اجتماعی 08 مهر 1404 - 2 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
کپی شد!
0

رشد ظرفیت پزشکی، تبدیل عامدانه موفقیت به بحران!

افزایش ظرفیت رشته پزشکی به تعیبر رئیس کل سازمان نظام پزشکی یک “خودویرانگری آگاهانه” است. رئیس یکی از دانشگاه های علوم پزشکی به نگارنده گفت: به دانشگاه من سه برابر ظرفیت دانشجو داده اند! ما ۳۹ ماه دیگر ۶۰۰ استاجر و اینترن خواهیم داشت! یعنی چندبرابر تعداد بیماران و کادر!

عبداله لطفی
عبداله لطفی – فعال اقتصادی
افزایش ظرفیت رشته پزشکی واقعاً یک فاجعه یا به تعیبر رئیس کل سازمان نظام پزشکی یک “خودویرانگری آگاهانه” است.

قضیه از این قرار است که شورای عالی انقلاب فرهنگی تحت تأثیر دو عامل ذهنی و عینی:

۱) شرایط اشتغال، تشدید روند مهاجرت پزشکان
۲) “ذهنیت پول‌سازی” رشته پزشکی؛

در سال ۱۴۰۰ اقدام به افزایش چشمگیر ظرفیت پزشکی کرد. این در حالی بود که امکانات مورد نیاز و شرایط لازم، به نسبت این افزایش عجیب، افزایش پیدا نکرد. درحالی که بدیهی است افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو، بدون تأمین تخت‌های بیمارستانی، صندلی‌های آموزشی، اعضای هیأت علمی، امکانات آزمایشگاهی و فضاهای بالینی، نه‌ تنها به بهبود دسترسی مردم به خدمات درمانی منجر نمی‌شود، بلکه کیفیت آموزش پزشکی و در نهایت سلامت جامعه را به خطر می‌اندازد.

مسأله اصلی در این افزایش فاجعه ‌بار، عدم تعادل عرضه و تقاضا و اشباع بازار – به خصوص از پزشک عمومی – نیست؛ به هر حال ما هر ساله به تعداد پزشکان بیشتری نیاز داریم، قضیه این است که ما امکانات مورد نیاز و متناسب با این میزان افزایش ظرفیت را نداریم. رئیس محترم یکی از دانشگاه های علوم پزشکی به نگارنده این نوشتار گفت: به دانشگاه من سه برابر ظرفیت دانشجو داده اند! یعنی ما ۳۰ ماه دیگر ۶۰۰ استاجر و اینترن خواهیم داشت!

این در حالی بود که آن دانشگاه فقط ۲ بیمارستان با حدود ۳۰۰ تخت فعال دارد و متوسط جمعیت بیماران آن دو، کمتر از یک‌ چهارم تعداد اینترن ها و استاجرها خواهد بود!

مسأله بعدی، نبود امکانات و فضای اجتماعی و کاری مناسب است؛ به طوری که عملاً ما این بچه‌ها را برای بازار کار دیکر کشورها تربیت می کنیم. همان رئیس دانشگاه تعریف می کرد که اخیراً چند نفر از فارغ التحصیلان که اکثریت آن ها خانم بودند برای تشکر و خداحافظی نزد من آمده بودند. به آن ها گفتم خوب است که خانم ها طرح ندارید و زود وارد بازار کار می شوید؛ برنامه تان چیست؟ همگی بالاتفاق پاسخ دادند: می رویم!

تبعات منفی افزایش ظرفیت پزشکی

۱) کاهش کیفیت آموزش و درمان:

رشته پزشکی بر خلاف بسیاری از رشته‌های دانشگاهی، به‌ شدت نیازمند آموزش عملی و بالینی است. دانشجوی پزشکی باید با بیمار واقعی، با فرآیند تشخیص، درمان و مدیریت بیماری در محیط بیمارستانی آشنا شود. وقتی تعداد دانشجویان از ظرفیت آموزشی فراتر می‌رود، عملاً فرصت کافی برای آموزش فردی وجود ندارد. نتیجه آن، پزشکانی خواهند بود که مدرک دارند؛ اما از نظر مهارت بالینی و تشخیصی در سطح مطلوبی قرار ندارند.

