چهل سال بعد در چنین روزهایی!

علی زراندوز

چهار دهه پس از آن که مسئولان مربوطه، کولر آبی را به عنوان متهم ردیف اول کم آبی در کشور معرفی کردند؛ یک کولر آبی با حضور داوطلبانه در تلویزیون و در حالی که کانال و پوشالش شطرنجی شده بود، اعتراف کرد که سال هاست با هدر دادن آب و ایجاد کم آبی و خشکسالی، سبب نارضایتی مردم از مسئولان زحمت کش و خدوم را فراهم کرده است. وی در پاسخ به این سوال خبرنگار ویژه بخش خبری بیست و سی، که این همه آب را به جز روی پوشال هایش کجا می ریخته؟ گفت: «به آسیاب دشمن!». این کولر آبی ضمن ابراز ندامت اعلام کرد در اثر برخی ارشادها تازه متوجه شده در واقع یک شتر آبی رنگ است که می تواند با یک لیوان آب و ذخیره آن در کوهانش، سه ماه تابستان را باد خنک بزند!

***
چهل سال بعداز آن که “یوسف تیموری“ ایران را کشوری خانوادگی نامید، یکی از کارشناسان علم جغرافیا از تحولی اساسی در علم جغرافیا و ایجاد تغییرات اساسی در نامگذاری کشورهای جهان خبر داده و گفت: «در حال حاضر، براساس شیوه علم تیموری که استاد “یوسف تیموری“ بنیانگذار آن بودند، ما برخی کشورهای جهان را با این اسم ها می شناسیم: کشور خانوادگی، کشور مجردی، کشور مطلقه، کشور صیغه ای، کشور نامزدی، کشور بله برون، کشور مادرشوهر، کشور خارسو (خواهر شوهر در گویش اصفهانی!)، کشور نان زیر کباب، کشور پاتختی، کشور 18+ و کشور طلاق عاطفی! وی در پاسخ به این سوال که اسم قدیم این کشورها چه بوده است؟ گفت: «راستش دیگر کسی اسم قدیمی این کشورها را یادش نیست و نامگذاری کشورها روی نقشه ها، کره های جغرافیایی و کتاب ها و مجلات، سال هاست به همین صورت است!».
***
یکی از کارگران زحمتکش کشور که بالاخره توانسته بود با وام و قرض و قوله، یک نان سنگک دو رو کنجد و مقداری پنیر اعلا تهیه کند، اعلام کرد هر کاری می کند این لقمه لوکس و گران قیمت از گلویش پایین نمی رود! وی در جواب این سوال که چرا نتوانسته پس از سال ها تلاش و کوشش، این غذای لوکس و گران قیمت را بخورد؟ گفت: «راستش فرش خانه را برای گرفتن وام خرید پنیر گرو گذاشته بودیم و گشتیم تا روزنامه ای پیدا کنیم و روی زمین پهن کرده تا نان و پنیر را رویش بخوریم. روزنامه ای که پیدا کردیم متعلق به چهل سال قبل بود! در این روزنامه، مقاله ای درباره آمار تکان دهنده فقر در اروپا چاپ شده بود. پس از مطالعه این مقاله بود که از غم و غصه فقر ملت اروپا دیگر این غذای لوکس و گران قیمت از گلوی مان پایین نرفت که نرفت!».
***
چهار دهه بعد از آن که رئیس جهور “پزشکیان“ به سه وزیر کابینه درباره امنیت غذایی مردم دستوراتی صادر کرد؛ پلیس امنیت غذایی از دستگیری مردی که امنیت غذایی یک محله را به خطر انداخته بود، خبر داد. در فیلم پخش شده از اعترافات این بر هم زننده امنیت غذایی، نامبرده در حالی که با پیژامه و زیر پیراهنی، کنار یک منتقل پر از ذغال با یک سیخ کباب قرار داشت، اعتراف کرد پس از سال ها توانسته با ترکیب مقداری سویا و تاج خروس و سنگدان مرغ و کابلاس مارتادلا و دنبه و ضایعات مرغ، چیزی شبه کباب کوبیده درست کرده و آن را روی ذغال منقلش بگذارد! وی در ادامه بیان کرد: «راستش فکر نمی کردم با راه انداختن بوی این سیخ به اصطلاح کباب در محل، امنیت غذایی همسایه ها تا این حد به خطر افتاده باشد و همین جا حاضرم وقتی این یک سیخ به اصطلاح کباب پخت، آن را با همه اهل محل تقسیم کنم! البته مسئولیت دل درد و مشکلات گوارشی بعدش با خودشان خواهد بود!». در ادامه، سخنگوی پلیس غذایی کشور از دستگیری مردی در مترو خبر داد که با انداختن عکس یک دست کله و پاچه، روی بک گراند تلفن همراهش، امنیت غذایی مسافرانی که یواشکی روی گوشی وی سرک می کشیدند تا پیام های خصوصی اش را بخوانند، به خطر انداخته بود!