سیاسی 29 بهمن 1403 - 4 هفته پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0
عباس عبدی

نقطه مقابل انقلاب

اکنون که چند روز از سالگرد انقلاب گذشت، بد نیست که دو باره نگاهی به آنچه که در این ۴۶ سال گذشته است بیندازیم تا ببینیم از کجا آمدیم و اکنون به کجا رسیده‌ایم؟ این مسیر یک ورودی داشته است و یک خروجی دارد. مقایسه میان این دو آموزنده است. یک بار این کار را از طریق مقایسه امامان جمعه تهران در سال ۱۳۵۸ با حالا انجام دادم. هم به لحاظ سطح محبوبیت، هم به لحاظ سطح علمی آنان و هم از منظر رویکردی و نکاتی که برای مردم مطرح می‌کردند و در نهایت مجموعه اینها موجب بازتاب محتوای این نماز و کیفیت و کمیت حضور مردم در این مراسم می‌شد. به طور قطع مقایسه این مراسم در دو مقطع مذکور، فقط از حیث محل و نام مراسم مشابهت دارند و از هر حیث دیگر به کلی متفاوت هستند، و از آنجا که این مراسم یکی از مهم‌ترین نمادهای این انقلاب است می‌توان سیر تحول آن را از روی مقایسه این نماد در دو مقطع ۱۳۵۸ و اکنون دید.

عباس عبدی

اکنون که چند روز از سالگرد انقلاب گذشت، بد نیست که دو باره نگاهی به آنچه که در این ۴۶ سال گذشته است بیندازیم تا ببینیم از کجا آمدیم و اکنون به کجا رسیده‌ایم؟ این مسیر یک ورودی داشته است و یک خروجی دارد. مقایسه میان این دو آموزنده است. یک بار این کار را از طریق مقایسه امامان جمعه تهران در سال ۱۳۵۸ با حالا انجام دادم. هم به لحاظ سطح محبوبیت، هم به لحاظ سطح علمی آنان و هم از منظر رویکردی و نکاتی که برای مردم مطرح می‌کردند و در نهایت مجموعه اینها موجب بازتاب محتوای این نماز و کیفیت و کمیت حضور مردم در این مراسم می‌شد. به طور قطع مقایسه این مراسم در دو مقطع مذکور، فقط از حیث محل و نام مراسم مشابهت دارند و از هر حیث دیگر به کلی متفاوت هستند، و از آنجا که این مراسم یکی از مهم‌ترین نمادهای این انقلاب است می‌توان سیر تحول آن را از روی مقایسه این نماد در دو مقطع ۱۳۵۸ و اکنون دید.
در روزها و هفته‌های گذشته دو مورد دیگر نیز رخ داد که می‌تواند این مقایسه را از جهاتی دیگر تکمیل کند. اولین آن سخنان یک روحانی عضو مجمع تشحیص مصلحت و از نظریه‌پردازان اقتصادی جناح اصول‌گرا است که وی در دهمین همایش مالی اسلامی!! گفت: «فقر وجود دارد اما با کمک اغنیا برطرف می‌شود. طبیعت جامعه بشری این است که عده‌ای خلاقیت دارند تولید می‌کنند و عده‌ای چنین ظرفیتی ندارند، به کار گرفته می شوند.»
شاید این رویکرد اساسی‌ترین تحول را در اندیشه حاکم بر متولیان رسمی تا کنون نشان می‌دهد. اتفاقاً این وضعیت مطلوب ایشان در رژیم گذشته بود، و خیلی از افراد ثروتمند بودند که مطابق آموزه‌های اسلامی و دینی و اخلاقی به فقرا کمک می‌کردند، و یکی از دلایل انقلاب هم همین نگاه بود. بله؛ درست است که میان انسان‌ها تفاوت‌های چشمگیری وجود دارد، ولی این ربطی به وجود و گستردگی فقر ندارد. بسیاری از کشورها بوده‌اند که از فقر گسترده به مرحله‌ای رسیده‌اند که یا فقیر ندارند یا اگر هم اندکی فقیر باشند، نیازمند آن نیستند که ثروتمندان به آنان صدقه دهند، بلکه نهادهای اجتماعی مدرن به آنان کمک می‌کنند. امروز مهم‌ترین وظیفه دولت در رفع فقر، سیاست‌گذاری در دو حوزه است. اول توانمندسازی از طریق آموزش و تأمین بهداشت و ایجاد اشتغال، دوم از طریق ایجاد نظام اقتصادی عادلانه که موجب بهره‌کشی نشود. بدون تردید اگر این دو مولفه رعایت شود، فقیر یا نخواهد بود، یا اگر هم باشد آن اندازه اندک است که با حمایت نهادهای حمایتی مثل بهزیستی و کمیته امداد و… قابل جبران است، به طوری که عزت نفس افراد فقیر هم حفظ می‌شود. در سال پایانی دولت اصلاحات جمعیت زیر خط فقر حدود ۱۵ درصد بود، اکنون به بالای ۳۰ درصد رسیده است که با احتساب رشد جمعیت شاید این تعداد ۳ برابر شده باشد. هنگامی که از ابتدای دهه ۱۳۹۰ تا کنون بجز ۳ سال، همیشه رشد قیمت‌ها و تورم بیش از رشد حداقل دستمزد بوده، طبیعی است که مردم به سوی گرداب فقر پرتاب شده‌اند نه اینکه این مردم شایسته فقر هستند. تورم یک سرقت آشکار از طریق خلق پول در بانک‌ها است که عده‌ای از افراد از آن منتفع می‌شوند و صدای این آقای روحانی هم در نمی‌آید. امروز کسانی فقیر هستند که شایستگی‌های بسیار بالاتری از بسیاری از ثروتمندان رانتی دارند.
در ۲۰ سال گذشته اجرای سیاست‌های کلان کشور در موارد مهمی به دست افراد نابخرد افتاد و به چنین روزی از فقر دچار شدیم و اگر همان مسیر قبل از آن طی می‌شد، امروز به جای ۳۰ تا ۳۵ درصد فقیر، زیر ۵ درصد فقیر داشتیم که با رشد بالای اقتصادی به راحتی می‌توانستیم آنان را تأمین کنیم و نیازی به توصیه ایشان در پرداخت صدقه نبود. ظاهراً آقایان همچنان برای توجیه وضع تأسف‌بار کنونی در بند توسل جستن به اقتصاد معیشتی هستند. خیّرین نیز علاقه‌ای به پول دادن به فقرا ندارند. آنان علاقه دارند که مدرسه، بیمارستان، کارگاه و… بسازند تا فقر مرتفع شود نه اینکه فقر همچنان باشد.
مورد دوم سخن عجیب نایب رئیس مجلس است که گفت: «درآمد ایران فقط برای ایران نیست متعلق به یمن، لبنان، سوریه و عراق است!» این نگاه واقعاً نوبر بود. نه تنها خلاف مسلم قانون اساسی حرف زده، بلکه علیه منافع ملی سخن گفته است. او درکی از مفهوم دولت ـ ملت ندارد. این رویکرد حتی موجب دشمنی میان ملت‌ها می‌شود. با همین رویکرد است که منابع ملی و مالی کشور تخریب و نابود شده است و از اغلب کشورهای منطقه در حال عقب افتادن هستیم. گر چه اینها دست بالا را در سیاست‌گذاری و تخریب منابع کشور دارند، ولی واقعیت این است که انقلاب هر چه بود، اینها نبود و در نقطه مقابل با آن بود.

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *