سینمای ایران در دورههای مختلف زمانی، تحت تاثیر جریانهای خاص اجتماعی، رویکردهای متفاوت و تغییرات دیدگاه در نمایش، بسیاری از حوادث و وقایع اجتماعی را از سر گذرانده و فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است اما آنچه همواره تزلزلناپذیر و غیرقابل تغییر بوده و است همین جایگاهی است که حتی بعد از نظر متفاوت ترین دیدگاههای هنری هنوز «مادر» است و مادر خواهد ماند. چراکه در زندگی یک ایرانی، از هر قوم و زبان، از هرطبقه اجتماعی و باهرتفکری، آنچه در راس و بالاترین نقطه اهمیت وجود دارد مادر و اهمیت نقش اوست. مادر بودند
گروه گزارش نوآوران-امید ذاکرینیا
بررسی سیرتاریخی هنر یک ملت نه تنها روند حیاتی هنر که سیرتحولات فرهنگی و اجتماعی آن را مشخص می کند. نگاهی به تاریخ هنرایران در صدسال گذشته و بعد از ورود سینما نیز جدا از همه مسائلی که در خود دارد بیانگر اهمیت نقش «مادر» در فرهنگ و زندگی اجتماعی مردم است، چراکه از اولین فیلمهای تاریخ سینمای ایران همواره جایگاه مادرایرانی در آثار سینمایی رفیع و مستحکم بوده است. سینمای ایران در دورههای مختلف زمانی، تحت تاثیر جریانهای خاص اجتماعی، رویکردهای متفاوت و تغییرات دیدگاه در نمایش، بسیاری از حوادث و وقایع اجتماعی را از سر گذرانده و فراز و فرودهای فراوانی را تجربه کرده است اما آنچه همواره تزلزلناپذیر و غیرقابل تغییر بوده و است همین جایگاهی است که حتی بعد از نظر متفاوت ترین دیدگاههای هنری هنوز «مادر» است و مادر خواهد ماند. چراکه در زندگی یک ایرانی، از هر قوم و زبان، از هرطبقه اجتماعی و باهرتفکری، آنچه در راس و بالاترین نقطه اهمیت وجود دارد مادر و اهمیت نقش اوست.
مادر بودند
اولین مادرها: در تاریخ سینمای ایران هم فیلمهای زیادی درباره «مادر» ساخته شده و هم تقریبا به اندازه بخش اعظم فیلمهای ایرانی یک قرن اخیر شخصیت مادر نقش زده شده است. دکتر اسماعیل کوشان سینماگر ایرانی یکی از اولین فیلمهای ایرانی دراینباره را در سال 1331 به نام «مادر»ساخته است. فیلم داستانی اشکانگیز از مورد ظلم قرار گرفتن زنی است که به اتهام قتل به زندان میافتد و خانوادهای مسئولیت نگهداری از فرزندش را بهعهده می گیرند. مادر بعد از پانزده سال درحالی از زندان بیرون میآید که دخترش درآستانه ازدواج است، بدون اینکه بداند مادر واقعیاش کیست.
مادر فداکار: فیلم دیگری نیز به نام «مادر فداکار» در سال 1342 توسط ابراهیم باقری ساخته شده است. این اثر روایتگر داستان زنی است که برای نجات شوهر بیمار و فرزندانش مجبور به کار بازیگری شده و حتی از طرف همسرش طرد می شود اما عاقبت فرزندانشان راز فداکاری مادر را فهمیده و او به آغوش خانواده بازمیگردد. سال 1344 نیز فیلمی به نام «من مادرم» به کارگردانی فرجالله نسیمیان، «روزهای تاریک یک مادر» محصول 1346، «نامادری» محصول 1349 و«مادر دوستت دارم» محصول 1354 که توسط پرویز کوشان ساخته شد از دیگر فیلمهایی هستند که در سالهای پیش از انقلاب اسلامی با موضوعاتی که مستقیم درباره مادر بودند ساخته و به نمایش درآمدند.
مادر ستمکش: اما این فقط بخشی از نقشی است که مادر در آن سالها در سینمای ایران داشت چرا که ما در سینمای آن زمان مادری داریم که با سختیهای بسیار و در اوج فقر فرزندی به نام علی بیغم را تربیت میکند که قهرمان یک نسل میشود. مادری که چشم به روی ثروت بیکران و گنج قارون میبندد. ایران قادری با بازی در فیلم «گنج قارون» و بسیاری دیگر از فیلمهای دهههای 40 و 50 یکی از مادران کلاسیک سینمای ایران به شمار میآید.
مادر مقتدر: در سینمای قدیم ایران، مادری هم داریم که پسرانی مانند فرمان و قیصر دارد و آنقدر جایگاه مقتدرانهای دارد که گردنکلفتترین مردان روزگار برای گرفتن انتقام روح خواهرشان نمیتوانند روی حرف مادر گیسوسپید و ریزنقش کلمهای بگویند. ایران دفتری نیز یکی دیگر از مادران کلاسیک آن دوران است که در فیلم خاطرهانگیز «خداحافظ تهران» ساموئل خاچیکیان ایفای نقش کرده است. پیش از این دو، کسانی مانند مهراقدس خواجه نوری نیز بودهاند که در سینمای ایران در نقش مادر ایفای نقش کردهاند.
مادر متفاوت: اما یکی از متفاوتترین مادران سینمای ایران شخصیت مادر در فیلم «سلطان قلبها» ساخته محمد علی فردین و محصول سال 1347 است. در این فیلم مادر قهرمان اصلی با بازی فردین یکی از اولین مادران نقش منفی در تاریخ سینمای ایران نیز هست.
مادرهستند
مادر سنتی: اما بعد از انقلاب اسلامی و در دوره تازه سینمای ایران و با آغاز رویه نگاه جدی به مسائل بنیانی فرهنگ، «مادر» نیز دورانی مقتدرتر از قبل را در سینما آغاز میکند. مرحوم علی حاتمی در سال 1368 یکی از کالتهای سینمای ایران را به نام «مادر» ساخت. او برای نقش مادر این فیلم از مرحوم رقیه چهرهآزاد استفاده کرد؛ بازیگری که در حدود بیست سال قبل از فیلم «مادر» در فیلم «سوته دلان» یکی دیگر از آثار تحسینبرانگیز مرحوم حاتمی نقش مادر را بازی کرده بود. در بسیاری از کشورهای صاحب سینما، برخی از فیلمها هستند که از زمان ساختشان هرسال به نمایش عمومی درمیآیند. مانند فیلم «کازابلانکا» که بعد از گذشت نزدیک به هفتاد سال از زمان ساخت آن تقریبا سالی یکیدوبار در سینماها و یا از شبکههای مختلف تلویزیونی به نمایش درمیآید. در سینمای ایران نیز اگر بخواهیم یک فیلم را نام ببریم که چنین ویژگیای داشته باشد بدون شک آن فیلم «مادر» است. این فیلم باعث پدید آمدن یک نوع نگاه و یک گروه فیلم در سینمای ایران شد که محوریت آن مادر سنتی است و پس از آن بود که تعدادی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران درباره مادر ساخته و به نمایش درآمدند.
اما یکی دیگراز بهترین تصاویر از نقش مادرسنتی را می توان در فیلم «میهمان مامان» داریوش مهرجویی و به بیان بهتر در اثر هوشنگ مرادی کرمانی تماشا کرد. مادری که برای حفظ تعادل زندگی خانواده و اطرافیان از جانش مایه میگذارد. مادری که چراغ روشنایی و گرمابخش خانه است. بازی گلاب آدینه در میهمان مامان یکی از دوستداشتنیترین مادران سینمای ایران را به تصویر میکشد. مادری که انگار همه ما او، خواستهها، درد و رنجها و عشق بیکرانش را میشناسیم.
مادر شاغل: «مهرمادری» ساخته کمال تبریزی و محصول سال 1376 یکی از فیلمهای مطرحی است که با تکیه برجایگاه و اهمیت نقش مادر در جامعه و فرهنگ ایرانی ساخته شده است. فاطمه معتمد آریا دراین فیلم نقش معلم جوان کانون اصلاح و تربیت را بازی می کند که کودکی بزهکار سعی دارد خودش را به فرزندی او دربیاورد. فیلمی لطیف و تاثیرگذار در وصف نیاز بیحدوحصر به مهرمادرانه.
گهوارهای برای مادر
نسل تازه مادران: زندگی رسول ملاقلیپور در آخرین سال زندگیاش بهاندازه فیلمهایش احساساتبرانگیز است. این مرد در آخرین سال حیات خود ابتدا مادرش را از دست داد و سپس فیلم «میم مثل مادر» را در ستایش عشق و بیان تصویری از شکوه مادر ساخت و خیلی زود چشم از جهان فروبست. «میم مثل مادر» به واسطه حجم وسیعی از احساسات صادقانهای که فیلم بر آن بنا شده بود با وجود مشکلات ساختاری توانست یکی از تاثیرگذارترین فیلمهای دهههای اخیر سینمای ایران باشد. در فیلم ملاقلیپور باز هم شاهد نمایش قدرت و جلال یک مادر ایرانی هستیم که اینبار نه با گیسوی سفید که در عنفوان جوانی پا به میدان جانفشانی در راه فرزند و خانواده گذاشته است. اتفاقی است که با بیان و در بستری کاملا متفاوت در فیلم «من ترانه 15سال دارم» ساخته مهم رسول صدرعاملی نیز وجود دارد. دختری جوان که در پانزده سالگی در دوراهی مهم زندگیاش مادربودن را انتخاب می کند چراکه او در جامعهای زندگی میکند که مادربودن بر هر چیزی ارجحیت دارد.
از خودگذشتگی مادرانه: «گهوارهای برای مادر» ساخته پناه برخدا رضایی و محصول سال 91 نیز یکی آخرین محصولات سینمای ایران است که در ستایش مادرساخته شده است. دختری که در دانشگاهی خارج از ایران تحصیل می کند بعد از بازگشت به ایران در شرایطی قرار میگیرد که باید میان مراقبت از مادر بیمار و حضور در دانشگاه معتبر خارجی یکی را انتخاب کند و درنهایت میماند. فیلم «به همین سادگی» ساخته رضا میرکریمی نیز از نظر بیان تصویری نقش مادر ایرانی در برزخ میان زندگی سنتی و مدرن یکی از بهترین فیلمهای دهههای اخیر به شمار میآید. فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» ساخته روح الله حجازی نیز از نظر جایگاه مادرانه زن ایرانی نیز به ساخته رضا میرکریمی شباهت دارد. مادران ایرانی که مادربودن را به جوانی، تحصیل، موفقیت اجتماعی و استقلال ترجیح دادهاند و میدهند. شاید تحلیل آثار سینمایی ایران درباره مادر بیانگر این حقیقت باشد که مادر و مادرانگی در طول سالها و دههها ممکن است تنها از نظر برخی مولفههای ظاهری تغییراتی کرده باشند اما در کنهشان همان مادران ایرانی هستند.
رخشان بنی اعتماد در دو فیلم «گیلانه» و «خونبازی» دو شخصیت مادر را از طبقات مختلف و زمانهای متفاوت به تصویر میکشد. در «گیلانه» تصویری تاثیرگذار از ترکیب قدرتمند عشق و درد مادرانه به نمایش درمیآید. فاطمه معتمد آریا در این فیلم یکی از بهترین نقشآفرینیهای زنان در تاریخ سینمای ایران را رقم میزند اما از سوی دیگر بیتا فرهی در فیلم «خونبازی» زنی مستقل و امروزی است اما در لباس مادری از جان برای نجات و بهبودی فرزندش مایه میگذارد. در فیلم «جدایی نادر از سیمین» قهرمان زن داستان با وجود آنکه مطمئن است برای نجات خود و خانوادهاش بهترین راه مهاجرت است اما وقتی در جایگاه مادر ایرانی میایستد حاضر میشود بهخاطر فرزندش حتی روی تمام آرزوهای فردی و جمعیاش خط قرمز بکشد. در این بین فیلمی مانند «من مادر هستم» توسط فریدون جیرانی ساخته شد که بیشتر تصویری منتقدانه نسبت به تغییراتی است که در بنیانهای خانواده و بخصوص نقش مادر شکل گرفته است.