اقتصادی 01 مرداد 1404 - 7 ساعت پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
نوآوران در گفت و گو با مدرس دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی بررسی می کند

ناترازی انرژی؛ چالشی تازه برای سودآوری صنایع بورسی

در سال‌های اخیر، موضوع «ناترازی انرژی» به یکی از چالش‌های اصلی اقتصاد ایران تبدیل شده؛ چالشی که آثار گسترده‌ای بر بخش‌های مختلف اقتصاد به‌ویژه صنایع انرژی‌بر بورسی داشته است. واژه "ناترازی انرژی" زمانی به‌کار می‌رود که میزان تقاضا برای منابع انرژی (گاز، برق، آب، سوخت و خوراک پتروشیمی) از عرضه آن پیشی بگیرد یا به دلیل سیاست‌های ناکارآمد و زیرساخت‌های فرسوده، روند تأمین منابع انرژی دچار ناپایداری شود.

گزارش-روزانه-بورس

سمیرا حسین پور
روزنامه نگار

در سال‌های اخیر، موضوع «ناترازی انرژی» به یکی از چالش‌های اصلی اقتصاد ایران تبدیل شده؛ چالشی که آثار گسترده‌ای بر بخش‌های مختلف اقتصاد به‌ویژه صنایع انرژی‌بر بورسی داشته است.
واژه “ناترازی انرژی” زمانی به‌کار می‌رود که میزان تقاضا برای منابع انرژی (گاز، برق، آب، سوخت و خوراک پتروشیمی) از عرضه آن پیشی بگیرد یا به دلیل سیاست‌های ناکارآمد و زیرساخت‌های فرسوده، روند تأمین منابع انرژی دچار ناپایداری شود.
این ناپایداری، خود را در قالب کاهش سهمیه، قطعی‌های دوره‌ای، افزایش قیمت خوراک و انرژی، و ابهام در برنامه‌ریزی تولید نمایان می‌کند.
در بورس تهران، ده‌ها صنعت عمده به‌شدت به منابع انرژی وابسته‌اند؛ از جمله صنایع فولادی، سیمان، پتروشیمی، پالایشی و کانه‌های فلزی.
زمانی‌که انرژی به‌صورت پایدار و با نرخ مشخص تأمین نمی‌شود، تولید این صنایع دچار وقفه می‌شود، بهای تمام‌شده افزایش می‌یابد و در نهایت سودآوری شرکت‌ها تحت فشار قرار می‌گیرد. این مسأله نه تنها در ترازنامه شرکت‌ها که در روند معاملات سهام آن ها نیز بازتاب می‌یابد؛ به‌طوری که سهامداران نسبت به چشم‌انداز شرکت‌ها دچار تردید شده و رفتارهای هیجانی در بازار افزایش می‌یابد.
اکنون با ورود به تابستان و اوج مصرف برق، صنایع بار دیگر با کاهش سهمیه برق و گاز روبرو شده‌اند و نشانه‌های تأثیر این محدودیت‌ها، در عملکرد خرداد و تیرماه برخی شرکت‌ها قابل مشاهده است.
برای واکاوی این موضوع، به سراغ دکتر محمود شریف پور، مدرس دانشگاه و تحلیلگر و کارشناس اقتصادی رفته‌ایم تا در یک گفت‌وگوی تحلیلی، به بررسی عمیق تأثیر ناترازی انرژی بر صنایع بورسی بپردازیم.

* لطفاً بفرمایید ناترازی انرژی چگونه در عمل بر عملکرد شرکت‌های بورسی اثر می‌گذارد؟
در بازار سرمایه، عملکرد عملیاتی شرکت‌ها به عوامل مختلفی وابسته است، اما در مورد صنایع انرژی‌بر، انرژی مانند گاز، برق و خوراک پتروشیمی حکم «مواد اولیه» را دارد. وقتی این مواد اولیه به‌صورت پایدار و مقرون‌به‌صرفه تأمین نشود، شرکت‌ها ناگزیر به کاهش تولید، تعمیرات زودهنگام یا حتی توقف موقت خطوط تولید می‌شوند. در برخی موارد، مجبورند از منابع جایگزین و پرهزینه‌تر مانند مازوت یا گازوئیل استفاده کنند که هم هزینه بالاتری دارد و هم ممکن است کیفیت محصول نهایی را تحت تأثیر قرار دهد. نتیجه این فرایند، کاهش سود عملیاتی و افت حاشیه سود خالص است؛ مسأله‌ای که مستقیماً در قیمت سهام منعکس می‌شود.

* در بین صنایع مختلف، کدام‌یک بیشترین ضربه را از این ناترازی خورده‌اند؟
سه گروه اصلی بیشترین آسیب را دیده‌اند؛ صنایع فلزی و معدنی (مثل فولاد و کانه‌های فلزی): این صنایع به‌صورت مداوم به انرژی الکتریکی و حرارتی نیاز دارند. کاهش سهمیه برق در تابستان، تولید را کند یا متوقف می‌کند.
پتروشیمی‌ها: خوراک پتروشیمی‌ها که عمدتاً از گاز طبیعی تأمین می‌شود، اگر با تأخیر یا افزایش نرخ همراه باشد، تراز مالی این شرکت‌ها را کاملاً دگرگون می‌کند.
سیمانی‌ها: این گروه به دلیل سوخت‌محوری بالا، وقتی گاز قطع می‌شود مجبور به استفاده از مازوت هستند که هم آلاینده است و هم هزینه‌زا.

* درباره سیاست‌گذاری‌های نرخ خوراک و سوخت چه نظری دارید؟ این‌ها چقدر در جذب سرمایه‌گذار تأثیر دارد؟
شفافیت و پیش‌بینی‌پذیری، دو رکن اصلی بازار سرمایه‌اند. وقتی نرخ خوراک با تأخیر اعلام می‌شود یا فرمول آن به دفعات تغییر می‌کند، سرمایه‌گذار نمی‌تواند درباره سودآوری شرکت تصمیم دقیقی بگیرد. این امر باعث ایجاد ریسک سیاست‌گذاری می‌شود. به‌عنوان مثال، در برخی مقاطع نرخ خوراک به‌گونه‌ای تعیین شده که شرکت‌ها عملاً با زیان عملیاتی مواجه شده‌اند، در حالی‌که بازار انتظار سود داشت. این تناقض‌ها سرمایه‌گذار را از صنعت فراری می‌دهد.

* نوسانات نرخ انرژی چه تأثیری بر ارزش سهام در کوتاه‌مدت و بلندمدت دارد؟
در کوتاه‌مدت، نوسانات نرخ انرژی باعث ایجاد شوک به بازار می‌شود؛ به‌ویژه وقتی نرخ‌ها بالاتر از انتظار اعلام می‌شوند. این شوک‌ها به‌سرعت در قیمت سهام منعکس می‌شود و موج فروش ایجاد می‌کند. اما در بلندمدت، مسأله پایدار بودن این سیاست‌هاست. اگر بازار به این باور برسد که ناترازی انرژی ادامه‌دار خواهد بود، P/E تحلیلی شرکت‌ها کاهش می‌یابد و ارزش ذاتی سهام کمتر در نظر گرفته می‌شود. در نتیجه سرمایه‌گذاری بلندمدت در این صنایع جذابیت خود را از دست می‌دهد.

* چه راهکارهایی را برای کاهش اثر ناترازی انرژی بر بورس پیشنهاد می‌کنید؟
پیشنهادهای من در سه سطح است:
در سطح کلان: باید سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های تولید و انتقال انرژی افزایش یابد؛ از نیروگاه‌های تجدیدپذیر تا شبکه انتقال گاز.
در سطح سیاست‌گذاری: باید فرمولی شفاف، پایدار و قابل پیش‌بینی برای نرخ خوراک و انرژی صنایع تدوین و به‌موقع اعلام شود.
در سطح شرکت‌ها: صنایع باید به سمت استفاده از تکنولوژی‌های بهره‌ور انرژی حرکت کنند؛ مثلاً خطوط تولید کم‌مصرف یا تولید پراکنده برق برای مصرف خود.

* با این اوصاف، آینده سرمایه‌گذاری در صنایع انرژی‌بَر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر سیاست‌گذاری‌ها اصلاح نشود و ناترازی انرژی ادامه پیدا کند، آینده سرمایه‌گذاری در این صنایع تیره خواهد بود، اما اگر دولت و حاکمیت انرژی را به‌درستی مدیریت کرده و زیرساخت‌های پایدار ایجاد کنند، هنوز هم صنایع فلزی، پتروشیمی و معدنی می‌توانند مزیت رقابتی ایران باشند. چون کشور ما همچنان از منابع غنی انرژی برخوردار است؛ فقط باید این مزیت را به فرصت تبدیل کنیم، نه تهدید.
آن چه مشخص است این است که ناترازی انرژی، زنگ خطری جدی برای صنایع بورسی به‌ویژه انرژی‌برها محسوب می‌شود. این ناترازی نه‌تنها تولید را مختل کرده بلکه فضای تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاران را نیز تیره کرده است.
شفافیت در سیاست‌های انرژی، به‌موقع بودن اعلام نرخ‌ها و سرمایه‌گذاری در بهره‌وری انرژی، سه گام حیاتی برای عبور از این بحران هستند.
تنها در این صورت است که می‌توان امیدوار بود بورس تهران بتواند از ظرفیت بالای صنایع انرژی‌بر خود به‌درستی بهره‌برداری کند.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *