مشکل عمده فضای تئاتر امروز ایران این است که نگاه صحنهای و خیابانی به تئاتر داریم، ما باید این نگاه اشتباه را حذف کنیم. نگاه ما باید بهکلیت تئاتر و تئاتر خوب باشد. ما هم تئاتر صحنهای خوب داریم و هم تئاتر خیابانی خوب. ما همگی اعضای یک بدنه هستیم من این گله را از دوستان تئاتریم دارم که خود آنها به تئاتر خیابانی بها نمیدهند. من حتی یک قطعه زباله هم روی زمین نمیاندازم چون کل خیابان را صحنه تئاترم میدانم!
مشکل عمده فضای تئاتر امروز ایران این است که نگاه صحنهای و خیابانی به تئاتر داریم، ما باید این نگاه اشتباه را حذف کنیم. نگاه ما باید بهکلیت تئاتر و تئاتر خوب باشد. ما هم تئاتر صحنهای خوب داریم و هم تئاتر خیابانی خوب. ما همگی اعضای یک بدنه هستیم من این گله را از دوستان تئاتریم دارم که خود آنها به تئاتر خیابانی بها نمیدهند. من حتی یک قطعه زباله هم روی زمین نمیاندازم چون کل خیابان را صحنه تئاترم میدانم!
یکی از مشکلاتی که تئاتر خیابانی ما با آن دست به گریبان است، دسترسی آسان اهالی تئاتر به این ژانر است. در ایران تعداد بسیار کثیری جشنواره برگزار میشود و همه این جشنوارهها، بخشی بهنام تئاتر خیابانی دارند، در نتیجه هر کارگردانی که نمیتواند نمایشی را بهروی صحنه ببرد، به اجرای تئاتر خیابانی روی میآورد. از سویی دیگر نبودن آموزش درست تئاتر در ایران گریبان تئاتر خیابانی را نیز گرفتهاست، وقتی آموزش وجود نداشتهباشد و فیلتری هم برای اجرای تئاتر خیابانی در نظر گرفته نشود، وضعیت تئاتر خیابانی ما روزبهروز بدتر میشود. من این ایراد را به هنرمندانی که تئاتر خیابانی اجرا میکنند، وارد میدانم. از هر ده تئاتر خیابانی که در ایران اجرا میشوند، میتوانم تنها دو اثر را بهعنوان کار خوب بنامم و تنها همین تعداد اندک اسلوب یک تئاتر خیابانی را دارد. مسئولان ما باید تکلیف خود را مشخص کنند که هدف آنها از برگزاری جشنواره تئاتر بالا بردن بیلان کاری آنها است یا دغدغه تئاتر دارند. مسئولان تئاتر ما باید خود را از میزشان رها کنند و بهعنوان یک تئاتری به مشکلات اهالی تئاتر بپردازند.
یکی از دلایلی که اهالی تئاتر به تئاتر خیابانی بهای چندانی نمیدهند و بر روی این گونه تئاتر تمرکز نمیکنند، این است که شرایط خوبی در تئاتر خیابانی وجود ندارد و همین امر موجب شدهاست ما شاهد تعداد کمی آثار باکیفیت در حوزه تئاتر خیابانی باشیم. باید برای تئاتر خیابانی، بسته حمایت مالی در نظر گرفتهشود تا تئاتریهای حرفهای به اجرای تئاتر خیابانی تمایل پیدا کنند. تئاترهای خیابانی خوب ما باید به اجرای عمومی برسند و برای این اجراها نباید از مخاطبان پولی دریافت شود بلکه دولتمردان ما باید به فکر تامین هزینههای تئاتر خیابانی باشند. با بودجههای اندکی که در دوران جشنوارهها به گروهها پرداخت میشود و باز هم تئاتر خیابانی درجه دو محسوب میشود و بودجهای بهمراتب کمتر دریافت میکند، نمیشود در حوزه تئاتر خیابانی فعالیت مستمر داشت.
از سویی دیگر ماهیت تئاتر خیابانی اعتراض است. ما باید بتوانیم حداقل در زمینه اتفاقهایی که در جهان رخ میدهند، بهموقع واکنش نشان دهیم اما پروسه گرفتن مجوز اجرای تئاتر خیابانی در ایران، بسیار دشوار است و تا زمانیکه این مجوزها صادر شوند، ش ماه از اتفاقی که قرار است در اعتراض به آن تئاتر اجرا کنیم، گذشتهاست و دیگر اجرای آن تئاتر، محلی از اعراب ندارد. من زمانی در محوطه مجموعه تئاتر شهر تئاتر خیابانی اجرا کردم که یکی از دکتران تئاتر ایران، نمایشی را در سالن اصلی این مجموعه بهروی صحنه بردهبود. در آن زمان حدود 100 مخاطب از نمایش من دیدن کردند و همه آنها راضی بودند اما برای تئاتری که همزمان در سالن اصلی اجرا میشد، حدود 80 بلیت فروختهشدهبود.
باید نگاه اهالی تئاتر و مسئولان به تئاتر خیابانی تغییر کند. تئاتر باید بهسمت جهانی شدن پیش میرود و برای این منظور، باید به سوی تئاتر بیکلام و تئاتر حرکت پیش رویم. اما از سویی ما در ایران آموزش لازم برای تئاتر حرکت را نداریم و در بسیاری از موارد، گروهها از اسلوب این تئاتر پیروی نمیکنند و از سویی دیگر دبیران جشنوارهها از گروههایی که قصد دارند این گونه تئاتر را اجرا کنند، متن میخواهند! برای انتخاب تئاتر حرکت باید بهجای خواندن متن، نمایش را مورد بازبیبنی قرار دهند. در بسیاری از موارد آثار حرکتی بدون آنکه دیدهشوند، از جشنوارهها حذف میشوند.