سیاسی 28 فروردین 1404 - 3 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
محمد آقازاده

بیهودگی زدایی از تحلیل

بحران سیاسی حاکم بر مناسبات سپهر سیاسی کشور می طلبد تا “تحلیل” های ارائه شده از توصیف صرف به ارائه تجویزهای “راهگشا” و “چاره ساز” نایل شوند؛ اما متأسفانه به عینه شاهدیم اگر نه همه، بلکه قریب به اتفاق تحلیل های ارائه شده خود دچار بحران شده اند و نه تنها این گذار را میسور نمی سازند، بلکه راه را هم بر عمل پویا، زنده و تأثیر گذار می بندند.

محمد آقازاده

بحران سیاسی حاکم بر مناسبات سپهر سیاسی کشور می طلبد تا “تحلیل” های ارائه شده از توصیف صرف به ارائه تجویزهای “راهگشا” و “چاره ساز” نایل شوند؛ اما متأسفانه به عینه شاهدیم اگر نه همه، بلکه قریب به اتفاق تحلیل های ارائه شده خود دچار بحران شده اند و نه تنها این گذار را میسور نمی سازند، بلکه راه را هم بر عمل پویا، زنده و تأثیر گذار می بندند.
گفتارهای کلیشه ای و جملات تکراری در شبه تحلیل ها، خود مانع روشنگری ست، چه برسد به مرحله تجویز کردن، ارائه درمان و دشوارتر از همه، مداوا کردن.
سؤال؛ تحلیل چه باید بکند تا بتواند نوری بر تاریکی ها بتاباند و از مناسبات واقعی وهم زدایی کند. چگونه می توان به این یاوه سرایی ها خط پایان کشید؟
پاسخ؛ تحلیلگر باید بین خود و رخدادها فاصله انتقادی لحاظ کند. سپس با کشف فرایندها و درک انضمامی شان با روان شناسی فردی و جمعی، به تبیین نسبت کنش به کنشگری پرداخته و با ادراک متغیرها، آن ها را در گزاره های مفهومی جا بیاندازد .
ولی مدت هاست در تحلیل های دم دستی، از مفاهیم تازه که از دل رخدادها برخیزد خبری نیست و در این بی خبری، هر کلام و نوشتار مردان و زنان عرصه سیاست، مانند آونگ از منتهی الیه یک سو به منتهی الیه سوی دیگر راه کشیده و در دم و باز دمی بی حاصل و شبح سا، به جای روشنگری و حیات، تاریکی و موت را حاکم می سازد.
در مذاکره اخیر عمان، از سر حد خوشبینی به سر حد نومیدی کوچ می کنیم، بدون آن که دمی مکث کنیم و نشانه هایی را در میانه رخدادها دریابیم که به تحلیل مان قوام و پایداری بخشند. به عنوان مثال؛ آن چه مشخص است، حتی آمریکا نمی خواهد با حذف ایران؛ کشورهایی چون اسرائیل، ترکیه و یا هر سرزمین و دولتی دیگر؛ هژمونی وافی و غالب بیابند و به همین دلیل تا آن جا که می تواند آن قدر طرفین را تعضیف یا قوی می کند که قدرت بازدارندگی شان نسبت به هم حفظ و تراز شود. فهم این نکته به تحلیلگر آرامش و به تحلیل قوام و باورمندی می دهد.
از سوی دیگر ایران نمی خواهد بر سر رخدادهایی که هم چرایی هستی، و هم فرایند و نیز پیامدشان ناشناخته اند، با موجودیت خود دست به قماری از پیش بازنده بزند و چنین نگرش و فهمی، به تحلیلگر آرامش و سکون مطلوب تری می دهد. تحلیل های زرد و جنجالی درست بر خلاف این رویکرد عمل می کنند، یا پر دهشت و هراسناک بیم می پراکندند یا با گشاده دستی ای شگرف، امید واهی بشارت می دهند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *