سیل هجوم مهاجران مختلف از کشورهای مختلف اروپایی، آمریکایی، آسیایی و حتی تمدن های خارج از کهکشان راه شیری به کشورمان همچنان ادامه دارد و در همین زمینه، یک مقام مسئول، از سایر مسئولان در خواست کرد از بیان بی پرده امکانات رفاهی که در اختیار شهروندان ایرانی قرار دارد در انظار عمومی خودداری کنند تا کشور این گونه با خیل عظیم مهاجران کهکشانی رو به رو نشود! این مقام مسئول در پاسخ به سوال خبرنگاری که از وی پرسید: «حالا این سیلِ بزرگ تقاضای مهاجرت به کشور از کی آغاز شد؟». گفت: «از وقتی که حدود چهل سال قبل، رئیس شورای شهر وقت تهران یعنی جناب “چمران“ در گفت و گو با خبرنگاری اعلام کرد که هر تهرانی یک قبر رایگان دارد! یعنی از وقتی این خبر به گوش خارجی ها رسیده، پاشنه درِ سفارت های ما در نقاط مختلف دنیا را برای گرفتن اقامت ایرانی از جا کنده اند! حالا باز خوب است این خارجی های بیچاره هنوز از کالابرگ نفری 350 هزار تومانی که به ایرانیان زیر خط فقر داده می شود خبر ندارند و گرنه شخص “بیل گیتس“ و “ایلان ماسک“ و “جف بزوس“ هم فردا صبح مدارک به دست، دمِ درِ دفترِ حافظ منافع ایران در نیویورک هستند!».
علی زراندوز
سیل هجوم مهاجران مختلف از کشورهای مختلف اروپایی، آمریکایی، آسیایی و حتی تمدن های خارج از کهکشان راه شیری به کشورمان همچنان ادامه دارد و در همین زمینه، یک مقام مسئول، از سایر مسئولان در خواست کرد از بیان بی پرده امکانات رفاهی که در اختیار شهروندان ایرانی قرار دارد در انظار عمومی خودداری کنند تا کشور این گونه با خیل عظیم مهاجران کهکشانی رو به رو نشود! این مقام مسئول در پاسخ به سوال خبرنگاری که از وی پرسید: «حالا این سیلِ بزرگ تقاضای مهاجرت به کشور از کی آغاز شد؟». گفت: «از وقتی که حدود چهل سال قبل، رئیس شورای شهر وقت تهران یعنی جناب “چمران“ در گفت و گو با خبرنگاری اعلام کرد که هر تهرانی یک قبر رایگان دارد! یعنی از وقتی این خبر به گوش خارجی ها رسیده، پاشنه درِ سفارت های ما در نقاط مختلف دنیا را برای گرفتن اقامت ایرانی از جا کنده اند! حالا باز خوب است این خارجی های بیچاره هنوز از کالابرگ نفری 350 هزار تومانی که به ایرانیان زیر خط فقر داده می شود خبر ندارند و گرنه شخص “بیل گیتس“ و “ایلان ماسک“ و “جف بزوس“ هم فردا صبح مدارک به دست، دمِ درِ دفترِ حافظ منافع ایران در نیویورک هستند!».
***
یکی از نمایندگان مجلس سابق در جمع خبرنگاران حاضر شد و اعلام کرد باز هم مجبور شده پیشنهاد دپارتمان ریاضی موسسه فناوری ماساچوست (MIT)، بخش ریاضیات دانشگاه هاروارد، دپارتمان ریاضی دانشگاه استنفورد و دپارتمان ریاضیات دانشگاه کمبریج را برای تدریس ریاضیات پایه رد کند! وی در پاسخ به سوال خبرنگارانِ متعجب که پرسیدند: «حالا چرا؟». گفت: «حدود چهل سال قبل بود که بنده در جریان انتخاب و معرفی وزیر اقتصاد، توسط دولت دکتر “پزشکیان“ به مجلس، در گفت و گویی اعلام کردم که: “در اقتصادِ ما، بعضی وقتها دو دوتا چهارتاست، بعضی وقتها پنج تاست و بعضی وقتها سه تا میشود. ولی قانون و علم اقتصاد میگوید دو دوتا چهار است! “ خلاصه از آن روز تا حالا که این اظهار نظر به گوش نخبگان ریاضی در دانشگاه های معتبر جهان رسیده، مرتب با بنده تماس می گیرند که بروم و آن ها را درباره این که چطور ممکن است دو دو تا بشود سه تا یا پنج تا یا حتی گاهی چهار تا، توجیه کنم. البته من هر بار به آن ها توضیح می دهم که این گونه مسائل، توضیح دادنی نیست و این اساتید ریاضی فقط کافی است بیایند در کشور ما و سه روز پشت سر هم، بروند مایحتاج خودشان را از نانوای و قصابی و فروشگاه و پارچه فروشی و سبزی فروشی، هر روز گران تر از دیروز بخرند؛ آن وقت طوری این مسائل پیچیده و غیر ممکنِ ریاضی در ذهن شان جا می افتد، که با صد سال تلمذ در محضر “آلبرت اینشتین“ هم این طوری مسائل ریاضی در ذهن شان جا نمی افتاد!».
***
یکی از باستان شناسان برجسته کشورمان در یک نشست خبری اعلام کرد در کاوش های اخیر تیم های باستانی، به مدارکی تاریخی دست پیدا شده که نشان می دهد در حدود چهل سال قبل، شنیدن نرخ هزینه سرویس رفت و آمد دانش آموزان به مدرسه، دومین عامل مرگ و میر پدران بوده است! وی در پاسخ به این سوال که مگر نرخ سرویس مدارس در آن زمان چقدر بوده؟ گفت: «براساس برخی اسناد کشف شده توسط تیم های باستان شناسی، این نرخ ها در 40 سال قبل به حدود نفری 30 میلیون تومان هم می رسیده که البته لازم به توضیح نیست که با 30 میلیون تومان که الان بستنی یخی هم نمی توان خرید، در زمان های قدیم می شد کارهای بسیاری انجام داد و درآوردنِ این پول برای پدران، بسیار دشوار و همان طور که گفتم گاهی هم مرگبار بود!». این باستان شناس در پاسخ به این سوال که: «حالا اولین عامل مرگ و میر پدران در چهل سال قبل چه بوده که این دومین عاملش بوده؟». گفت: «شنیدن نرخ شهریه های مدارس غیرانتفاعی که تازه این 30 میلیون تومان، نرخِ سرویس هایِ رفت و آمدشان بوده!».