نوار غزه امروز به یکی از بزرگترین فاجعههای انسانی معاصر بدل شده است. از آغاز حملات گسترده رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، وضعیت ساکنان غزه به طور مداوم وخیمتر شده و اکنون، با وجود گذشت ماهها، هیچ نشانهای از بهبود مشاهده نمیشود. در این زمینه، سازمانهای بینالمللی متعددی نسبت به وقوع قحطی گسترده و فروپاشی کامل زیرساختهای انسانی هشدار دادهاند. از جمله، سازمان امدادرسانی «آکسفام» صراحتاً بر لزوم آتشبس دائمی و بازگشایی کامل گذرگاهها برای ورود بیوقفه کمکهای بشردوستانه تأکید کرده است.
مترجم: سارا فراهانی
نوار غزه امروز به یکی از بزرگترین فاجعههای انسانی معاصر بدل شده است. از آغاز حملات گسترده رژیم صهیونیستی در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، وضعیت ساکنان غزه به طور مداوم وخیمتر شده و اکنون، با وجود گذشت ماهها، هیچ نشانهای از بهبود مشاهده نمیشود. در این زمینه، سازمانهای بینالمللی متعددی نسبت به وقوع قحطی گسترده و فروپاشی کامل زیرساختهای انسانی هشدار دادهاند. از جمله، سازمان امدادرسانی «آکسفام» صراحتاً بر لزوم آتشبس دائمی و بازگشایی کامل گذرگاهها برای ورود بیوقفه کمکهای بشردوستانه تأکید کرده است.
* گرسنگی و محاصره؛ ابزار جنگی
اظهارات مسئول منطقهای آکسفام بهخوبی بیانگر عمق فاجعه در غزه است. وقتی یک زن فلسطینی بزرگترین آرزوی خود را “دسترسی به یک قرص نان” مینامد، روشن میشود که موضوع، صرفاً یک بحران موقت یا پیامد عادی یک درگیری نیست، بلکه یک سیاست عامدانه و سیستماتیک برای “گرسنگی دادن” جمعیت غیرنظامی است. استفاده از گرسنگی بهعنوان ابزار جنگی، مطابق با کنوانسیونهای بینالمللی از جمله ماده ۱۴ پروتکل الحاقی دوم کنوانسیون ژنو صراحتاً جنایت جنگی تلقی میشود.
بر اساس گزارشها، کمکهای بشردوستانه نهتنها به اندازه کافی وارد غزه نمیشود، بلکه مسیرهای ورود نیز توسط ارتش اسرائیل به صورت هدفمند مسدود یا کنترل میشود. حتی گزارشهایی مبنی بر حملات مستقیم به مراکز توزیع کمک وجود دارد که این خود مصداق روشنی از حمله عامدانه به غیرنظامیان است.
*ناکارآمدی کمکهای هوایی
یکی از نکات مهم مطرحشده توسط فیلیپ لازارینی، رئیس آژانس آنروا، تأکید بر ناکارآمدی کمکهای هوایی است. از منظر فنی و عملیاتی، پرتاب کمک از هوا در شرایطی که مردم از گرسنگی در مرز مرگ هستند، نهتنها غیرمؤثر است بلکه ممکن است منجر به مرگ شود. بسیاری از کمکها در مناطق ناامن فرود میآیند، برخی توسط گروههای مسلح ضبط میشوند و دیگر موارد ممکن است باعث ازدحام مرگبار مردم در نقاط توزیع شوند.
بنابراین، اصرار اسرائیل و برخی متحدانش بر اینکه “کمکها در حال ارسال هستند”، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا یک راهحل واقعی برای مهار بحران انسانی.
*تله مرگ و جنایات سیستماتیک
شواهد و گزارشهای نهادهای بینالمللی نشان میدهد که برخی سازوکارهای توزیع کمک با هدف جذب جمعیت غیرنظامی به مناطق خاص و سپس هدف قرار دادن آنها طراحی شدهاند؛ این اقدام از سوی برخی نهادهای حقوق بشری بهعنوان “تله مرگ” توصیف شده است. این تاکتیک بیسابقه و هولناک، جنایتی سازمانیافته تلقی میشود که فراتر از قوانین جنگ و اصول انسانی است.
چنین سیاستهایی، نه تنها نشان از بیاعتنایی مطلق به جان غیرنظامیان دارد بلکه حکایت از آن دارد که هدف، صرفاً شکست نظامی دشمن نیست، بلکه شکست روانی، اجتماعی و جسمی کل جامعه فلسطینی در غزه است.
*درخواست برای آتشبس دائمی؛ از کلام تا عمل
آکسفام و بیش از ۱۰۰ سازمان غیردولتی بینالمللی به درستی بر لزوم یک آتشبس دائمی تأکید دارند. زیرا تا زمانی که حملات نظامی ادامه دارد، هیچ برنامه کمکرسانی کارآمدی نمیتواند اجرا شود. برقراری آتشبس باید با موارد زیر همراه باشد:
ـ رفع کامل محاصره
ـ بازگشایی همه گذرگاههای زمینی، هوایی و دریایی
ـ تضمین جریان مستمر کمکها با نظارت نهادهای بیطرف
ـ تحقیقات مستقل درباره جنایات جنگی صورتگرفته
ـ بازسازی فوری زیرساختهای حیاتی (آب، برق، بهداشت، آموزش)
بدون این شرایط، هرگونه آتشبس صرفاً یک توقف کوتاهمدت برای تجدید قوا از سوی طرفین درگیر خواهد بود و تغییری در وضعیت فاجعهبار مردم ایجاد نمیکند.
*نقش جامعه جهانی و سکوت معنادار قدرتها
یکی از دردناکترین ابعاد بحران غزه، سکوت یا همراهی آشکار برخی قدرتهای جهانی با رژیم صهیونیستی است. در حالی که مستندات فراوانی از جنایات جنگی در دسترس است، شورای امنیت سازمان ملل به دلیل وتوهای مکرر ایالات متحده از تصویب قطعنامههای الزامآور ناتوان مانده است. این وضعیت باعث تضعیف جدی مشروعیت نهادهای بینالمللی و تقویت فرهنگ مصونیت از مجازات برای ناقضان حقوق بشر شده است.
در چنین شرایطی، تنها امید باقیمانده، فشار افکار عمومی جهانی و فعالیت نهادهای مدنی برای تغییر فضای سیاسی و رسانهای است.
*رسانه؛ روایت و نبرد افکار عمومی
رژیم صهیونیستی در کنار حملات فیزیکی، یک جنگ تمامعیار رسانهای را نیز دنبال میکند. تلاش برای نمایش ورود کمکها، تولید تصاویر کنترلشده از “مناطق امن”، و انتشار خبرهای گزینشی، بخشی از این نبرد است. اما رسانههای مستقل و گزارشهای میدانی از درون غزه، این روایتسازی رسمی را به چالش کشیدهاند. در عصر شبکههای اجتماعی، امکان کنترل کامل اطلاعات دشوارتر شده و تصاویر تکاندهنده از کودکان گرسنه، بیمارستانهای ویران و صفهای کمک، وجدان جهانی را به لرزه انداخته است.
وضعیت غزه یک فاجعه انسانی آشکار است که حاصل ترکیب خشونت نظامی، محاصره اقتصادی و بیتفاوتی سیاسی است. درخواست آکسفام برای آتشبس دائمی و بازگشایی کامل گذرگاهها، نه یک مطالبه سیاسی، بلکه یک ضرورت انسانی برای جلوگیری از نابودی کامل یک ملت است.
اگر جامعه جهانی نتواند در برابر این جنایات اقدامی قاطع انجام دهد، نهتنها مردم غزه، بلکه مشروعیت نهادهای بینالمللی، اعتبار حقوق بینالملل و وجدان بشری آسیب جبرانناپذیری خواهد دید.