اجتماعی 21 اردیبهشت 1404 - 2 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
جریان‌های تفسیری معاصر و مسأله آزادی

قسمت بیست و یکم بررسی آرای تفسیری وهبه زحیلی – بخش اول

دکتر “وهبه زحیلی” به سال 1932 میلادی در شهر “دیر عطیه” از توابع دمشق در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدر وی حافظ قرآن و کشاورز و تاجر بود. زحیلی تحصیلات دانشگاهی را به ترتیب در دانشگاه شریعت دمشق (1952م.)، دانشکدۀ زبان عربی الازهر آغاز کرد. سپس در دانشگاه عین الشمس قاهره (1957 م.) در رشتۀ حقوق مشغول تحصیل شد و مدارج فوق لیسانس و دکتری را در دانشکدۀ حقوق قاهره (1963م.) به اتمام رساند و در بازگشت به دمشق به تدریس پرداخت. تخصص زحیلی در فقه و اصول و فقه مقارن است. او از اساتید به‌ نام معاصر در جهان عرب هم چون “شیخ محمود شلتوت” بهره برده است.

مهرنوش جعفری

مهرنوش جعفری

*زندگی‌نامه

دکتر “وهبه زحیلی” به سال 1932 میلادی در شهر “دیر عطیه” از توابع دمشق در خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. پدر وی حافظ قرآن و کشاورز و تاجر بود. زحیلی تحصیلات دانشگاهی را به ترتیب در دانشگاه شریعت دمشق (1952م.)، دانشکدۀ زبان عربی الازهر آغاز کرد. سپس در دانشگاه عین الشمس قاهره (1957 م.) در رشتۀ حقوق مشغول تحصیل شد و مدارج فوق لیسانس و دکتری را در دانشکدۀ حقوق قاهره (1963م.) به اتمام رساند و در بازگشت به دمشق به تدریس پرداخت. تخصص زحیلی در فقه و اصول و فقه مقارن است. او از اساتید به‌ نام معاصر در جهان عرب هم چون “شیخ محمود شلتوت” بهره برده است.
زحیلی اکنون در مجامع و مؤسسات مشهور فرهنگی، علمی و دینی در جهان عرب عضویت دارد و تا کنون ده‌ها کتاب و صدها مقاله در زمینه های مختلف فقهی، تاریخی، کلامی و تفسیری از وی منتشر شده است.
مهم‌ترین اثر او تفسیر 16 جلدی قرآن کریم به نام “تفسیر المنیر” است. مؤلف کتاب “جریان‌های تفسیری و مسألۀ آزادی”، با مراجعه به آثار زحیلی – به ویژه تفسیر المنیر – آرای تفسیری وی را مورد بررسی قرار داده است.

