موسیقی سنتی نواحی ایران یکی از غنیترین و متنوعترین میراثهای فرهنگی کشور ماست. این موسیقی که ریشه در تاریخ و فرهنگ اقوام مختلف ایرانی دارد، انعکاسدهنده هویت، باورها، آداب و رسوم و زندگی روزمره مردم مناطق گوناگون است. از موسیقی عاشیقی ترکمنهای شمال شرق گرفته تا نغمههای لری و بختیاری در جنوب غربی، هر منطقه ویژگیها و سبکهای خاص خود را دارد که یک گنجینه بزرگ فرهنگی محسوب میشود.
ساره زندیه
روزنامه نگار
موسیقی سنتی نواحی ایران یکی از غنیترین و متنوعترین میراثهای فرهنگی کشور ماست. این موسیقی که ریشه در تاریخ و فرهنگ اقوام مختلف ایرانی دارد، انعکاسدهنده هویت، باورها، آداب و رسوم و زندگی روزمره مردم مناطق گوناگون است. از موسیقی عاشیقی ترکمنهای شمال شرق گرفته تا نغمههای لری و بختیاری در جنوب غربی، هر منطقه ویژگیها و سبکهای خاص خود را دارد که یک گنجینه بزرگ فرهنگی محسوب میشود.
اما در چند دهه اخیر، این موسیقی سنتی نواحی با چالشهای متعددی مواجه شده است که میتوان گفت وضعیت آن را به شدت متزلزل کرده و حتی در مواردی تهدید به فراموشی شده است. در این تحلیل، سعی میکنم با نگاهی جامع و کارشناسمحور، دلایل این مشکلات، شرایط حال حاضر و راهکارهای ممکن برای حفظ و توسعه این موسیقی را بررسی کنم.
*جایگاه موسیقی سنتی نواحی در فرهنگ ایرانی
موسیقی نواحی ایران نه تنها یک هنر نمایشی یا سرگرمی است، بلکه بُعدی از هویت قومی و فرهنگی مردمان هر منطقه را شکل میدهد. این موسیقی به طور مستقیم با زبان، داستانها، افسانهها، مراسم آیینی، و سبک زندگی آن اقوام در هم تنیده است. به همین دلیل، حفظ این موسیقی برابر با حفظ بخشی از تاریخ زنده ایران است.
در دهههای گذشته، موسیقی سنتی نواحی به صورت شفاهی و خانوادگی منتقل شده است و ثبت مکتوب و ضبط علمی آن در بسیاری از مناطق کمتر انجام شده است. هرچند موسیقیدانان، پژوهشگران و برخی ارگانهای فرهنگی تلاشهایی کردهاند، اما این روند ناکافی و پراکنده بوده است.
*شرایط فعلی موسیقی سنتی نواحی ایران
امروزه موسیقی سنتی نواحی ایران با چند ویژگی کلیدی روبهرو است:
ضعف در انتقال نسل به نسل: جوانان مناطق کمتر به سمت یادگیری موسیقی سنتی روی آوردهاند و بیشتر تمایل به موسیقیهای روز و سبکهای جهانی دارند.
تغییر سبک زندگی: مهاجرت از روستا به شهر و تغییر سبک زندگی، باعث کاهش فرصتهای تمرین و اجرای موسیقی سنتی شده است.
کمبود حمایتهای رسمی و دولتی: با وجود وجود نهادهای فرهنگی، حمایتهای مالی، آموزشی و رسانهای کافی به موسیقی نواحی نمیشود.
فقدان رسانههای تخصصی: کمتر رسانهای مختص موسیقی محلی و سنتی وجود دارد که به معرفی و ترویج آن کمک کند.
کمبود پژوهش و مستندسازی: فقدان ثبت علمی و آکادمیک کافی باعث شده بخشهایی از این میراث به مرور فراموش شود.
* تغییر ذائقه و سلیقه موسیقایی جامعه
امروزه جوانان به موسیقیهای پاپ، رپ و موسیقی غربی علاقه بیشتری نشان میدهند و موسیقی سنتی را که شاید پیچیدهتر و کمتر شناخته شده است، کنار گذاشتهاند. این موضوع باعث شده بسیاری از نغمهها و سبکهای محلی رو به فراموشی برود.
*ضعف آموزش رسمی
در سیستم آموزش موسیقی ایران، بیشتر تمرکز روی موسیقی کلاسیک ایرانی و آموزش در شهرهای بزرگ است. موسیقی نواحی اغلب به صورت غیررسمی و سنتی انتقال یافته و این باعث شده کیفیت آموزش و انتقال آن به نسلهای جدید کاهش یابد.
*مهاجرت و تغییر سبک زندگی
جوانان بسیاری از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ مهاجرت کردهاند و در این فرایند، رابطهشان با موسیقی بومی و سنتی قطع شده است. همچنین سبک زندگی شهری باعث کمبود فرصت برای اجرای موسیقی و آموزش آن شده است.
*نبود حمایت مالی و دولتی
در حالی که کشورهای دیگر برای حفظ موسیقی بومی و نواحی خود بودجههای قابل توجه اختصاص میدهند، در ایران حمایتهای دولتی چندان منسجم و پایدار نیست. برنامههای فرهنگی و هنری کمتر به سمت موسیقی محلی رفتهاند و اکثر فعالیتها وابسته به گروههای مردمی و افراد علاقهمند است.
*عدم توجه به فناوریهای نوین
موسیقی سنتی نواحی کمتر از تکنولوژیهای جدید بهره برده است؛ نه در زمینه آموزش، نه در ضبط، نه در ترویج در فضای مجازی. این باعث شده موسیقی نواحی نتواند به خوبی با مخاطبان جدید ارتباط برقرار کند.
*چالش در ثبت و حفاظت از میراث موسیقایی
بسیاری از قطعات، نغمهها و تکنیکها به صورت شفاهی منتقل شده و در خطر گم شدن قرار دارند. نبود منابع مکتوب، آرشیوهای صوتی استاندارد و پژوهشهای جامع، تهدید بزرگی است.
*تجاریسازی نادرست
در برخی موارد، موسیقی نواحی به شکلی نامناسب و صرفاً برای جذب گردشگر یا مصرف عمومی عرضه شده است که این باعث کاهش اصالت و ارزش هنری آن شده است.
*دشواریها و مشکلات درونی حوزه موسیقی نواحی
تناقض بین اصالت و نوگرایی: موسیقیدانان سنتی با این چالش مواجهاند که چگونه میتوان موسیقی اصیل را حفظ کرد و همزمان آن را به زبان روز و ذائقه نسل جدید نزدیک کرد.
کمبود اساتید برجسته و انتقالدهندگان دانش: با مرگ اساتید بزرگ، گسست نسلی به وجود آمده و انتقال دانش و تجربه به سختی انجام میشود.
مشکل در بازار کار برای هنرمندان نواحی: اکثر هنرمندان محلی با مشکلات مالی مواجهاند و امکان حرفهای شدن ندارند.
بیثباتی اجتماعی و اقتصادی: مسائل اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی در مناطق مختلف بر روند حفظ و توسعه موسیقی سنتی تأثیرگذار است.
*فرصتها و راهکارهای پیشنهادی
با وجود این مشکلات، موسیقی سنتی نواحی ایران همچنان ظرفیتهای بزرگی دارد که اگر به درستی بهرهبرداری شود، میتواند جایگاه خود را حفظ و حتی گسترش دهد:
استفاده از فناوریهای دیجیتال و فضای مجازی: تولید محتوای آموزشی آنلاین، ضبط و انتشار موسیقی در پلتفرمهای جهانی، و ایجاد آرشیوهای دیجیتال.
تقویت آموزش موسیقی نواحی در مدارس و دانشگاهها: ایجاد رشتهها و کلاسهای تخصصی با حضور اساتید بومی.
حمایت دولتی و مردمی: تخصیص بودجه به پروژههای تحقیق و توسعه موسیقی نواحی، برگزاری جشنوارههای ملی و بینالمللی موسیقی محلی.
تشویق جوانان به یادگیری و فعالیت در این حوزه: با استفاده از روشهای نوین آموزش و ایجاد انگیزههای مالی و اجتماعی.
ثبت و مستندسازی دقیق: جمعآوری آرشیوهای صوتی، تصویری و متنی از موسیقی نواحی با همکاری پژوهشگران و موسیقیدانان.
تولید آثار تلفیقی: موسیقی نواحی را با موسیقیهای دیگر ترکیب کرده و به صورت نوآورانه ارائه کرد تا مخاطبان جدید جذب شوند.
موسیقی سنتی نواحی ایران، گنجینهای کمنظیر و گاه مغفول مانده است که به شدت در معرض فراموشی و فرسایش قرار دارد. چالشهای متعدد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و آموزشی به همراه کمبود حمایتهای ساختاری، این موسیقی را در وضعیتی شکننده قرار دادهاند. با این حال، ظرفیتهای عظیم فرهنگی و هنری این موسیقی، همراه با فناوریهای نوین و حرکتهای فرهنگی جدید، میتواند زمینهای برای احیاء و توسعه آن فراهم کند.
برای رسیدن به این هدف، لازم است همه بازیگران فرهنگی، آموزشی، دولتی و مردمی با همکاری و برنامهریزی دقیق وارد عمل شوند تا این میراث ماندگار را از خطر نابودی نجات دهند و در مسیر تحول به سمت آیندهای پایدار هدایت کنند.