آبان ۱۴۰۲
اعتماد و سرمایه اجتماعی
(۱)
تقریباً نوعی اتفاق نظر وجود دارد که یکی از مشکلات جامعه ایران کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی است. بیش از سه دهه است که ویژگی و متغیر اعتماد اجتماعی برای فهم بهتر وضعیت جوامع مطرح و با استقبال مواجه شده است. این ویژگی شامل اعتماد فرد به مردم، به دولت و اجزای آن، به نهادها و اقشار گوناگون میشود. یک ویژگی جوامع توسعهیافته سطح بالای اعتماد و سرمایه اجتماعی در آنها است. در غیاب اعتماد انفعال اجتماعی و کاهش تعاملات سازنده اجتماعی را شاهد خواهیم بود. در محیطی که اعتماد کم است، افراد خود را در موقعیت ناامن و تهدیدکننده مییابند و هزینههای رفتار بالا میرود در نتیجه بهرهوری و کارآیی کم میشود. اعتماد نقش روغنکاری را در چرخدندهها دارد که امکان حرکت روان و بدون مشکل آنها را فراهم میکند. در غیاب اعتماد این دندهها به سرعت خورده شده و از کار میافتند. اعتماد موجب کاهش ریسک و خطر میشود، و این عامل مهمی در توسعه اقتصادی است. نمونه این روزهای آن پویش “دو درجه کمتری” است که آقای پزشکیان برای صرفه جویی در مصرف گاز مطرح کرده است. باید دید این کار تا چه اندازه با استقبال و همراهی مردم مواجه میشود؟ میزان این استقبال تابعی است از سرمایه اجتماعی کشور. در پیمایش حاضر اعتماد به رسانهها و منابع خبری، اعتماد به نهادهای رسمی حکومتی، اعتماد به اقشار و گروههای اجتماعی و چهرههای مشهور و اعتماد عمومی مورد سنجش قرار گرفتهاند.
۱ـ اعتماد به منابع خبری و رسانه
در دنیای کنونی بدون اعتماد نسبی به رسانه نمیتوان ارتباط سازنده و پایداری را با جامعه برقرار کرد. مردم فرصتی کافی برای پیگیری همه خبرها را ندارند و اگر هم فرصت داشته باشند صلاحیت کافی برای تشخیص خبر درست از غلط را ندارند چون سواد رسانهای کافی ندارند لذا سردرگم میشوند. تنها راه داشتن اعتماد نسبی به یک یا چند رسانه معین است تا از آن طریق اخبار و تحلیل را به دست آورند؛ یا حداقل از طریق وجود رقابت و آزادی رسانه به عملکرد مجموعه نظام رسانهای جامعه اعتماد نسبی پیدا کنند. برای راحتی فهم نتایج این پیمایش، اعتماد کم و خیلی کم را در یک مقوله در نظر گرفتهایم و بر حسب مورد نسبت آن را به پاسخهای اعتماد زیاد و خیلی زیاد یا بر عکس محاسبه نمودهایم و این را نسبت بیاعتمادی یا نسبت اعتماد معرفی کردهایم.
از پاسخگویان پرسیده شده است که: «به نظر شما اخبار هر کدام از منابع خبری که برایتان میخوانم، چقدر قابل اعتماد است؟»
نسبت بیاعتمادی به اعتماد مردم به رسانهها در سال ۱۳۹۴
اعتماد زیاداعتماد کمنسبت بیاعتمادی
صدا و سیمای ایران ۲۷ ۵۸ ۲٫۱۵
روزنامهها و سایتهای خبری ۱۹ ۶۴ ۳٫۴
تلویزیونهای ماهوارهای خارجی ۱۴ ۷۵ ۴٫۰
شبکههای مجازی داخلی ۱۹ ۶۴ ۳٫۴
شبکههای مجازی خارجی ۱۹ ۶۶ ۳٫۵
روشن است که بیشترین اعتماد که به صدا و سیما است حدود 27 درصد کل مردم است. افرادی که اعتماد دارند، کمتر از نصف کسانی هستند که اعتماد ندارند.(پاسخهای میانه که تاحدودی را گفتهاند در جداول منظور نشده و حذف شدهاند) در واقع بیاعتمادی به نظام رسانهای رسمی خیلی جدی است. ولی این جدول همه حقیقت ماجرا را نشان نمیدهد. بهتر است نسبت اعتماد را برای این ۵ منبع خبری برحسب متغیرهای مهم و تأثیرگذارتری مثل جنسیت یا مرد بودن، جوان بودن، تحصیلکرده دانشگاهی بودن، شاغل بودن و شهرنشین بودن و بالاترین استانها و پایینترین استانها مقایسه کنیم.