۲) افزایش مهاجرت:

کمبود فضای کاری، فشار کاری بیش از حد و نبود چشم‌انداز روشن شغلی، پزشکان جوان را به مهاجرت سوق می‌دهد. به ‌ویژه در شرایطی که بسیاری از کشورها به دلیل کمبود کادر درمان، تسهیلات ویژه‌ای برای جذب پزشکان خارجی در نظر گرفته‌اند. وقتی پزشکان ایرانی ببینند که پس از سال‌ها تحصیل و سختی، بازار کار داخلی اشباع شده و کیفیت آموزش شان هم پائین است، راهی جز مهاجرت برای شان باقی نمی‌ماند. در حقیقت، با این سیاست، ما هزینه سنگین آموزش پزشک را می‌پردازیم و نیروی آماده و بدون ریسک را مفت و مجانی تحویل کشورهای دیگر می دهیم.

۳) کاهش اعتبار صنف و حرفه و بی‌ اعتمادی به نظام سلامت:

اگر پزشکان آموزش کافی نبینند، کیفیت خدمات درمانی کاهش می‌یابد. کیفیت پائین خدمات، نه ‌تنها سلامت بیماران را تهدید می‌کند، بلکه باعث بی‌ اعتمادی مردم به نظام سلامت خواهد شد. اعتماد اجتماعی، بزرگ‌ترین سرمایه نظام پزشکی است و در حال حاضر این صنف از بالاترین سطح اعتبار و اعتماد برخوردار است.
همچنین جامعه پزشکی و به طور کلی نظام سلامت ما، یکی از بهترین‌ها نه تنها در منطقه که در جهان است که طبیعتاً نباید به دست خود به اعتبار آن لطمه بزنیم.

۴) اتلاف منابع مالی و انسانی:

تربیت یک پزشک هزینه‌های سنگینی بر دوش دولت و خانواده‌ها می‌گذارد. وقتی این پزشکان نتوانند در داخل کشور به‌ طور مؤثر به کار گرفته شوند و یا به کارهای دیگر یا فاقد ارزش‌ آفرینی لازم بپردازند و یا به خارج مهاجرت کنند، عملاً سرمایه‌گذاری‌های کلان کشور هدر می‌رود.

۵) تشدید نابرابری‌ها در نظام سلامت:

افزایش بی‌ برنامه ظرفیت، الزاماً به معنای توزیع عادلانه پزشک در مناطق محروم نیست. تجربه نشان داده که پزشکان فارغ‌التحصیل تمایل بیشتری به اشتغال در مراکز بزرگ و کلان‌ شهرها دارند. در نتیجه، مناطق محروم همچنان بدون پزشک باقی می‌مانند.
تأسف‌آورتر، بی‌ توجهی به مخالفت کارشناسی نظام پزشکی و پزشکان به عنوان تخصصی ترین حوزه های علمی و اجتماعی، حتی نظرات وزارت بهداشت است. به نظر می رسد این تصمیم غیر کارشناسی بیشتر در یک فضای هیجانی و غیر علمی، تحت تأثیر انگاره های شبه علمی شکل گرفته باشد.

علی ایحال، افزایش ظرفیت پزشکی، اگر چه در ظاهر ممکن است پاسخ به مطالبه افزایش تعداد پزشک به نظر برسد؛ اما در واقع، یک سیاست‌گذاری غیر کارشناسی و پر هزینه است که آثار منفی آن در سال‌های آینده آشکارتر خواهد شد. آثاری که فقط علمی، آموزشی و کاری نخواهند بود. ما، به جای آن که با برنامه‌ ریزی دقیق، زیر ساخت‌های آموزشی و درمانی را گسترش دهیم و کیفیت آموزش پزشکی را ارتقا دهیم، صرفاً به افزایش کمّی اکتفا کرده‌ایم.

آیا بهتر نبود به جای تصمیمات هیجانی، برای حفظ و حتی بازگشت پزشکان مهاجر، راهکار کم و حتی بدون هزینه: “بهبود شرایط کاری و اجتماعی کادر درمان” را اجرایی کنیم؟
با این وصف، در آینده نه‌ چندان دور با نسلی از پزشکان بی‌ انگیزه، کم‌ مهارت و آماده مهاجرت رو به‌ رو خواهیم بود که نه تنها به بهبود نظام سلامت کشور کمکی نخواهند کرد، بلکه علاوه بر ایجاد بحران اعتماد عمومی و اتلاف منابع ملی، به بحران های دیگر اجتماعی نیز دامن خواهند زد.

نویسنده
admin
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *