میتواند هم به احیای اعتماد جامعه جهانی منجر شود و هم به گشایشهایی در حوزه اقتصادی، سیاسی و امنیتی بیانجامد. از سوی دیگر، ادامه مسیر تنش میتواند فشار تحریمها را افزایش دهد و تنش ها را افزایش دهد.
* در آستانه یک تصمیم بزرگ
توافق هسته ای میتواند سایه تحریمها، بحرانها و تهدیدهای نظامی را کنار بزند و جای آن را به همکاری و پیشرفت بدهد. حرفهای رافائل گروسی بیش از آنکه یک موضع فنی از سوی یک مقام بینالمللی باشد، دعوتی است به عقلانیت وتعامل.
اگرچه روند گفتوگوها پیچیده و مملو از موانع است، اما پیام اصلی مدیرکل آژانس روشن و ساده است: توافق، ممکن است و صلح، دستیافتنی است و دیپلماسی، همچنان قویترین ابزار در دستان بشر برای عبور از بحرانهاست.
اکنون بازگشت به گفتوگو و تعامل سازنده، بیش از هر زمان دیگری به عنوان راهکاری عقلانی و مؤثر در حل مسائل بینالمللی مورد توجه قرار گرفته است.
در این میان، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا اگرچه فراز و فرودهای بسیاری دارد، همچنان یکی از مهمترین مصادیق دیپلماسی فعال و عزتمندانه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود؛ دیپلماسیای که با تکیه بر اصول و خطوط قرمز تعیینشده توسط نظام، راهی برای تأمین منافع ملت و کاستن از فشارهای ناعادلانه خارجی گشوده است.
ایران همواره ثابت کرده است که اهل منطق و مذاکره است، اما هیچگاه در برابر زورگویی و زیادهخواهی سر فرود نیاورده و نخواهد آورد.
دیپلماسی نه بهمعنای عقبنشینی، بلکه ابزار هوشمندانهای برای تثبیت حقوق ملت و برداشتن گامهایی مؤثر در مسیر رشد اقتصادی، کاهش تنشهای بینالمللی و تسهیل شرایط زندگی مردم است.
واقعیت این است که استمرار فشارهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه، نه تنها بر معیشت مردم ایران، بلکه بر تعاملات اقتصادی جهانی نیز اثرگذار بوده و هزینههای همکاری با ایران را برای بسیاری از کشورهای مستقل افزایش داده است. با این حال، ابتکارهای سیاسی و اقتصادی داخلی، از جمله گسترش روابط با کشورهای همسایه، سیاست نگاه به شرق، و پیگیری سازوکارهای منطقهای، از یکسو فشار تحریمها را تا حدی خنثی کرده و از سوی دیگر، طرفهای غربی را به این درک رسانده که سیاست فشار حداکثری، دیگر کارایی گذشته را ندارد.
امروز نشانههایی از تغییر فضا در عرصه بینالمللی دیده میشود. برخی مقامات اروپایی به صراحت از ضرورت بازگشت به میز مذاکره سخن میگویند و در آمریکا نیز صداهایی از درون نخبگان سیاسی به گوش میرسد که خواهان رویکردی متفاوت در قبال ایران هستند. این تغییرات، هرچند تدریجی، میتواند نشانهای از کارآمدی سیاست صبر راهبردی ایران باشد؛ صبری که نه از سر ضعف، بلکه ناشی از اتکا به توان داخلی، قدرت منطقهای و باور به حقانیت مسیر خود بوده است.
نباید فراموش کرد که آینده کشور، بیش و پیش از آنکه به نتیجه یک توافق وابسته باشد، در گرو انسجام داخلی، رشد تولید ملی و پیوندهای مستحکم اقتصادی با کشورهای همسو است. اما در عین حال، استفاده از فرصت دیپلماسی برای کاهش فشارها، تسهیل تجارت و جذب سرمایهگذاریهای مشروع خارجی، گامی مهم در راستای تحقق رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی است.
مذاکره زمانی سودمند است که عزت ملی حفظ شود، حقوق ملت تضمین گردد و خطوط قرمز نظام خدشهدار نشود. با چنین نگاهی، میتوان به آیندهای روشنتر امیدوار بود؛ آیندهای که در آن ایران مقتدر، مستقل و سربلند، در کنار حفظ ارزشهای خود، نقش فعالتری در معادلات جهانی ایفا کند.