نسبت بیاعتمادان به افراد دارای اعتماد بر حسب متغیرهای تاثیرگذار در سال ۱۳۹۴
متغیرصدا و سیماروزنامه و سایتماهواره خارجیشبکههای مجازی داخلیشبکههای مجازی خارجی
کل ۲٫۲ ۳٫۴ ۵٫۴ ۳٫۴ ۳٫۵
مردان ۲٫۵ ۳٫۶ ۴٫۹ ۳٫۴ ۳٫۰
مجردها ۳٫۳ ۴٫۲ ۴٫۱ ۳٫۲ ۲٫۱
افراد درآمد بالا ۴٫۱ ۵٫۵ ۵٫۱ ۴٫۷ ۳٫۰
۱۵ تا ۲۹ سال ۲٫۸ ۳٫۶ ۴٫۱ ۳٫۰ ۲٫۱
۵۰ سال به بالا ۱٫۱ ۲٫۲ ۷٫۲ ۴٫۰ ۷٫۸
بیسواد ۰٫۳ ۱٫۰ ۶٫۸ ۳٫۷ ۶٫۷
با تحصیلات دانشگاهی ۳٫۷ ۴٫۷ ۷٫۶ ۴٫۱ ۳٫۲
افراد شاغل ۲٫۹ ۴٫۵ ۵٫۳ ۳٫۹ ۳٫۴
ساکن در مرکز استان ۲٫۷ ۴٫۱ ۴٫۹ ۳٫۶ ۳٫۴
ساکن در روستا ۱٫۳ ۲٫۴ ۵٫۴ ۲٫۸ ۳٫۷
البرز ۴٫۶ ۶٫۴ ۷٫۱ ۶٫۳ ۴٫۹
تهران ۳٫۹ ۵٫۸ ۶٫۰ ۴٫۱ ۳٫۳
خراسان جنوبی ۱٫۰ ۱٫۷ ۹٫۱ ۵٫۸
بلوچستان ۱٫۴ ۱٫۹ ۵٫۲ ۲٫۵ ۴٫۲
نتایج روشن است. بیاعتمادی به رسانه رسمی بر حسب اثرگذاری متغیرهای فردی در جامعه بیشتر میشود. نسبت بیاعتمادی نزد افراد با درآمد بالاتر، دارای تحصیلات دانشگاهی، جوانترها و مجردها، مردان، ساکنان شهرها و مراکز استان، افراد شاغل و… همه بیش از میانگین کلی بیاعتماد هستند و در نقطه مقابل افراد سالمند و کمتحصیلات و روستایی قرار دارند که حتی اعتمادشان بیشتر از بیاعتمادی است. این وضعیت تا حدی برای سایر رسانهها یا به این شدت نیست یا حتی معکوس هم هست.
نکته مهم دیگر بالا بودن بیاعتمادی در استانهایی است که اعتراضات بیشتر و رادیکالتر است. در واقع بیاعتمادی به رسانهها بویژه رسانه رسمی منشاء اعتراضات نیز هست. بدون احیای اعتماد به نظام رسانه رسمی ظرفیت موجود اعتراضات کم نخواهد شد.
مهمترین پرسش این است که آیا جامعه ایران به همه رسانهها بیاعتماد است؟ در واقع اگر سطر اول را نگاه کنیم بیاعتمادی به رسانه رسمی کمتر از بقیه است. آیا این نقطه قوت این رسانه است؟ این پاسخ و احتمال درست نیست. زیرا رسانه رسمی کل واحد است، در حالی که رسانههای دیگر بسیار متنوع و پراکنده هستند و هر فرد یا گروهی رسانه مورد اعتماد خود را در آنها پیدا میکند. به همین علت است که علیرغم بیاعتمادی بیشتر به آنها، روند استفاده از آنها بیشتر میشود. زیرا مردم با کلیتی یکسان به نام فضای مجازی مواجه نیستند، بلکه هر کس به بخشی اعتماد نسبی دارد و به بقیه بخشهای آنها بیاعتمادی شدید دارد.
برای آنکه تصوری روشن از تحولات رسانهای که در این دهه رخ داده به دست آوریم میباید نتایج سال ۱۳۹۴ را نیز مرور کرد.
میزان بیاعتمادی به رسانهها در سال ۱۳۹۴
رسانه کم و خیلی کم زیاد و خیلی زیاد نسبت بیاعتمادی
صدا و سیما ۱۷ ۵۵ ۰٫۳
روزنامهها و سایتهای خبری داخلی ۲۶ ۳۷ ۰٫۷
تلویزیونهای ماهوارهای ۶۴ ۱۱ ۵٫۸
اینترنت و شبکههای مجازی ۶۰ ۱۲ ۵٫۰
نتایج بسیار گویا است در فاصله سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۲، بیاعتمادی به صدا و سیما از ۰٫۳ که رقم به نسبت خوبی بوده یعنی افراد بی اعتماد به صدا و سیما کمتر از یک سوم افراد دارای اعتماد بودند اکنون افزایش شدید یافته و به ۲٫۲ رسیده است و بی اعتمادان بیش از دو برابر افراد دارای اعتما شدهاند. روزنامهها و سایتهای داخلی هم این مسیر را طی کردهاند ولی شدت آن خیلی کمتر شده است. در مقابل گرچه بیاعتمادی به رسانههای با منشا خارجی همچنان بالاست ولی امروز نسبت به گذشته کمتر هم شده است.