در سالهایی نهچندان دور، ایران یکی از جوانترین کشورهای جهان بود؛ با جمعیتی پرشور، فعال و آیندهساز؛ اما حالا روند تحولات جمعیتی کشور نگرانکننده شده و زنگ خطر جدی برای آینده به صدا درآمده است. آمارها نشان میدهد نرخ باروری در ایران طی دهههای اخیر با شیبی معنادار کاهش یافته و جمعیت در حال پیر شدن است. اگر این روند مهار نشود، کشور در آینده با کمبود شدید نیروی انسانی، بحران در بازار کار و مشکلات جدی در حوزه اشتغال روبهرو خواهد شد. کاهش سريع نرخ باروري از 6.5 فرزند به ازاي هر زن به طور متوسط در دهه 60 به حدود 1.8 فرزند به ازاي هر زن در سال 1390 و افزايش جزئي آن تا حدود 2 فرزند به ازاي هر زن در پنج سال منتهي به سرشماري 1395 و سپس کاهش آن به حدود 1.6 فرزند به ازای هر زن در سال 1402 در طول تاريخ کشور بيسابقه بوده است.
در سالهایی نهچندان دور، ایران یکی از جوانترین کشورهای جهان بود؛ با جمعیتی پرشور، فعال و آیندهساز؛ اما حالا روند تحولات جمعیتی کشور نگرانکننده شده و زنگ خطر جدی برای آینده به صدا درآمده است. آمارها نشان میدهد نرخ باروری در ایران طی دهههای اخیر با شیبی معنادار کاهش یافته و جمعیت در حال پیر شدن است. اگر این روند مهار نشود، کشور در آینده با کمبود شدید نیروی انسانی، بحران در بازار کار و مشکلات جدی در حوزه اشتغال روبهرو خواهد شد.
کاهش سريع نرخ باروري از 6.5 فرزند به ازاي هر زن به طور متوسط در دهه 60 به حدود 1.8 فرزند به ازاي هر زن در سال 1390 و افزايش جزئي آن تا حدود 2 فرزند به ازاي هر زن در پنج سال منتهي به سرشماري 1395 و سپس کاهش آن به حدود 1.6 فرزند به ازای هر زن در سال 1402 در طول تاريخ کشور بيسابقه بوده است.
کاهش موالید نهتنها به کاهش جمعیت کل منجر خواهد شد، بلکه به تغییر ساختار سنی جمعیت نیز دامن میزند. یعنی درصد سالمندان در کشور رو به افزایش است و در مقابل، جمعیت جوان و در سن کار کاهش مییابد. این اتفاق، پیامدهای متعددی برای آینده اقتصادی و اجتماعی ایران به همراه دارد.
پیری جمعیت یکی از جدیترین پیامدهای کاهش موالید است. پیشبینیها نشان میدهد که تا دو دهه آینده، بیش از یکسوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد. این امر فشار سنگینی بر نظام بازنشستگی، خدمات درمانی، تأمین اجتماعی و بهویژه بازار کار وارد میکند. چرا که در ساختار اقتصادی هر کشور، نیروی کار جوان نقش پیشران دارد؛ هم در تولید، هم در نوآوری و هم در پویایی اجتماعی.
در نبود نیروی انسانی جوان، بسیاری از صنایع با مشکل تأمین نیرو مواجه خواهند شد. بخشهای خدمات، تولید، فناوری، آموزش و بهداشت، همگی نیازمند ورود مستمر نیروی کار تازهنفس هستند؛ اما با روند کنونی تا دو دهه آینده با بحران خالی شدن مشاغل از افراد جوان و متخصص روبهرو خواهیم بود.
جالب است که برخلاف مشکلات رایج امروز در حوزه اشتغال که ناشی از کمبود فرصتهای شغلی یا ضعف برنامهریزی است، در آیندهای نهچندان دور، ایران با بحران متفاوتی ـ یعنی کمبود نیروی انسانی برای فرصتهای شغلی موجود ـ مواجه میشود.
در واقع، اشتغال در آینده نه به دلیل نبود کار بلکه به دلیل نبود کارگر، کارمند، تکنسین و متخصص با چالش مواجه خواهد شد. کارخانهها، بیمارستانها، مدارس و سازمانها نیروی کافی برای فعالیت نخواهند داشت و بهرهوری کل کشور به شدت افت خواهد کرد.
این کمبود نیرو، هزینههای اقتصادی هنگفتی برای دولت و بخش خصوصی به همراه خواهد داشت و مسیر توسعه پایدار را مسدود خواهد کرد. افزایش مهاجرت معکوس و اختلال در تولید ملی، تنها بخشی از تبعات این بحران خواهند بود.
عوامل اقتصادی در کاهش نرخ باروری نقش اصلی را ایفا میکنند. افزایش هزینههای زندگی، مسکن، تحصیل و درمان، ناامنی شغلی و بیثباتی اقتصادی باعث شده خانوادهها فرزندآوری را به تعویق بیندازند یا از آن صرفنظر کنند. همچنین تغییر سبک زندگی، افزایش سن ازدواج، دغدغههای فرهنگی و نگرانی از آینده نیز در این روند سهم دارند.
در این میان، نبود سیاستهای حمایتی جامع از خانواده و فرزندآوری نیز مزید بر علت شده است. بسیاری از خانوادهها در نبود حمایتهای دولتی و اجتماعی، فرزندآوری را امری پرهزینه و پرمخاطره تلقی میکنند.
برای مقابله با روند نزولی موالید و اثرات آن بر اشتغال، سیاستگذاران باید هم در حوزه اقتصادی و هم فرهنگی اقدام کنند. تسهیل ازدواج، تأمین مسکن، تضمین شغلی برای جوانان، افزایش مرخصی زایمان و پدری، پرداخت یارانههای مستقیم، و ایجاد امنیت اقتصادی برای خانوادهها، از جمله راهکارهای پیشنهادی هستند.
همچنین لازم است در حوزه فرهنگی نیز بازنگری شود. رسانهها، نهادهای آموزشی و دینی میتوانند نقش مهمی در ارتقای نگرش مثبت به فرزندآوری و بازتعریف مفهوم خانواده ایفا کنند. تا زمانی که فرزندآوری همچنان با اضطراب مالی و اجتماعی همراه باشد، نمیتوان به بهبود نرخ باروری امید داشت.
پیری جمعیت و کاهش موالید، موضوعاتی نیستند که بتوان آنها را به تأخیر انداخت. پیامدهای آن بهمرور خود را در اقتصاد، اشتغال، نظام درمان و امنیت ملی نشان خواهد داد.
آینده ایران در گرو فرزندان نیامدهای است که اگر امروز به آنها فکر نکنیم، فردا جایشان در مدرسه، کارخانه، بیمارستان و دانشگاه خالی خواهد بود.