چهل سال بعد در چنین روزهایی!

علی زراندوز
چهار دهه پس از درخواست افزایش ۷۵ درصدی تعرفه اینترنت همراه از سوی اپراتورهای ایران، “ایلان ماسک“ اعلام کرد یکی از ماهواره های مرتبط با اینترنت استارلینک پس از شنیدن تعرفه های اینترنت همراه در ایران، استعفا داده و پُستش در فضا را ترک کرده و برای استخدام، به یکی از اپراتورهای اینترنت همراه ایران مراجعه کرده است! به گفته “ایلان ماسک“ ممکن است این رفتار ماهواره مورد نظر، سبب مهاجرت گسترده ماهواره های استارلینک به سوی استخدام در اپراتورهای اینترنت همراه ایران شود. وی در جمع خبرنگاران گفت: «راستش تازه الان دارم استرسِ مسئولانِ ایرانی را از مهاجرت گسترده نخبگان شان به دیگر کشورها درک می کنم… از طرفی امکان افزایش تعرفه های اینترنت استارلینک هم وجود ندارد؛ چون وسع مردم آمریکا مثل مردم ایران، به خرید بسته اینترنت یک ماهه 4 گیگ به قیمت 28 میلیون و پانصد و چهل هزار تومان، آن هم با سرعت خزیدن یک حلزون در تونلِ باد نمی رسد!».
***
چهل سال پیش بود که رئیس جمهور “پزشکیان“ در جریان سفر استانی به آذربایجان شرقی، روپوش پزشکی بر تن کرد و در اتاق عمل بیمارستان شهید مدنی تبریز حاضر شد و بیماری را عمل کرد. خوشبختانه این بیمار پس از چهار دهه که از عملش می گذرد، همچنان قبراق و سرحال به زندگی ادامه می دهد و هیچ مشکلی ندارد. این بیمار که توسط رئیس جمهور “پزشکیان“ عمل شده بود، در گفت و گو با خبرنگاران و در پاسخ به این سوال که چطور دکتر “پزشکیان“ شما را این قدر خوب عمل کرد، ولی بیمار دیگری به نام اقتصاد ایران، زیر دست ایشان چندین بار دچار سکته و فوت مقطعی شده و همچنان بین آی سی یو و سی سی یو در چرخش و گردش است؟ گفت: «بُنیه بیمار هم خیلی مهم است… بعد هم از قدیم گفته اند مرگ و زندگی و تورم نقطه ای و ضریب جینی و قدرت خرید مردم و ارزش پول، دست خداست؛ دکتر و رئیس جمهور وسیله اند!»
***
چهل سال پس از آن که “عباس عراقچی“ درباره مذاکره با آمریکا گفت: «پس از چهار دور مذاکره به درک و تفاهم بهتری از یکدیگر رسیده ایم!». “استیو ویتکاف“ در جمع خبرنگاران اعلام کرد که پس از چهار دهه مذاکره با “عباس عراقچی“ این دو سیاستمدار به چنان درک و تفاهم خوبی از یکدیگر رسیده اند که “عراقچی“ نگفته «ف» ؛ “ویتکاف“ رفته فرحزاد و بازگشته و “ویتکاف“ نگفته «ن»، “عراقچی“ رفته نیویورک و برگشته است! “استیو ویتکاف“ در ادامه تاکید کرد امیدوار است با ادامه این مذاکرات، کم کم وصلتی هم بین برخی اقوام دو طرف صورت بگیرد تا این همه درک و تفاهم ایجاد شده، الکی پای میز مذاکره به هدر نرفته و حداقل چراغ راه زندگی مشترک 4 تا جوان در تهران و نیویورک شود!
***
چهل سال پیش، شوخی درباره برنج سبب شد وزیر کشاورزی ژاپن مجبور به استعفا شود. وی در آن زمان گفته بود: «من در زمانی که شهروندان از افزایش شدید قیمت برنج رنج می‌برند، شوخی و اظهار نظر بسیار نامناسبی کردم!». چهار دهه پس از این اتفاق، یکی از مسئولان وزارت “واردات حبوبات و صیفی جات“ (کشاورزی سابق!) اعلام کرد خوشبختانه چیزی که در ژاپن نایاب است در کشور ما ایران فراوان است! وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که از وی پرسید: «منظورتان برنج است؟». گفت: «نه بابا! برنج کجا بود؟ منظورم جنبه شوخی است؛ شما این ژاپنی های کم جنبه را مقایسه کنید با مردم کشور خودمان که وقتی چیزی کمیاب و گران می شود، منتظرِ شوخیِ وزیر و وکیل نشده و خودشان دست به کار می شوند و طوری با این کمبودها و گرانی ها و سوء تغذیه ها شوخی می کنند که حتی منِ مسئول، گاهی از شدت خنده یادم می رود ملت سال هاست لب به برنج و حبوبات و گوشت و مرغ نزده اند و همین سیب زمینی آب پز را هم با وام های بانکی و کلی قرض و قوله خریده و سر سفره می برند!».