واقعیت این است که ما همواره نیاز به آموزش و آگاهی داریم. بخشی از دغدغههای نوجوانان در مستند «بلوغ» مطرح میشود. این مستند در جهت آسیبشناسی خانوادهها ساخته شده و متذکر میشود که برای ارتباط با یکدیگر و شناخت هم زیر یک سقف تلاش کنیم
پیمان اسماعیلی
پوران درخشنده در ۷ فروردین ماه سال ۱۳۳۰ در شهر کرمانشاه به دنیا آمد، او تحصیل تکمیلی خود را در مدرسه عالی تلویزیون و سینما گذراند و در سال ۱۳۵۴ در سازمان صدا و سیما شروع به کار کرد و در همان زمان فیلم مستند «طاعون» را که دربارهٔ شیوع طاعون در کردستان به سال ۱۳۲۸ است را تهیه کرد. سال بعد نیز ۱۳۵۵ دربارهٔ چهارشنبهسوری و نیز فیلمی دربارهٔ مراسم سنتی نواحی مختلف ایران و موسیقیشان را سال ۱۳۵۶ تولید کرد. او سال 1366 اولین فیلم سینماییاش «رابطه» را ساخت اما فیلمهای مستند بسیار زیادی در این سالها ساخته است و همواره به موضوعهای مبتلابه جامعه پرداخته. درخشنده آخرین فیلم مستدش «بلوغ» را درباره نوجوانان سال 1389 ساخته است که تنها توانست در چند کافه اکران شود و از آن زمان مستندی نساخته است. همچنین آخرین فیلم سینمایی درخشنده «زیر سقف دودی» بود که سال 1395 اکران شد. بهتازگی خبری منتشر شده است که درخشنده قصد دارد فیلم سینمایی درباره مهاجرت بسازد و در این فیلم قرار است از بازیگران ایرانی و خارجی در کنار هم استفاده کرده است. این روزها که داریم نزدیک میشویم به روزهای نوروز و کنار هم بودن خانوادهها و شکاف نسلی میان خانوادهها و فرزندانشان بیشتر نمود پیدا میکند؛ با این کارگردان و نویسنده مطرح سینما درباره شرایط ساخت آثار هنری درباره نوجوانان و همچنین دلیل دوری چندین سالهاش از سینما و مستندسازی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
هنر فقط برای سرگرمی نیست. در نتیجه تا تحقیق نکنیم و مطمئن نشوم که یک مساله جای طرح شدن دارد یا نه، گام بعدی را برنمیدارم. طی تحقیقات است که متوجه عمق مسایل میشوم. وقتی میبینم که یک مساله اجتماعی تبدیل به یک دمل بزرگ شده، وظیفه خود میدانم به آن بپردازم. فیلمسازی یعنی نزدیک شدن به مسایل جامعه و بررسی علل وقوع و بروز آنها که نیاز به آگاهی و تحقیقات متعدد دارد اما متاسفانه ساختن فیلمهای اجتماعی در ایران کار سادهای نیست زیرا بسیاری با عنوان سیاهنمایی از این نوع فیلمها یاد میکنند. اطلاق این عنوان به مسایل واقعی و موجود در جامعه، خندهدار به نظر میرسد. این گونه مسایل در جامعه بسیارند و بدتر از آنچه در فیلمها مطرح میشوند، در جامعه وجود دارند اما ما سینماگران مجبوریم با لطافت و ظرافت این مسایل را انتخاب کنیم و آنها را در منظر نگاه مخاطب قرار دهیم. مشکلات بسیاری هستند که قابل نمایش و روایت نیستند اما نمیتوان از کنار این واقعیتهای ملموس بهراحتی گذشت. سینماگران اجتماعیساز نیاز به حمایت و توجه بیشتری دارند زیرا نمیتوان نقش این نوع فیلمها را نادیده گرفت.