*آزادی و دعوت انبیاء
انسان از نگاه زحیلی موجودی برخوردار از کرامت ذاتی و در نتیجه ذی حق است. همین ویژگی علت استخلاف او در زمین از سوی خداوند است. از نظر‌ او، آزادی به‌ مثابۀ اصلی‌ترین آرمان انسان، پس از حق حیات در رأس حقوق انسان قرار دارد و آزادی و مساوات حقوقی طبیعی و لازمۀ طبیعت انسان است. بنابراین دعوت انبیا در عرصۀ تشریع بدون توجه به این حق معنا ندارد و ایمان تنها با اختیار و آزادی انسان‌ها محقق می‌شود و ایمان از سر اکراه واجبار نزد خداوند فاقد ارزش است.
در واقع، آزادی مردمان در پذیرش یا انکار دعوت انبیا مبتنی بر واقعیتی تکوینی است و لذا اکراه موجب ایجاد عقیده نمی‌شود، بلکه به تنفر از آن منجر می‌گردد. از این‌ رو باید انسان‌ها را آزاد گذاشت تا خود انتخاب کنند و پاداش و عقاب ناشی از اختیار خویش را فراهم آورند.
البته باید در نظر داشت که از نظر زحیلی تأکید آیات ناظر بر این موضوع به آن معنا نیست که خداوند به گرویدن انسان‌ها به عقاید باطل رضایت داده است، بلکه در واقع آیات ناظر حاوی نوعی هشدار نسبت به عاقبت انکار نیز هست. البته تحقق این تهدید که شامل عذاب دنیا نیز می‌شود، خارج از حیطۀ مسئولیت انبیا و تنها در گروی اراده و مشیت الهی است.
نکتۀ ظریف در این میان، تأکید زحیلی بر عذاب دنیویِ منکران دعوت است که نیازمند تعمق بیش تری است. اگر عذاب اُخروی نتیجۀ تکوینی انکار حق باشد، ناقض اصل آزادی انسان‌ها در پذیرش دعوت نخواهد بود؛ اما اگر منظور از عذاب دنیوی مجازات منکران بر اساس نظام تشریع و از قبیل حبس و تبعید باشد، طبیعی است که با اصل آزادی انسان‌ها در تعارض قرار می‌گیرد. توجه به این نکته، ابهام و بلکه تضاد در دیدگاه زحیلی را در این زمینه آشکار می‌سازد.
زحیلی هم چنین تعارضی میان انحصار وظیفۀ رسولان به ابلاغ وحی و مجازات قتل و اسارت و مصادرۀ اموال مشرکان نمی‌بیند و در تفسیر [غاشیه:22-24] که می‌فرماید: «تومسئولیتی جز تذکر نداری و تو فقط برای این کار مبعوث شدی نه إعمال سلطه بر ایشان به قصد تحمیل ایمان به خداوند و رسالت خود و یا مجبور ساختن آنان به پذیرش ارادۀ خود»، چنین توضیح می‌دهد: «کسی که از نصیحت و اندرز روی گرداند و به دل و زبان به حق کفر ورزید، خداوند او را علاوه بر مجازات این دنیا نظیر قتل و اسارت و مصادرۀ اموال، در قیامت عقوبت خواهد کرد»(1).
روشن است که مجازات‌های فوق چیزی جز اِعمال زور و قدرت علیه فرد نافرمان و سرکش نیست. بنابراین نمی‌توان از یک‌ سو به آزادی انسان‌ها در پذیرش دعوت انبیا و انحصار وظیفۀ رسولان به ابلاغ وحی و بشارت و انذار معتقد بود و از سوی دیگر به عقوبت منکران به‌علت عدم تمکین در برابر ایشان باور داشت.

*جهاد و دعوت
مفسران در فهم آیات جهاد با این پرسش مواجه بوده‌اند که آیا قتال علیه مشرکان و اهل کتاب، از نظر قرآن اقدامی بازدارنده و دفاعی در برابر تجاوز و فتنۀ آنان است و یا هدف جهاد نابودی کفر و شرک و مجبور ساختن غیر مسلمانان به پذیرش اسلام؟
روشن است که نوع پاسخ هر مفسر بیانگر دیدگاه او نسبت به آزادی فکر و اندیشه است. اکثر مفسران به‌ خصوص قدما با استناد به آیات قرآن [بقره:193]، هدف از جهاد را نابودی ادیان شرک و برقراری دین توحید دانسته و واژۀ فتنه در این آیات را دین شرک معنی کرده‌اند.
زحیلی اما از زمره مفسرانی است که هدف از قتال را اجبار مردمان به پذیرش اسلام نمی‌داند و معتقد است چنین هدفی براساس آیات قرآن [بقره:256] و [یونس:99] نفی شده و این دست آیات ناظر بر آزادی انسان‌ها در پذیرش دعوت رسولان که بیانگر مدارای دینی است، به وسیلۀ آیات جهاد نسخ نشده‌اند و اساساً این آیات تعارضی با تشریع جهاد ندارند.
زحیلی همانند محمد عبده معتقد است هدف جهاد تضمین آزادی دین و عقیده مسلمانان در برابر تهدید و شکنجه و اجبار مشرکان به پذیرش دین شرک تشریع شده است. در واقع او هدف جهاد را به رسمیت شناخته‌ شدن اصل آزادی عقیده و مذهب می‌داند، به ‌طوری که هیچ فتنه‌ای در دین در میان نباشد.
از نظر او آیاتی که مستند برخی مفسران در نابودی مشرکان قرار گرفته [بقره:191] چیزی بیش از بیان مقتضیات جنگ نبوده و ربطی به شرایط عادی و حالت عدم تهدید و تجاوز ندارد. او تصریح می‌کند هیچ انسانی در هیچ شرایطی و به هیچ بهانه‌ای حق تجاوز به آزادی افراد در انتخاب دین و مصادرۀ این آزادی به نفع دین خود را ندارد. او اگرچه واژۀ فتنه را گاه به کفر و شرک معنی می‌کند، اما معنای “بازداشتن مسلمانان از دین خود و اجبار آنان به ارتداد” و “توسل به زور و ارعاب و آزار و شکنجه با هدف ممانعت از دعوت” را برای این واژه بیش‌تر می‌پسندد.
به‌ علاوه، او از عبارت “ویکون الدین لله” [بقره:193] تفسیری سازگار با معنایی که از فتنه ارائه کرده، به‌ دست می‌دهد و این واژه را در این‌ جا جزا و عقاب در دنیا و آخرت معنی می‌کند. بنابراین معنای آیه از نظر او چنین است: « با مشرکان بجنگید تا جایی که دیگر قادر به آزار و شکنجۀ مسلمانان و اجبار آنان به ارتداد نباشند و مجازات انسان‌ها به علت اختیار دین باطل فقط مخصوص خدا باشد».
به نظر او در صورتی که در عبارت فوق دین را به معنای متعارف آن بدانیم، نظر شیخ محمد عبده در بارۀ معنای عبارت “ویکون الدین لله” با آیات قبل و بعد مناسب‌تر خواهد بود. به این ترتیب معنای عبارت مذکور این است: «الله تنها معبود او باشد».
تأکید زحیلی بر ماهیت بازدارندگی و دفاعی جهاد به این موارد محدود نمی‌شود. او اساساً معتقد است که اصل در اسلام صلح و مداراست و جهاد راه‌ حلی اضطراری برای برون‌ رفت از تنگنایی است که شرایط ویژه و سخت بر مسلمانان تحمیل می‌کند.
در تفسیر المنیر در موارد متعدد ضمن تأکید بر ماهیت دفاعی جهاد، هدف از آن را صیانت از آزادی دین، بازداشتن مشرکان و کافران از آزار و شکنجۀ مسلمانان و مجبور ساختن آنان به ارتداد، دفاع از آزادی پرستش خداوند و حمایت از اماکن مقدس و عبادتگاه‌هایی می‌داند که در آن‌ها خداوند پرستش می‌شود (2).
از آن‌ چه گذشت، می‌توان نتیجه گرفت که زحیلی توسل به زور و اکراه را حتی برای اجبار مشرکان به پذیرش اسلام جایز نمی‌داند. این نظر او گرچه با رأی دیگر وی در بارۀ عذاب دنیوی و قتل و مصاردۀ اموالِ مشرکان به دلیل اصرارشان بر شرک منافات دارد؛ اما از تلاش او برای سازگاری اسلام با اصل آزادی مذهب حکایت می‌کند. او می‌پذیرد که اسلام مطابق برخی آیات قرآن وجود مشرکان در مکه را بر نتافته است؛ اما همین آیات را ناظر بر واقعیتی سیاسی، و نه امر دینی می‌داند؛ زیرا اولاً خاستگاه اسلام مکه بود. ثانیاً اعراب حاملان رسالت اسلام بودند. بنابراین پاکسازی این شهر از آیین شرک برای حفظ اقتدار اسلام به‌ مثابۀ یک دولت اجتناب‌ناپذیر بود.
در نوبت بعد دیدگاه تفسیری زحیلی در بارۀ حکومت در اسلام و ارکان آن را که نشان‌ می‌دهد دیدگاه وی چه نسبتی با معیارهای آزادی و دموکراسی دارد، بیان خواهیم کرد.

——————————
پاورقی:
۱) جریان‌های تفسیری معاصر و مسألۀ آزادی. آرمین، محسن. ص: 364.
۲) همان. ص: 366.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *