در سالهای اخیر، اختلالات روانی به یکی از بحرانهای مهم بهداشتی در سطح جهانی تبدیل شدهاند. گزارشهای متعدد از نهادهای بینالمللی مانند سازمان جهانی بهداشت، کمیسیونهای تحقیقاتی دانشگاهی، و رسانههای معتبر نشان میدهند که نرخ بروز افسردگی، اضطراب، اختلالات دوقطبی، اوتیسم، ADHD و سایر اختلالات روانی بهشدت در حال افزایش است. این روند نگرانکننده، نهتنها چالشی برای سیستمهای بهداشتی جهان به شمار میرود، بلکه بازتابی از بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی در حال وقوع است.
مترجم: سارا فراهانی
در سالهای اخیر، اختلالات روانی به یکی از بحرانهای مهم بهداشتی در سطح جهانی تبدیل شدهاند. گزارشهای متعدد از نهادهای بینالمللی مانند سازمان جهانی بهداشت، کمیسیونهای تحقیقاتی دانشگاهی، و رسانههای معتبر نشان میدهند که نرخ بروز افسردگی، اضطراب، اختلالات دوقطبی، اوتیسم، ADHD و سایر اختلالات روانی بهشدت در حال افزایش است. این روند نگرانکننده، نهتنها چالشی برای سیستمهای بهداشتی جهان به شمار میرود، بلکه بازتابی از بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی در حال وقوع است.
طبق گزارش کمیسیون سلامت روان لانست در سال ۲۰۲۴، اختلالات روانی عامل ۴۵ درصد از بار بیماریها در میان افراد ۱۰ تا ۲۴ ساله هستند. این گزارش بر شکاف عظیم میان نیاز به خدمات سلامت روان و سرمایهگذاری در این حوزه تأکید دارد؛ بهگونهای که تنها ۲ درصد از بودجه سلامت جهانی به سلامت روان اختصاص مییابد. از جمله عوامل کلیدی میتوان به نابرابری اقتصادی، تغییرات اقلیمی، آینده شغلی نامطمئن، فشارهای تحصیلی، و استفاده بیشازحد از رسانههای اجتماعی اشاره کرد. همچنین مطالعات نشان دادهاند که نوجوانان و جوانان بیش از دیگر گروهها در معرض خودکشی، تنهایی مزمن، و اضطراب شدید قرار دارند.
اختلالات روانی در میان کارکنان نیز با سرعتی بالا در حال افزایش است. طبق برآوردهای سازمان جهانی بهداشت، هر سال حدود ۱۲ میلیارد روز کاری بهخاطر افسردگی و اضطراب از دست میرود که این امر سالانه بیش از یک تریلیون دلار به اقتصاد جهانی آسیب وارد میکند. دلایل این امر شامل افزایش ساعات کاری، کاهش امنیت شغلی، فشارهای مالی، و از بین رفتن مرز بین کار و زندگی شخصی بهدلیل فناوریهای ارتباطی است. بهویژه در دوران پساکرونا، بسیاری از کارکنان دچار فرسودگی شغلی شدهاند.
بحران اقلیمی نیز بهعنوان یکی از عوامل نوظهور و تأثیرگذار بر سلامت روان شناخته میشود. بسیاری از جوانان در سراسر جهان به اضطراب اقلیمی دچار شدهاند. احساس درماندگی، ترس از آینده، و خشم نسبت به بیتفاوتی سیاستمداران از جمله نمودهای این نوع اضطراب است. پژوهشها نشان دادهاند که نگرانیهای اقلیمی بهویژه در میان نوجوانان، دانشجویان، و فعالان محیط زیست رو به افزایش است. در کنار تغییرات جوی، فجایع طبیعی مثل سیل، آتشسوزی جنگلها، و خشکسالی نیز تأثیرات روانی مخربی بر افراد آسیبپذیر دارند.
در حالی که آگاهی درباره اختلالات روانی بیشتر شده و ابزارهای تشخیصی بهبود یافتهاند، برخی از کارشناسان نسبت به «بیشتشخیصی» (Overdiagnosis) هشدار میدهند. این نگرانی وجود دارد که برخی تجربههای طبیعی انسانی – مانند اندوه، خستگی یا اضطراب موقتی – ممکن است به اشتباه بهعنوان اختلال بالینی برچسبگذاری شوند. از سوی دیگر، همچنان بسیاری از افراد در کشورهای کمدرآمد و حتی متوسط به خدمات روانپزشکی و رواندرمانی دسترسی ندارند یا آن را تابو میدانند.
همهگیری کووید ۱۹ تأثیری بیسابقه بر سلامت روان جهانی گذاشت. انزوای اجتماعی، ترس از بیماری، از دست دادن عزیزان، و فشار اقتصادی به افزایش شدید نرخ اضطراب، افسردگی، PTSD و حتی روانپریشی در برخی افراد منجر شد. گرچه بسیاری از کشورها از نظر فیزیکی از بحران عبور کردهاند، اما اثرات روانی آن همچنان باقی مانده و احتمالاً تا سالها ادامه خواهد داشت. نیاز به خدمات درمانی روانی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود، ولی ظرفیت پاسخگویی به این تقاضا همچنان محدود است.
رشد اختلالات روانی تنها یک موضوع بهداشتی نیست، بلکه مسئلهای چندوجهی است که با اقتصاد، سیاست، محیط زیست و فرهنگ گره خورده است. برای مقابله با این بحران جهانی، دولتها باید سرمایهگذاری بیشتری روی سلامت روان انجام دهند، نظامهای حمایتی اجتماعی تقویت شوند، آموزش عمومی افزایش یابد، و از فناوریهای نو برای توسعه خدمات رواندرمانی آنلاین استفاده شود. همچنین باید فرهنگ گفتوگو درباره سلامت روان در جامعه عادیسازی شود.
افزایش آگاهی، کاهش برچسبزنی، و سیاستگذاریهای هدفمند میتوانند گامی مؤثر برای کاهش این بحران جهانی باشند.