سیاسی 06 خرداد 1404 - 1 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران در گفت و گو با دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بین‌الملل بررسی می کند

تناقض‌گویی آمریکا؛ مانع اصلی در مسیر توافق

ایالات متحده آمریکا، با کارنامه‌ای پر از تناقض در قبال پرونده هسته‌ای ایران، همواره نشان داده است که بیشتر به دنبال مدیریت بحران است تا حل آن. اما ایران اکنون در نقطه‌ای ایستاده که باید هم عزت ملی را حفظ کند و همچنین از فرصت‌های دیپلماتیک برای بهبود وضعیت اقتصادی و رفع تحریم‌های ظالمانه بهره گیرد.

مذاکرات ایران و آمریکا

سرویس سیاسی نوآوران| ایالات متحده آمریکا، با کارنامه‌ای پر از تناقض در قبال پرونده هسته‌ای ایران، همواره نشان داده است که بیشتر به دنبال مدیریت بحران است تا حل آن. اما ایران اکنون در نقطه‌ای ایستاده که باید هم عزت ملی را حفظ کند و همچنین از فرصت‌های دیپلماتیک برای بهبود وضعیت اقتصادی و رفع تحریم‌های ظالمانه بهره گیرد.
پنج دور مذاکره غیرمستقیم میان ایران و آمریکا با وساطت عمان، حامل پیام‌هایی بود. هرچند فضای مذاکرات غیررسانه‌ای بود، اما نشانه‌های دیپلماسی زنده و هوشیار تیم ایرانی در این گفت‌وگوها به وضوح آشکار است و شاهد زحمات تیم مذاکره کننده ای هستیم که مأموریت دارد با حفظ عزت ملی، زمینه‌ای برای لغو تحریم‌ها و بهبود معیشت مردم فراهم آورد. با این حال، آن‌چه مسیر توافق را دشوار می‌سازد، نه اختلاف‌های فنی یا حتی مواضع اصولی، بلکه بی‌ثباتی در کلام و رفتار آمریکایی‌هاست.
دولت ایالات متحده، به‌خصوص در دوره‌های اخیر، بارها با اظهارات متناقض، همزمان پیام تمایل به مذاکره و تهدید به فشار بیشتر را صادر کرده است. از یک‌سو می‌گوید دنبال بازگشت به برجام است و از سوی دیگر، تحریم‌های تازه وضع می‌کند. گویی بازیگر آمریکایی هنوز نتوانسته تصمیم بگیرد که ایران را شریک مذاکرات بداند یا هدف فشار حداکثری. این دوگانگی و تناقض، نه‌تنها اعتمادساز نیست، بلکه نشان‌دهنده ضعف ساختاری در سیاست خارجی آمریکاست؛ سیاستی که بیش از آن‌که به دنبال نتیجه باشد، اسیر منازعات داخلی و لابی‌های تندروی این کشور شده است.
جمهوری اسلامی ایران، با تأکید بر اصول ثابت خود، بارها اعلام کرده است که بازگشت به توافق تنها زمانی معنا دارد که تحریم‌ها به‌طور مؤثر و راستی‌آزمایی‌شده برداشته شوند. تجربه خروج غیرقانونی دولت ترامپ از برجام، زخمی است که هنوز التیام نیافته و به‌راحتی نمی‌توان به تعهدات آمریکایی‌ها دل بست. حتی در دولت بایدن که شعار بازگشت به دیپلماسی را سر داد، در عمل چیزی جز تداوم فشار و وقت‌کشی مشاهده نشد.
اکنون در شرایطی که ایران با درایت وارد مسیر مذاکرات غیرمستقیم شده است، توپ در زمین آمریکاست. آیا آمریکا می‌خواهد از این فرصت برای اصلاح مسیر خود استفاده کند یا همچنان با تناقض‌گویی، پروژه بی‌اعتمادی را تعمیق می‌بخشد. ایران، در این میان، آماده است با حفظ عزت ملی، هر راهی که به نفع مردم و منافع ملی باشد، دنبال کند؛ چه از مسیر توافق، چه از مسیر مقاومت.
در همین خصوص به گفت و گو با علی بیگدلی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر روابط بین‌الملل پرداختیم.

* به عنوان سؤال اول، چرا رفتار دولت آمریکا در موضوع هسته‌ای ایران تا این حد متناقض و غیرقابل پیش‌بینی به‌نظر می‌رسد؟

ریشه این تناقض را باید در چند عامل دانست. اول، ساختار تصمیم‌گیری چندلایه در ایالات متحده است که سیاست خارجی را به صحنه‌ای از رقابت میان نهادهای مختلف تبدیل کرده است. از سویی وزارت خارجه و دیپلمات‌ها قرار دارند که متمایل به مذاکره‌اند و از سوی دیگر، کنگره، لابی‌های صهیونیستی و مراکز فشار مثل AIPAC و افراط‌گرایان جمهوری‌خواه ایستاده‌اند که هرگونه توافق با ایران را شکست تلقی می‌کنند. در نهایت، نتیجه این تضاد، صدایی دوگانه و سردرگم است.

* اما آیا این رفتار دوگانه صرفاً ناشی از مشکلات داخلی آمریکاست یا برنامه‌ای حساب‌شده برای مدیریت فضای مذاکرات است؟

ترکیبی از هر دو است. از یک‌سو آمریکا با مشکلات سیاست داخلی خود مواجه است. از سوی دیگر، آمریکا همواره تلاش کرده با سیاست ابهام استراتژیک در مذاکرات دست بالا را حفظ کند. با تناقض‌گویی، هم امید واهی به نتیجه می‌دهد، هم فشار را نگه می‌دارد.

* به‌نظر شما، هدف نهایی آمریکا از تداوم این وضعیت چیست؟

آمریکا به‌دنبال توافق بهتر است، یعنی توافقی که بتواند در آن امتیازات بیشتری بگیرد، ایران را مهار کند و در عین حال آن را به‌گونه‌ای جلوه دهد که برای افکار عمومی داخلی‌اش قابل توجیه باشد. این بازی فرسایشی، در واقع نوعی چانه‌زنی بی‌پایان است. آن‌ها به خوبی می‌دانند که ایران با اقتصاد تحریمی کنار آمده و باج نخواهد داد، اما امید دارند از طریق وقت‌کشی، امتیازی بگیرند.

* آیا ایران با ورود به مذاکرات غیرمستقیم، نشان داده که به دنبال توافق است؟

قطعاً. جمهوری اسلامی ایران با حضور در این پنج دور مذاکرات غیرمستقیم و پذیرش وساطت عمان، پیامی روشن به جهان فرستاد و این پیام نشان داد که ایران اهل منطق است، نه جنگ. ما نه برای تسلیم، بلکه برای تعامل عزتمند وارد مذاکره شده‌ایم. اما شرط آن روشن است؛ لغو واقعی تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و تضمین عدم تکرار خروج یک‌جانبه آمریکا از توافق.

* از دید شما، تناقض‌گویی آمریکا چه تأثیری بر آینده مذاکرات دارد؟

این تناقض‌ها بیش از آن‌که ایران را تحت فشار قرار دهد، مشروعیت سیاسی آمریکا را زیر سؤال می‌برد. در جهان امروز، قدرت نرم و اعتبار بین‌المللی اهمیت زیادی دارد. وقتی طرف غربی نمی‌تواند بر وعده‌های خود پایبند باشد، دیگران هم به او اعتماد نمی‌کنند. برای ایران، این وضعیت ثابت کرده که باید هم‌زمان با مذاکره، مسیر بی‌نیاز شدن از تحریم‌ها را نیز از طریق اقتصاد مقاومتی، همکاری با شرق و اتکا به ظرفیت‌های داخلی تقویت کند.

*بسیاری می‌پرسند چرا ایران با وجود تجربه تلخ برجام، دوباره به مذاکره برگشته است.

در پاسخ به این افراد باید گفت که چون دیپلماسی ابزار عقلانیت است. ما با مذاکره، نشان می‌دهیم که جنگ‌طلب نیستیم. حتی اگر طرف مقابل غیرقابل اعتماد باشد، ما باید منافع خود را از مسیر گفت و گو دنبال کنیم و در عین حال، فریب نخوریم. این یعنی بازی در چند زمین همچون مذاکره، مقاومت، توسعه داخلی و دیپلماسی چندجانبه.

* در نهایت، چه چیزی می‌تواند روند مذاکرات را از بن‌بست خارج کند؟

فقط اراده واقعی آمریکا برای بازگشت به توافق البته با رعایت تعهدات، می تواند روند مذاکرات را از بن‌بست خارج کند. اگر واشنگتن تضمین دهد که دیگر از توافق خارج نمی‌شود، تحریم‌ها را واقعاً لغو کند و راستی‌آزمایی را بپذیرد، آن گاه می‌توان به نتیجه‌ای مثبت رسید. اما تا زمانی که سیاست یک بام و دو هوا ادامه دارد، امیدی به توافق پایدار نیست. ایران هم در این مسیر، عاقلانه و با عزت پیش خواهد رفت.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *