اجتماعی 01 بهمن 1403 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
عباس عبدی

سیاست ویرانگری

در هفته اول دی ماه و بلافاصله پس از رفع بسیار ناقص فیلترینگِ از واتس‌اپ، جبهه پایداری نامه بسیاری تندی را خطاب به آقای پزشکیان منتشر کرد، که گویی متن آن از پیش آماده شده بود .

عباس عبدی

در هفته اول دی ماه و بلافاصله پس از رفع بسیار ناقص فیلترینگِ از واتس‌اپ، جبهه پایداری نامه بسیاری تندی را خطاب به آقای پزشکیان منتشر کرد، که گویی متن آن از پیش آماده شده بود . چون بعید است که یک گروه سیاسی بتواند به این سرعت به جمع‌بندی در باره نوشتن چنین نامه‌ای برسد. این نامه بازتاب چندانی نداشت ولی برای آنان که هنوز نسبت به انتخابات تابستان و جلوگیری از حضور نامزد جبهه پایداری در پاستور شک و شبهه دارند، می‌تواند درس‌آموز باشد.
اگر نامزد این رویکرد رییس جمهور می‌شد، طبعأ تا کنون وارد جنگ شده بود. بنابر این انتخابات تیرماه و مشارکت و رای به پزشکیان را فقط می‌توان از این زاویه نقد و تخطئه کرد که چرا مانع از جنگ شده است؟ طرفداران جنگ می‌توانند منتقد آن مشارکت باشند. این نامه واجد چه مفاهیمی بود که آن را این‌گونه توصیف می‌کنم؟
نامه با گفتمان مقاومت به عنوان محور اصلی انقلاب اسلامی در منطقه غرب آسیا(عجیب است که بقیه جهان را نمی‌گوید) آغاز می‌شود، در حالی که هدف اصلی آن نامه نقد حذف محدود فیلترینگ است. در خصوص گفتمان مقاومت نکته اصلی آن را نادیده می‌گیرد. این گفتمان به هر شکلی تعبیر و تفسیر شود، بدون مردم نتیجه‌ای ندارد. منظور از مردم همین شهروندان عادی هستند و نه نوسیاست‌مدارانی که هزینه‌ای برای سردادن این گونه شعارها نمی‌دهند.
اگر قرار باشد اصل حضور مردم در مقاومت رعایت شود، آنگاه از صادرکنندگان بیانیه می‌پرسیم که چقدر از مردم را طرفدار تعبیر مورد نظر خودشان از این شعار می‌بینند؟ روشن است که اکثریت بسیار قاطعی از مردم، تعبیر و برداشت آقایان پایداری از این گفتمان را نمی‌پسندند. پس بهتر است از منظر خود برای مردم ایران و رییس جمهور نسخه مقاومت نپیچند. نسخه مورد نظر آنان پیش‌تر در جای دیگری پیچیده شده و آثارش بر همگان روشن است.
در فایلی صوتی که اخیراً درباره شکست در سوریه پخش شده نتیجه غیبت مردم در این گفتمان دیده می‌شود. گفتمان مقاومت را نمی‌توان ساده‌انگارانه و خطی توصیف و تفسیر کرد. اگر قرار بود که این گفتمان با تعبیر آقایان اجرا شود، در همان سال ۱۳۶۷ در قالب تداوم جنگ تا رفع فتنه در جهان ادامه می‌یافت. کافی است که گزارشی از وضعیت ۴ ماه آخر جبهه‌ها را منتشر کنند تا معلوم شود که این گونه شعارها بدون عقلانیت و بدون توجه به واقعیت چه بلایی سر جنگ آورد.
برداشت ساده‌انگارانه گروه جبهه پایداری از این شعار، جامعه را به همین جا می‌رساند که اکنون رسیده است. «گفتمان پایداری» بدون مردم گزاره‌ای میان‌تهی است. اتفاقاً در این نامه از کشورهایی به عنوان محور مقاومت نام می‌برد، که اکنون در اختیار کسانی قرار گرفته‌اند که آقایان آن را نمی‌پسندند. از طالبان گرفته تا تحریرالشام. ظاهراً نویسندگان نامه این زحمت را به خود نداده‌اند که نگاهی به نتایج سیاست پیشنهادی خود؛ البته بدون حضور مردم بیندازند. هنگامی که یک گروه سیاسی تا این اندازه از «عینیت سیاسی و اجتماعی» دور می‌شود، نتیجه همین وضعیت بحرانی در منطقه می‌شود؛ که شکست واضح و آشکار را نمی‌پذیرند. ساده‌انگاری ماجرا این است که می‌خواهند همه مشکلات را بر عهده تحلیل‌های واقع‌گرایانه‌ای بیندازند که از نظر آنان نادرست است چون مطابق انتظارات آنان نیست. خوب! اگر شما تحلیل درست دارید بنویسید، نه مثل این نامه که گویا یک دانش‌آموز دبیرستانی جملاتی بی‌محتوا و شعاری را ردیف کرده و می‌خواهد از هیچ، کوه بسازد و تحویل اموزگار دهد. اگر سطح تحلیلی شما همین اندازه است، پس جایی برای شنیدن دیگر حرف‌های خود باقی نمی‌گذارید. یک بار دیگر نامه خود را بخوانید. بدهید یک جوان دبیرستانی از خانواده‌های خودتان بخواند تا ببینید چقدر پرسش‌های بی‌پاسخ برای آن طرح خواهد کرد. شما خطاب به رییس جمهور نامه می‌نویسید در حالی که یک استدلال معتبر یا حتی قابل مناقشه در آن دیده نمی‌شود.
در ادامه به مسأله نفوذ پرداخته‌اند، که اتفاقاً مصداق آن را باید در رویکردی دید که ایده‌های نابخردانه و غیر عملی را تحت لوای شعارهای رادیکال به خورد برخی افراد می‌دهد. این بخش از نامه که می‌خواهد پزشکیان را از مسأله نفوذ بترساند، نوعی فرار به جلو برای رد گم کردن تلقی می‌شود.
سپس از موضع یک اقتصاددان هزینه‌های سازش را از مقاومت و ایستادگی بیش‌تر می‌داند و جالب اینکه نمونه آن را سوریه مثال می‌زند. این دو گانه سازش و مقاومت؛ ناشی از ساده‌سازی ذهن‌های بسته است. مقاومت باید مبتنی بر عقلانیت و عینیت باشد، در غیر این صورت مقاومت نیست.
جالب‌ترین بخش نامه خطاب به پزشکیان این است که مبادا درگیر مذاکرات بی‌نتیجه با غرب و «مذاکره برای مذاکره» شوید و حل مشکلات مملکت را فراموش کنید. اتفاقاً تنها کسی که دنبال «مذاکره برای مذاکره» بود و نمایش می‌داد، رییس همین گروه پایداری است. حداقل ۱۱ سال از دوره گذشته در اختیار تیم آنان بوده است، کدام مشکل کشور را حل کردند که بدتر نکردند؟ این همه درآمدهای نفتی را داشتند دریغ از یک رشد اقتصادی متعارف و پایدار. هر چه شعار دادند خلاف آن عمل کردند.
عجیب است که خودشان «مذاکره برای مذاکره» را ادامه دادند، حالا دارند دیگران را به این عنوان تخطئه می‌کنند. ولی چون می‌ترسند که با اصل مذاکره مخالف کنند، نوشته‌اند که مذاکره در شرایطی انجام شود که افقی روشن برای احقاق حقوق ملت در آن دیده شود. خوب شما! ۱۱ سال در دوره احمدی‌نژاد و رییسی در مصادر امور بودید، چرا هیچ افق روشنی ایجاد نکردید، بلکه تیره و تارتر هم کردید. تازه شما دولت اصلاحات را تحویل گرفته بودید که کمترین مشکلات را داشت و می‌توانستید به راحتی چنین افق روشنی را ایجاد کنید.
یکی از گزاره‌های تکراری و ناقص در نامه این است که به غرب اعتماد نکنید. معنای این حرف این است که به دیگران می‌شود اعتماد کرد. نتیجه اعتماد آقایان به ترکیه و روسیه و کشورهای دیگر را دیدیم. مسأله این نیست که به غرب نباید اعتماد کرد، به هیچ کشوری، تأکید می‌شود به هیچ کشوری نباید اعتماد کرد. این به معنی منفی و ضدیت و دشمنی با جهان نیست. کشورها براساس اعتماد با یکدیگر تعامل نمی‌کنند. براساس قدرت و تضمین ناشی از آن تعامل می‌کنند.
بنابراین توصیه به بی‌اعتمادی به غرب محدود نمی‌شود، بلکه به نزدیک‌ترین کشورهای نیز نباید اعتماد داشت، باید براساس منافع و قدرت تعامل کرد و نه اعتماد یا بی‌اعتمادی. این یکی از گزاره‌های ناقص تندروها است که می‌خواهند نتیجه نادرستی از آن بگیرند.
اعتماد را باید در داخل کشور و با مردم نهادینه کرد. بنابراین تعامل با کشورهای دیگر باید متناسب با قدرت باشد و نه بیش‌تر و نه کمتر. اگر قدرت داریم در همان حد قدرت خود تعامل و توافق می‌کنیم و اگر قدرت نداریم، دوری از گفتگو و تعامل نیز هیچ مشکلی را از ما حل نمی‌کند، و دچار زیان می‌شویم. حداقل اینکه گفتگو و تعامل می‌تواند کارسازتر باشد.
در نامه کوشیده‌اند که عدم پاسخ به اسراییل را به رییس جمهور و شورای عالی امنیت ملی منتسب کنند. اگر رییس شورای عالی بودن موجب می‌شد که هر تصمیمی گرفت، تا حالا می‌توانست فیلترینگ را به کلی رفع کند، ضمن اینکه این مسأله در امور راهبردی و نظامی است و حتماً در بالاترین سطح باید تصمیم‌گیری شود.
در مجموع این نامه تصوری ساده‌انگارانه از مفهوم مقاومت ارایه می‌دهد، و معنای مقاومت را مخدوش می‌کند، که در صورت موافقت با این تعریف باید پذیرش قطعنامه و برجام را که در بالاترین سطوح بود تخطئه کرد. هم‌چنین تصویری واژگونه از انقلاب و دستاوردهای داخلی و منطقه‌ای آن ارایه می‌دهد که هیچ تناسبی با واقعیت ندارد.
نامه مبتنی بر رویکرد امنیتی و تقابلی است و هیچ گونه رویکرد تعاملی و سازنده‌ای را با جهان و در داخل با مردم ایران به تصویر نمی‌کشد و آینده این رویکرد را از طریق دمیدن بر شیپور جنگ در منطقه و ایران به وضوح می‌بینیم. غلبه رویکرد امنیتی در تحلیل مسایل، موجب می‌شود که از واقعیات مهم زندگی و نیازهای مردم و تحولات اجتماعی و فن‌آوری غافل شوند.
نامه در قالب چند جمله کلی و حاشیه‌ای و به صورت کلی به مشکلات مردم و معیشت آنان اشاره می‌کند ولی راه‌حل‌هایش مثل آنچه است که در دوران اصول‌گرایی انجام دادند، و موجب گسترش فقر و تبعیض و فساد شد.
مهم‌ترین مشکل نامه غایب بودن خواست و نیازها و همراهی مردم است. مردمی که از این سیاست‌ها خسته شده‌اند، مردمی که مطالبات و مشارکت آنان در این متن غایب است.
نامه به موارد مهمی چون آزادی، حق حاکمیت مردم، شفافیت سیاست‌ها و پاسخگویی مسئولین اشاره چندانی نمی‌کند، نامه هیچ اشاره‌ای به هزینه‌های درگیری نظامی و جنگ و تجربه‌های گذشته در سیاست منطقه‌ای نمی‌کند. تجربه‌ای که طبعاً در مقاطعی دستاوردهایی داشته ولی هزینه‌های پایدار آن بسیار بیش‌تر بوده است.
نامه ضمن برخورداری از ادبیاتی تند و بی‌منطق و تقابلی، هیچ نگاهی به نقدها و اعتراضات مردم و جامعه نمی‌کند و نه تنها هیچ امیدی را ایجاد نمی‌کند، بلکه سراسر یأس و ناامیدی را دامن می‌زند.
این نامه سند مهمی است برای اثبات خطر ویرانگری که از روی ایران عزیز گذشت. خطری که اگر مشارکت نصفه و نیمه مردم در انتخابات نبود باید امروز شاهد حضور شخصی در پاستور می‌بودیم که رسالت خود را اجرای این سیاست ها و رویکردهای ویرانگر می‌دانست. از این نامه می‌توان نتیجه مهم و روشنی گرفت، این که مردم در انتخابات؛ پیشاپیش سیاست‌های تجویزی آن را رد و‌ محکوم کرده‌اند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *