25 آذر 1443
علی زراندوز
چهل سال پس از آن که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه وقت کشورمان چند روز قبل از سقوط بشار اسد، در پایتخت سوریه به رستوران رفت و شاورما خورد و فیلم و عکس این رستوران رفتن به صورت گسترده در جراید و رسانه ها منعکش شد، وی اعلام کرد فکر می کرده این حادثه فراموش شده، ولی گویا اشتباه می کرده! عراقچی در جمع خبرنگاران حاضر شد و در این باره گفت: آن زمان، این قدر این مساله برای همه مهم شده بود و رسانه ها و افکار عمومی به آن می پرداختند و درباره اش سوال می پرسیدند که من تصمیم گرفتم برای چهل سال، به کنج عزلت خودم بروم تا این حادثه فراموش شود ولی امروز که پس از چهل سال از غار تنهایی خودم خارج شدم، دیدم وضعیت عجیبی در این چهل ساله ایجاد شده است،؛ مثلا همه در سراسر جهان به جای “شاورما” از عبارت: “اونی که عراقچی رفت توی دمشق خورد!” استفاده می کنند و در حال حاضر سالهاست کرسی “شاورما خوری عراقچی در دمشق” در دانشکده های معتبر علوم سیاسی تدریس می شود. از طرفی کلا تاریخ سیاسی سوریه به دو دوره “قبل از شاورما خوردن عراقچی در دمشق و بعد از شاورما خوردن عراقچی در دمشق” تقسیم شده است! وی در پایان به همه سیاستمداران حال حاضر و آینده توصیه کرد در بازدیدهای خود از سایر کشورهای دوست و همسایه، خیلی زود و فکر نشده به هر تعارفی برای خوردن ناهار، بله نگویند!
***
پلنگی که چند شب قبل به یک روستا حمله کرده بود، در کمال تعجب بدون خوردن هیچ کدام از گاوها، گوسفندان و مرغ های موجود در این دروستا، با شکم گرسنه به دامان طبیعت بازگشت. این پلنگ که روز گذشته در جمع خبرنگاران حاضر شده و به کمک دستگاه ترجمه زبان پلنگ ها (که توسط متخصصان داخلی ساخته شده و از خروج میلیون ها دلار ارز برای خرید نمونه های مشابه خارجی برای استفاده در این گفتگوهای پلنگی جلوگیری می کند!) با آن ها سخن می گفت، درباره دلیل این اقدام بی سابقه خود گفت: راستش من به شدت گرسنه بودم و از طرفی مرغ ها، گاوها و گوسفندان موجود در این روستا هم به شدت پروار و خوشمزه به نظر می رسیدند، اما همین که چشمم به روزنامه ای افتاد که مقداری علوفه در آن پیچیده شده بود و دیدم مصرف سرانه گوشت، توسط اغلب ایرانیان در سال چند گرم هم نمی شود، چنان شرمنده شدم که از همان علوفه کمی سق زده و با عذاب وجدان از گوشت خوری روزها و شب های قبل، به جنگل بازگشتم. به قول شاعر خودتان: “این شرطِ آدمیت نیست / من مرغ و گوشت خورده و آدمیان بی آبگوشت!” وی ابراز امیدواری کرد چشمِ مسئولانِ مربوطه هم به این اخبار بیفتد و سرانه مصرف گوشت ایرانیان را طوری افزایش بدهند که حداقل پلنگ ها، گرگ ها و سایر حیوانات گوشت خوار بتوانند با وجودان آسوده نسبت به مردمی که نمی توانند سالی یک لقمه گوشت هم سر سفره ببرند، به رژیم غذایی سنتی شان ادامه بدهند و کارشان از شدت همدردی، مثل انسان ها به گیاه خواری اجباری نکشد!