مترجم: سارا فراهانی
توافق تازهای که میان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا پس از یک دوره تنش و توقف در مذاکرات شکل گرفت، اکنون به نقطه عطفی در سیاست تجاری اروپا تبدیل شده است. اتحادیهای که مدتهاست خود را در قامت یک بازیگر بزرگ اقتصادی جهانی به تصویر میکشد، در این توافق، با چالشهای جدی و آزمونی برای حفظ استقلال راهبردیاش روبهرو شده است. این توافق، اگرچه توانست مانع از اعمال تعرفههای سنگین از سوی واشنگتن شود، اما در واقع، مصالحهای بود که بیش از آن که نشانهای از پیروزی دیپلماتیک باشد، به نوعی واکنش تدافعی در برابر تهدیدهای تجاری تلقی میشود.
از همان آغاز، اتحادیه اروپا بر ساختار تجاری چندجانبه و قانونمحور تأکید داشته و سعی کرده است با تکیه بر قواعد سازمان تجارت جهانی، نقش پیشرو در عرصه تجارت جهانی ایفا کند. اما در دورهای که سیاستهای حمایتگرایانه در آمریکا تقویت شده و رقابت اقتصادی با چین شدت گرفته، اروپاییها ناگزیر از بازنگری در برخی اصول سنتی خود شدهاند. تهدید اعمال تعرفههای تلافیجویانه ۳۰ درصدی از سوی دولت ترامپ، که در آستانه اجرایی شدن بود، مقامات بروکسل را به سوی توافقی سوق داد که هرچند بار سیاسی آن کمتر از جنگ تعرفهای است، اما از نظر اقتصادی، همراه با امتیازدهی قابل توجهی از سوی اروپا بوده است.
*اقتصاد در سایه تهدیدها
در شرایطی که اتحادیه اروپا با رشد اقتصادی کند و تورم کمجان دست به گریبان است، این توافق میتوانست به عنوان فرصتی برای تنفس اقتصادی تلقی شود. اما واقعیت این است که تأثیر این توافق بیشتر در جلوگیری از بدتر شدن اوضاع است تا ایجاد بهبودی ملموس. طبق پیشبینیهای اخیر بانک مرکزی اروپا، نرخ رشد اقتصادی در خوشبینانهترین حالت، میان ۰.۵ تا ۰.۹ درصد خواهد بود؛ در حالیکه در سناریویی بدون تنشهای تجاری، نرخ رشد بیش از یک درصد تخمین زده میشد.
در مقایسه با گذشتهای نه چندان دور یعنی دوران پیش از بازگشت ترامپ به ریاست جمهوری چنین رکودی بهسختی قابل تصور بود. در آن زمان، تعرفههای آمریکا بر واردات اروپایی در حدود ۱.۵ درصد بود و فضای تجاری جهانی آرامتر به نظر میرسید. اما اکنون، همان فضای غیرقطعی باعث شده است که اتحادیه اروپا در مذاکرات تجاری خود به نوعی از موضع ضعف عمل کند.
*از آرمان “تعرفه صفر” تا واقعیت “توافق حداقلی”
در حالی که بریتانیا در ماه مه با ایالات متحده توافقی با تعرفه پایه ۱۰ درصد بهدست آورد، مقامات اروپایی با اعتمادبهنفس وارد مذاکراتی شدند که هدف آن دستیابی به توافقی با تعرفه صفر بود. اما پس از چند هفته بنبست، اروپا به ناچار از مواضع اولیهاش عقبنشینی کرد و به نرخ تعرفه ۱۵ درصدی مشابه توافق اخیر واشنگتن با ژاپن رضایت داد.
یکی از دیپلماتهای اروپایی اذعان کرده است که اتحادیه در این روند با شرایط سخت و فضای نامساعدی مواجه شد. او این توافق را بهترین گزینه ممکن در شرایط فعلی خواند و تأکید کرد که ماههای اخیر بار دیگر شکنندگی موقعیت اروپا در ساختار تجارت جهانی را نمایان کرده است. شرکتهای اروپایی، که به شدت به بازار جهانی وابستهاند، بیش از پیش از نوسانات و عدم قطعیتهای سیاسی آسیب میبینند.
*عدم توازن در توافق نهایی
یکی از نکات قابل توجه در این توافق، نابرابری آشکار در امتیازهای داده شده است. بر اساس مفاد اعلامشده، اتحادیه اروپا متعهد شده است که اقدامات تلافیجویانه را لغو کند، دسترسی بیشتری به کالاهای آمریکایی بدهد و در عین حال، برنامهای برای سرمایهگذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در ایالات متحده تدوین کند. البته هنوز چارچوب زمانی و جزئیات این سرمایهگذاری روشن نشده است، اما همین تعهد، نگرانیهایی درباره وابستگی بیش از حد اروپا به اقتصاد آمریکا ایجاد کرده است.
اتحادیه اروپا در برآورد اقدامات تلافیجویانه، سقفی در حدود ۹۳ میلیارد یورو تعیین کرده بود؛ رقمی که کمتر از نیمی از مازاد تجاری کالاهای آمریکایی با اتحادیه اروپا است. در حالی که آمریکا سال گذشته حدود ۲۰۰ میلیارد یورو مازاد کالا با اروپا داشت، این میزان واکنش از سوی بروکسل ناچیز به نظر میرسد. اگرچه برخی پایتختهای اروپایی پیشنهادهایی برای مقابله با مازاد خدماتی آمریکا مطرح کردند بهویژه در حوزه خدمات دیجیتال که آمریکا حدود ۷۵ میلیارد دلار مازاد دارد اما به دلیل فقدان جایگزینهای داخلی در اروپا، این پیشنهادها با مخالفت گسترده روبرو شد.
*فشار برای بازاندیشی راهبردی
حالا که گرد و غبار این توافق فرونشسته است، پرسش اصلی این است که آیا اتحادیه اروپا از این رویداد، درسی راهبردی خواهد گرفت؟ آیا این عقبنشینی موجب میشود که بروکسل اصلاحات اقتصادی درونی را سرعت ببخشد و تلاش بیشتری برای متنوعسازی شرکای تجاریاش انجام دهد؟ تحلیلگران بر این باورند که ادامه وابستگی به آمریکا، ریسکپذیری اروپا را در برابر شوکهای آینده افزایش میدهد.
دیرک جاندورا، رئیس انجمن عمدهفروشی و صادرات آلمان، این توافق را «مصالحهای دردناک» توصیف کرده که برای بسیاری از شرکتهای عضو، تهدیدی جدی برای بقا محسوب میشود. او تأکید کرده است که اروپا باید از این وضعیت به عنوان هشداری جدی بهره ببرد و گامهایی عملی برای کاهش اتکای تجاری به ایالات متحده بردارد.
وی میگوید: «اروپا باید خود را از نظر راهبردی برای آیندهای پر از تغییرات آماده کند. برای این کار، ما به امضای توافقهای جدید تجاری با دیگر قدرتهای بزرگ صنعتی دنیا نیاز داریم».
در مجموع، توافق تجاری اخیر میان ایالات متحده و اتحادیه اروپا را نمیتوان بهطور کامل موفقیتآمیز یا شکستخورده تلقی کرد. این توافق بیش از آن که نماد پیشرفت باشد، بیانگر یک مصالحه تاکتیکی در بحبوحه فشارهای فزاینده سیاسی و اقتصادی است. اگر اروپا بخواهد در نظم نوین جهانی، جایگاهی مستقل و مؤثر داشته باشد، باید از نقش واکنشی در سیاست خارجی و تجاری فاصله بگیرد و به سوی کنشگری راهبردی، تنوع اقتصادی و تقویت ظرفیتهای درونی حرکت کند.