امیر معبد در سال 1353 در تهران متولد شد و فعالیت خود را در زمینه مجسمهسازی از سال 1368 آغاز کرد. او دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامیاست. در سال 1378 نخستین اثر چیدمان خود را پس از نزدیک به یک دهه مجسمهسازی ارائه کرد. آغاز توجه به هنرهای مفهومی در دهه نخستین هزاره جدید در ایران مقارن بود با گرایش این هنرمند به هنرهای مفهومی و به همین دلیل به سرعت به یکی از هنرمندان مطرح این عرصه تبدیل شد
علی فراهانی
امیر معبد در سال 1353 در تهران متولد شد و فعالیت خود را در زمینه مجسمهسازی از سال 1368 آغاز کرد. او دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامیاست. در سال 1378 نخستین اثر چیدمان خود را پس از نزدیک به یک دهه مجسمهسازی ارائه کرد. آغاز توجه به هنرهای مفهومی در دهه نخستین هزاره جدید در ایران مقارن بود با گرایش این هنرمند به هنرهای مفهومی و به همین دلیل به سرعت به یکی از هنرمندان مطرح این عرصه تبدیل شد. البته در این میان نباید کسب مقام سوم دوسالانه مجسمهسازی تهران در سال 1380 و جایزه ویژه سمپوزیوم مجسمهسازی در سالی که گذشت را از یاد برد که این دومی به گفته داوران به سبب «سختکوشی و جسارت در اجرای آثار» به او اهدا شد. این هنرمند که بیشتر در عرصه هنرهای مفهومی مشهور است به سختی به برگزاری نمایشگاه تن میدهد البته گرایش او به هنرهای مفهومی موجب شده است که مجسمههایش نیز آثاری متفاوت باشند. او درباره اقتصاد هنرهای تجسمی نظری متفاوت دارد و بهجای حمایت دولتی به تقویت بخش خصوصی فکر میکند. در این باره با او به گفتوگو نشستهایم.
آقای معبد، شما به عنوان یکی از هنرمندانی شناخته میشوید که آغازگر موج هنرهای مفهومی در دهه نخستین هزاره سوم در کشور به شمار میروند. در سالهای آغازین دهه شما و چند هنرمند دیگر نخستین حرکتهای جدی در این زمینه را آغاز کردید، اما اکنون وضع به گونهای دیگر رقم خورده است. شما با توجه به آنکه خودتان یکی از هنرمندان آغازگر این موج بودید وضعیت هنرهای جدید در کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضع چندان خوشایندی بر این عرصه حاکم نیست. زمانی موزه هنرهای معاصر تهران مهمترین حامیفعالیتهای هنری در عرصه هنرهای مفهومی بود اما اکنون این حمایت دیگر وجود ندارد. به همین دلیل میتوانم بگویم تا پنج سال پیش که هنوز هنرمندانی مانند من پولی در ته بساط خود داشتند دست و پایی میزدند اما اکنون انرژی و توان بچهها به کل تحلیل رفته و جو سرخوردگی بر این عرصه حاکم شده است.
یعنی با از دست رفتن پشتیبانی موزه هنرهای معاصر تهران این عرصه به فنا میرود؟
بچهها اکنون کار میکنند و هرگز کار کردن را متوقف نکردهاند اما به سمت انجام کارهای کوچک متمایل شدهاند، من این توان را دارم که مجسمهسازی کنم اما بسیاری از هنرمندان این عرصه، تواناییشان خاص همین عرصه است. به همین دلیل نیز ناگزیر به این سمت متمایل شدهاند که برای نمایش آثار خود در خارج از کشور فعالیت کنند که من نمیپسندم. در واقع میتوانم بگویم که موج هنرهای مفهومی راه خود را اشتباه رفت، یعنی به جای آنکه حمایت موزه هنرهای معاصر تهران را میپذیرفت باید حامی خود را در بخش خصوصی جستجو میکرد.
در میان صحبت خود اشاره کردید که برخی از هنرمندان عرصه هنرهای مفهومی در شرایط کنونی متوجه خلق آثاری برای نمایش در آن سوی مرزها شدهاند. در گذشته نیز حرکتهای این چنین مشاهده میشد اما میخواهم بدانم آیا هنرهای مفهومی کشور به آن درجه از بلوغ رسیده است که بتواند در برابر آثار هنرمندان خارجی از نظر کیفی حرفی برای ارائه داشته باشد یا عوامل دیگری موجب رویکرد کشورهای خارجی صاحب نام در این عرصه به هنر ایران میشود؟
من به شکل کلی با خلق اثر برای نمایش در خارج از کشور موافق نیستم. نباید آثار هنرمندان ایرانی را با آثار اروپائی مقایسه کرد. به شکل کلی برخورد اروپائیان با آثار هنرمندان ایرانی با برداشت درستی از این آثار همراه نیست و گمان میبرند که هنر ایران از سطح بسیار پائینی برخوردار است و به همین دلیل اگر هنرمندی اثر هنرهای مفهومی خلق کرد دیگر خیلی شاهکار است!
خوب اکنون با راه افتادن حراج آثار هنری در خاورمیانه انتظار نمیرود قصه متفاوت شود؟
قصه حراجها هم چندان متفاوت نیست و میتوان به نوعی همین قضیه را در بعد تجاری بر آن حاکم دانست. ببینید، هنرهای مفهومی در ایران با هنرهای مفهومی در خارج از کشور متفاوت است زیرا در ایران هنرمند مجبور است همه کارها را خودش به تنهایی انجام دهد در حالی که در اروپا هنرمند یک گروه در اختیار دارد و تنها وظیفه کارگردانی را بر عهده دارد.
با این توصیف همین عوامل موجب شده است که از عرصه هنرهای مفهومی، بار دیگر به عرصه خلق مجسمه روی آورید؟
مجسمههای من فاصلهای با کارهای مفهومیام ندارد. در واقع کار من با مجسمهسازی شروع شده است اما هنگامیکه مجسمه کار میکردم از خلق آثارم راضی نمیشدم و همواره فکر میکردم کارم تکراری است. به همین دلیل آن کارها را متوقف و تجربهگری خود را آغاز کردم. اکنون شاید عده این گمان برند که برای فروش مجسمههایم را خلق کردهام اما این مسئله دغدغه ذهنی من نیست، من مدتهاست که درگیر خلق این مجسمهها هستم و آثارم در راستای همان آثار قبلیام خلق شدهاند.