در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائلی که در جامعه با آن مواجه هستیم و اتفاق ناخوشایندی می باشد، نزاعهایی است که به دلایل بسیار کوچک و جزئی اتفاق میافتند؛
آرزو قادری
روزنامه نگار
در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائلی که در جامعه با آن مواجه هستیم و اتفاق ناخوشایندی می باشد، نزاعهایی است که به دلایل بسیار کوچک و جزئی اتفاق میافتند؛ دلایلی که اصلاً ارزش و اهمیتی ندارند و میتوان گفت افراد به دلیل عدم کنترل خشم نهایتاً به چنین شرایطی دچار میشوند. یکی از مسائل تلخی که در جامعه به وضوح قابل مشاهده است گسترش خشونت در سطح اجتماع است.
البته این خشم در دل خانوادهها و بین زوجین نیز به وضوح قابل مشاهده است. متاسفانه بسیاری از زوجینی که به روان شناسان مراجعه میکنند، چنین اظهار می دارند که همسرشان نمیتواند خشم خود را کنترل کند و بسیاری از روزها با احساساتی توأم با خشم از بیرون منزل، وارد خانه میشود و متاسفانه مشکلات بیرون را به درون خانه منتقل میکند و با بچهها تندخویی میکند و حتی با همسرشان نیز نمیتواند روابط عاطفی مناسبی برقرار کند.
مهم ترین مشکل و معضلی که اکنون با آن مواجه هستیم در جامعه خشم است. این خشم در خانوادهها به یک شکل بروز میکند و در بیرون خانواده نیز به شکل دیگر. آمار تکاندهندهای از افرادی که به دلیل نزاع و درگیری در جامعه قربانی شدهاند و یا افرادی که به واسطه بروز جرم و خشونت دستگیر شدهاند، قابل توجه است.
نکته قابل تأمل اینجاست که باید نهادهایی همچون آموزش و پرورش، خانواده و سایر نهادهای آموزشی به ویژه روان شناسان و جامعه شناسان تلاش داشته باشند تا بتوانند نحوه صحیح مدیریت خشم را به افراد جامعه بیاموزند.
در همین خصوص به گفت و گو با دکتر رقیه مرتضی پور هرزند، مشاور خانواده و عضو سازمان نظام روان شناسی و مشاوره ایران پرداختیم.
دکتر مرتضی پور ابراز تأسف کرد که بسیاری از نزاع ها و درگیری ها که در نهایت منجر به قتل های خانوادگی و سایر قتل ها در جامعه میشود، نتیجه نبود مدیریت صحیح و کنترل مناسب خشم است. متاسفانه افراد نمی توانند خشم خود را کنترل کنند و با قانون گذاری و قوای قهریه نیز نمی توان این خشونت را کنترل کرد؛ چرا که بسیاری از افرادی که نمی توانند خشم شان را کنترل کنند و دست به جرم و جنایت می زنند، در محیط های خانوادگی ناسالم رشد و پرورش یافته اند و شرایط سختی را طی کرده اند که روح و روان شان چنان آسیب دیده و دچار مشکل شده که نمی توان با چندین ساعت آموزش و یا حتی با دستگیری و زندانی کردن و یا جرایم اقتصادی آن ها را اصلاح کرد.
وی افزود: فرهنگ سازی در کشور ما به خوبی صورت نگرفته و همین امر موجب شده مشکلات بسیار زیادی برای افراد ایجاد شود؛ این در حالی است که اگر افراد در جامعه ما با یک فرهنگ سازی صحیح مواجه بودند و در خانواده ها شرایط تربیتی به گونه ای مناسب برقرار بود. این چنین شاهد فوران خشم در جامعه نبودیم. باید راهکارهایی برای جلوگیری از گسترش خشونت در جامعه ایجاد شود که قطعاً این راهکارها، فرهنگی و اجتماعی هستند و نمی توان با تصویب قوانین و یا تشدید آن ها و از طریق قوای قهریه و جرایم نقدی و یا زندان، افراد را اصلاح کرد.
این مشاور خانواده با بیان این که افراد بسیار زیادی در حال حاضر در جامعه دست به رفتارهای پرخطر میزنند که تبعات جبران ناپذیری دارد و اتفاقات تلخ و ناگواری را ایجاد میکنند، گفت: خشونت می تواند منجر به مشکلات بسیار زیادی در جامعه شود و فرزندانی که در بستر خانواده که باید یک بستر امن و آرامی باشد، شاهد خشونت پدران و مادران شان هستند به طور ناخودآگاه خشونت را یاد می گیرند و رفتارهای ناهنجار در آن ها شکل میگیرد و نهادینه می شود و در بزرگسالی خود، یکی از آسیب زنندگان به اجتماع خواهند بود و مشکلات بسیار زیادی در اجتماع ایجاد میکنند و ادامه زنجیره تربیتی غلط والدین شان را در اجتماع پیاده خواهند کرد. بنابراین مشکلات اجتماعی گسترده تر می گردند.
دکتر مرتضی پور مطرح کرد: بسیاری از کودکانی که در خانواده هایی که خشونت در آن ها رواج دارد، زندگی می کنند در بزرگسالی برای دیده شدن و قدرت نمایی دست به اقدامات خشونت بار نمایشی در جامعه می زنند تا به این ترتیب عقده ها و مشکلات خود را پنهان کنند و بر آن ها سرپوش بگذارند. چنین فرزندانی برای جبران کمبودها و ضعف های شان تلاش میکنند تا از طریق ایجاد یک دعوا و نزاع های اجتماعی، قدرت خود را اثبات کنند و نشان دهند که می توانند در نزاع ها و درگیری ها دست برتر را داشته باشند؛ این در حالی است که بروز هرگونه خشم و نزاع در جامعه میتواند مشکلات و مسائلی را به دنبال داشته باشد که تبعات آن غیرقابل جبران است.
وی ادامه داد: بر همین اساس باید در سطح کلان، مسئولان این موضوع را مورد توجه قرار دهند و نسبت به رفع مسائل و مشکلات این حوزه تلاش های داشته باشند و باید زمینه بروز خشونت از میان برداشته شود و فرهنگ سازی شود و شرایط اجتماعی و فرهنگی به گونه ای پیش رود که نهادهای آموزشی بتوانند در این راستا نقش بسیار پررنگی ایفا کنند و در نهاد خانواده نیز والدین باید از طریق ارائه آموزش های کافی توسط روان شناسان و جامعه شناسان آگاه شوند و در پی آن شاهد تربیت صحیح نسل ها در جامعه باشیم.