مستند «بلوغ» حاصل تحقیقات میدانی و عینی در مدارس تهران است و آن را در سال 1384 ساختم. فیلمی که مسایل و مشکلات پسران در سنین نوجوانى را مطرح میکند. این فیلم، مستندی پژوهشی است که در مدارس مرکز، شمال و جنوب شهر تهران ساخته شده است. از طریق این مستند توانستم با نوجوانان زیادی در مدارس مختلف سطح شهر تهران ارتباط برقرار کنم. طی این تحقیقات متوجه شدم که نوجوانان چقدر از فضای خانواده و والدین خود دور هستند و از آنها فاصله گرفتهاند. نوع ارتباط نوجوانان با دوستانشان و گرایش آنها به جنس مخالف و مواد مخدر از خلال این گفتوگوها و مستند «بلوغ» مشخص شد که در شکلگیری فیلمنامه «رویای خیس» و شخصیتپردازی و طرح مسایل نوجوانان موثر بود. مستند «بلوغ» نمایشی از تنهاییها و درددلهای نوجوانانی است که از خانوادههاشان دور شدهاند و در آستانه ورود به جامعه، دچار سرگردانیاند و نتیجه این درددلها و مصایب را در فیلم «رویای خیس» میتوانید ملاحظه کنید. در آن زمان که فیلم «رویای خیس» را ساختم، سینما خیلی ستارهمحور بود و از آنجاییکه این فیلم ستاره و بازیگر شاخصی نداشت، نتوانست اکران مناسبی داشته باشد. در فیلم «رویای خیس» برای اولین بار دو پسر و دختر جوان را به جامعه سینما معرفی کردم و خوشحالم که این فرصت برای دو بازیگر جوان فیلم یعنی محمدرضا غفاری و افسانه پاکرو فراهم شد و آنها توانستند توانایی خود را نشان دهند. ضرر و زیان بسیاری به دلیل عدم نمایش و اکران فیلم متحمل شدم اما نکته قابل اهمیت برای من این بود که دردی از جامعه و مسایل نوجوانان را مطرح کنم. خوشحال هستم که این فیلم در نمایش خانگی با استقبال خانوادهها و مخاطبین روبهرو شد. «رویای خیس» یکی از پرفروشترینهای نمایش خانگی شد و مهم این است که مردم فیلم را ببینند و تاثیر لازم را بگیرند شاید که دردی از جامعه کم شود. حق مردم جامعه این است که آگاهی لازم در اختیارشان قرار بگیرد. البته خیلی دوست داشتم این فیلم در تلویزیون به نمایش درمیآمد؛ واقعیت این است که فیلمسازان، فیلم را برای مردم و دیده شدن میسازند و بهنظرم اولین جایی که باید این فیلمها به نمایش درآیند، تلویزیون است و اگر نشود این نوع مسایل و مشکلات موجود را در تلویزیون مطرح کرد، کجا باید آنها را گفت و به چه شکل باید به آنها پرداخت؟
مساله بلوغ نوجوانان، مسالهای همیشگی است و از طرفی از آنجا که ما برای آنها و حل این مشکل کاری نکردهایم، هنوز این مسایل را تازه میبینیم. چگونگی برخورد با نوجوانان در این دوران، هدایت آنها و همچنین آگاهیبخشی به آنها و خانوادههاشان همیشه در اولویت است. آگاهیبخشی به آنها کمک میکند که از این دوران به سلامت عبور کنند و این نکته، دغدغهای همگانی است. سینما هم در این زمینه مسولیت دارد و میتواند در فرهنگسازی و آگاهیبخشی به نوجوانان و خانوادهها بیشترین تاثیر را داشته باشد. همان مسایل و مشکلاتی که نوجوانان در بیست سال پیش داشتهاند، هنوز در سال 1403 هم پابرجا هستند. دغدغه و مسایلی که هنوز حل نشده باقی مانده و بار بیتوجهی به نوجوانان و مشکلاتشان همچنان بر دوش خانوادهها و همگان سنگینی میکند. در همه فیلمهای من، مساله خانواده و مشکلات آن مطرح است. معتقدم اگر خانوادهها، فرزندان خود را برای هر اتفاقی که در جامعه در حال اتفاق افتادن است، آماده کنند، مطمئنا آنها از گزند مصایب و مشکلات اساسی اجتماعی در امان خواهند ماند. اگر آنها را برای آینده و مقابله با مشکلات آماده نکنیم و به آنها بیتوجهی شود، باید منتظر عواقب خطرناکتری باشیم. متاسفانه بچهها از والدین خود پیشی گرفتهاند و از طرفی در مقابل مشکلات و دغدغههای آنها، جایگزین فرهنگی مناسبی برای آنها در نظر نگرفتهاند.
واقعیت این است که ما همواره نیاز به آموزش و آگاهی داریم و بخشی از دغدغههای نوجوانان در این مستند مطرح میشود. این مستند در جهت آسیبشناسی خانوادهها ساخته شده و متذکر میشود که برای ارتباط با یکدیگر و شناخت هم زیر یک سقف تلاش کنند. لازم است که پیش از بروز مشکلات، خانوادهها با فرزندانشان دوستی کرده باشند تا بتوانند در بزنگاه و در سختترین دوران زندگی، آنها را همراهی و شرایط گفتوگو را در خانه فراهم کرده باشند. سوال من این است که چرا ما برای همه مسایل زندگی مثل میهمانیها و مراسم مختلف برنامهریزی داریم اما برای مهمترین بخش از جامعه یعنی تربیت فرزندانمان برنامهریزی نداریم؟ بچه فقط به خواب و خوراک مناسب نیاز ندارد بلکه برای رشد به محیط و شرایطی عادلانه نیازمند است. این شرایط ابتدا از سوی خانوادهها و علاقه و احترام متقابل والدین به هم به دست میآید. مستندساز باید این نوع مسایل را رصد کند و مشکلات را به جامعه نشان دهد. حرکت در جهت آگاهی دادن به جامعه بسیار اهمیت دارد. فیلمی که بهروز و در جهت آگاهیبخشی به مردم و مسایل آنها نباشد، چه اثری دارد؟ فیلم باید مردم را به سمت آیندهای بهتر و سلامتتر سوق دهد.
وقتی با آنها صحبت میکردم، سعی میکردم خودم را از جنس آنها بدانم و از زاویه نگاه آنها به مسایل نگاه کنم. مهم جلب اعتماد آنها بود که سعی کردم در ارتباطم با آنها به آن برسم. ارتباطی که صادقانه باشد، به دل هم مینشیند و اعتماد ایجاد میکند. تلاش من هم ایجاد ارتباط صادقانه با آنها بود.
بله، آنها میدانستند که من به مدارس مختلفی رفتهام و قصد دارم درباره نوجوانان فیلم بسازم. این نکته باعث میشد که راحتتر با من رابطه برقرار کنند. وقتی میفهمیدند که درددلهای آنها میتواند به یک فیلم تبدیل شود، دوست داشتند که حرف بزنند و از تجربیات خود بگویند.