محیط زیست ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقلیمی با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند. کمبود منابع آبی، آلودگی هوا، تخریب اکوسیستمها، افزایش ریزگردها و تغییرات اقلیمی از جمله چالشهایی هستند که تأثیر مستقیم بر سلامت انسانها، تنوع زیستی و منابع طبیعی کشور دارند.
محیط زیست ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و اقلیمی با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند. کمبود منابع آبی، آلودگی هوا، تخریب اکوسیستمها، افزایش ریزگردها و تغییرات اقلیمی از جمله چالشهایی هستند که تأثیر مستقیم بر سلامت انسانها، تنوع زیستی و منابع طبیعی کشور دارند.
در نگاه اول، محیط زیست اغلب بهعنوان حوزهای هزینهبر دیده میشود، اما این دیدگاه در تضاد با چشم انداز توسعه پایدار و حفظ محیط زیست است. محیط زیست، محل زندگی ما و آیندگان است و حفاظت از آن نه هزینه بلکه سرمایهگذاری برای تضمین آینده است. اصل 50 قانون اساسی ایران بهخوبی این موضوع را تبیین کرده است:
“در جمهوری اسلامی، حفاظت از محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد”.
این اصل نشاندهنده اهمیت حفاظت از محیط زیست به عنوان یک مسئولیت اجتماعی و اخلاقی است. سرمایهگذاری در توسعه فناوریهای نوین و بومیسازی آنها در زمینه محیط زیست، اگرچه ممکن است در کوتاهمدت هزینهبر باشد، اما در بلندمدت به کاهش آلایندهها، افزایش بهرهوری و بهبود کیفیت زندگی منجر خواهد شد.
البته فناوری تنها بخشی از این مسیر است. آموزش پایه محیط زیست، ترویج مسئولیتهای اجتماعی و تقویت فرهنگ حفاظت از محیط زیست نیز به همان اندازه ضروری هستند. در این مقاله، به بررسی نقش فناوری در حل مشکلات محیط زیستی ایران، مثالهای موفق جهانی و راهکارهای مؤثر میپردازیم.
کشاورزی هوشمند و سیستمهای آبیاری پیشرفته
بخش کشاورزی ایران حدود 90 درصد از منابع آبی کشور را مصرف میکند، همچنین روشهای سنتی مانند آبیاری غرقابی، منجر به اتلاف آب میشود. فناوریهای کشاورزی هوشمند نظیر آبیاری قطرهای، سیستمهای هوشمند مبتنی بر حسگرهای رطوبت و دادههای ماهوارهای توانستهاند در بسیاری از کشورها مصرف آب را کاهش دهند و بهرهوری را افزایش دهند.
در کشور ژاپن، سیستمهای کشاورزی هوشمند با استفاده از حسگرهای دقیق، مصرف آب را تا 50 درصد کاهش داده و بهرهوری محصولات را تا 30 درصد افزایش دادهاند.
در برخی از مناطق کشور، آبیاری قطرهای و هوشمند اجرا شده است، اما عدم آموزش، کمبود زیرساختها و مشکلات مالی مانع از استفاده گسترده شدهاند.
صنایع یکی دیگر از مصرفکنندگان بزرگ آب در کشور هستند. فناوریهایی مانند سیستمهای تصفیه غشایی (RO)و فرآیندهای بیولوژیکی (MBR) میتوانند به بازچرخانی آب در صنایع کمک کنند.
در کشور سنگاپور، پروژه “NEWater” تا 40 درصد از آب مصرفی صنعتی را از طریق بازچرخانی تأمین میکند. در آلمان نیز سیستمهای تصفیه پیشرفته باعث کاهش 70 درصدی مصرف آب تازه در صنایع شدهاند.
استفاده از فناوری های پیشرفته بازچرخانی آب در ایران، تنها در تعدادی صنایع به صورت محدود استفاده شده اند، اما این روشها بهطور گسترده در سطح ملی گسترش نیافتهاند.
بیابانزایی و کاهش پوشش گیاهی از عوامل اصلی افزایش ریزگردها هستند. فناوریهایی مانند تصاویر ماهوارهای، پهپادها و GIS میتوانند در شناسایی مناطق مستعد کاشت گیاهان و اجرای پروژههای بیابانزدایی کمک کنند.
پروژه “دیوار سبز بزرگ” در کشور چین با استفاده از فناوریهای سنجش از دور، مساحت قابلتوجهی از بیابانها را به اراضی سبز تبدیل کرده است.
استفاده از فناوری GIS در ایران تنها محدود به برخی مطالعات گردیده است، اما برای گسترش آن نیاز به حمایت بیشتر وجود دارد.
ریزگردها یکی از چالشهای جدی محیط زیستی استانهای جنوبی و غربی ایران هستند. سیستمهای هشدار لحظهای میتوانند وقوع این پدیده را پیشبینی کرده و اقدامات پیشگیرانه را تسهیل کنند.
در کشور استرالیا، سیستمهای هشدار مبتنی بر دادههای هواشناسی توسعه یافتهاند. در ایران نیز چنین سیستمهایی در استان خوزستان نصب شدهاند، اما لازم است در سایر استانها نیز گسترش یابند.
استفاده از خودروهای برقی و سوختهای پاک میتواند انتشار گازهای گلخانهای را کاهش داده و به بهبود کیفیت هوای محیط کمک شایانی نماید.
بیش از 65 درصد خودروهای فروختهشده در کشور نروژ، برقی هستند که منجر به کاهش چشمگیر انتشار گازهای گلخانهای شده است. (منبع: EEA)
در ایران، استفاده از اتوبوسهای برقی در تهران آغاز شده، اما برای گسترش آن به سرمایهگذاری بیشتر نیاز است.
فناوریهای جدید حملونقل مانند تولید خودروهای برقی نیز به نوبه خود دارای محدودیت های زیست محیطی مربوط به خود هستند که باید با مطالعات ارزیابی محیط زیستی همراه باشند تا اطمینان حاصل شود که اثرات منفی بر محیط زیست نداشته باشند.
محیط زیست بهعنوان بستر زندگی ما و آیندگان نیازمند توجه جدی است. فناوری، آموزش و فرهنگسازی سه ضلع مثلثی هستند که میتوانند ایران را در مسیر توسعه پایدار قرار دهند. سرمایهگذاری در فناوریهای بومی، حمایت از نوآوری و ترویج مسئولیت اجتماعی، گامهای اساسی در این مسیر هستند. با چنین رویکردی، میتوان مشکلات محیط زیستی را کاهش داد و میراثی پایدار برای نسلهای آینده به جا گذاشت.