اجتماعی 29 آذر 1403 - 7 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

یلدا؛ یادگاری از ایران باستان برای طولانی‌ترین شب سال

شب یلدا یا همان شب چله درازترین شب سال، آخرین روز فصل پاییز و اولین شب فصل زمستان است. در این شب فاصله بین غروب خورشید تا طلوع خورشید در صبح اول دی ماه بیشترین طول شب را دارد، طولانی‌ترین شب سال به این معنا نیست که طول این شب نسبت به شب‌های دیگر خیلی بلندتر است، بلکه گاهاً این طولانی بودن به کمتر از یک دقیقه می‌رسد.

عکس یلدایی

شب یلدا یا همان شب چله درازترین شب سال، آخرین روز فصل پاییز و اولین شب فصل زمستان است. در این شب فاصله بین غروب خورشید تا طلوع خورشید در صبح اول دی ماه بیشترین طول شب را دارد، طولانی‌ترین شب سال به این معنا نیست که طول این شب نسبت به شب‌های دیگر خیلی بلندتر است، بلکه گاهاً این طولانی بودن به کمتر از یک دقیقه می‌رسد. ایرانیان از دیرباز بر این باور بوده‌اند که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، به همین جهت آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند.

تاریخچه شب یلدا

شب یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است و پیروان میترائیسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می‌کرده‎اند. در این باور یلدا روز تولد خورشید و بعدها تولد میترا یا مهر است. بسیاری بر این باورند که ریشه‌ پاسداشت شب چله، میراث قوم کاسپیان است. کاسپ‌ ها از اولین اقوام آریائی هستند که وارد ایران شدند. آن‌ها مردمانی با چشم‌های کبودرنگ و موهای بور بودند که ابتدا در گیلان امروزی سکنی گزیدند و پس از چندی به نقاط دیگر ایران مهاجرت کردند.

یلدا به معنای زایش و تولد

در ایران باستان چون تاریکی فرا می‌رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می‌بردند. در این شب مهم یا تولد خورشید، افراد دور هم جمع می‌شدند و جهت رفع این نحوست آتش می‌افروختند و خوان ویژه مانند سفره ای که عید نوروز تهیه می‌کنند اما محتویات آن متفاوت است، می‌گستراندند و هر آن چه از میوه های تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه‌ های خشک در سفره می ‌نهادند. این سفره مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می‌طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه‌های تازه و خشک و موارد دیگر در سفره، تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می‌گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد.

چله اول

چله اول که اولین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره‌های گذشته که پایه زندگی‌شان بر کشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل‌ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و بر اثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیت شان را براساس آن تنظیم می‌کردند و به تدریج دریافتند که کوتاه‌ترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی‌ام آذر و بلندترین شب‌ها شب اول زمستان است، اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب‌ها کوتاه تر می‌شود.

یلدا در 1000 سال پیش

در زمان ابوریحان بیرونی به دی ماه، «خور ماه» (خورشید ماه) نیز می‌گفتند که نخستین روز آن خرم روز نام داشت و ماهی بود که آیین‌های بسیاری در آن برگزار می‌شد. از آن جا که خرم روز، نخستین روز دی ماه، بلندترین شب سال را پشت سر دارد پیوند آن با خورشید معنایی ژرف می‌یابد. از پس بلندترین شب سال که یلدا نامیده می‌شود خورشید از نو زاده می‌شود و طبیعت دوباره آهنگ زندگی ساز می‌کند و خرمی‌ جهان را فرا می‌گیرد.

جشن کریسمس یا جشن شب یلدا

مراسم شب چله از طریق ایران به قلمرو رومیان راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می‌شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی‌ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت كه در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رئیس وقت كلیسا، كریسمس (مراسم میلاد مسیح) را 17 دسامبر قرار دادند كه چهار روز و در سال‌های كبیسه سه روز بیشتر از یلدا فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یكی است. از آن پس این دو میلاد تقریباً باهم برگزار می‌شده‌اند.
آراستن سرو و كاج در كریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریكی و سرما می‌نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می‌ایستادند و عهد می‌کردند كه تا سال بعد یك نهال سرو دیگر كشت كنند.
کلمه‌ نوئل نیز ریشه‌ای‌ رومی دارد که از «ناتال» به‌معنای تولد گرفته شده است. علاوه بر این، کلاه بابانوئل به کلاه موبدان آیین مهر در ایران باستان شباهت دارد؛ جالب ‌تر این که، درخت کاج و ستاره‌ روی آن در مراسم کریسمس نیز میراث آیین مهر ایرانیان باستان به شمار می‌رود. رومیان درختان همیشه سبز مانند کاج را نشانه‌ قدرت و غلبه‌ میترا بر زمستان و سرما می‌دانستند. در حجاری‌های به‌جامانده از ایران باستان نیز می‌توان شاهد درخت کاج یا سرو در کنار الهه مهر و آناهیتا بود که در نقوش تزیینی ایرانی به‌ شکل بته ‌جقه رسم شده‌اند.

اولین شب زمستان؛ بلندترین شب سال

شب یلدا را با نام‌هایی همچون شب چله، خورشید شکست‌ناپذیر، میلاد مهر و… نیز می‌شناسند که به آخرین شب پاییز و طولانی‌ترین شب سال گفته می‌شود. برگزاری مراسم شب یلدا بین ایرانی‌ها قدمتی بالغ بر هفت هزار سال دارد؛ در واقع، نیاکان ما دریافته بودند که اولین شب زمستان، بلندترین شب سال است. با اینکه در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران، حکومت‌ها لزومی بر برگزاری این شب نمی‌دیدند؛ ایرانیان از دیرباز یلدا را پاس داشته‌اند.

ثبت شب یلدا در یونسکو

در آذرماه سال ۱۴۰۱ در هفدهمین نشست کمیته پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس، شب یلدا به‌عنوان میراث فرهنگی ناملموس ایران و افغانستان به ثبت جهانی رسید. در این مراسم در توضیح شب یلدا ذکر شده است:
“یلدا جشنی کهن است که در آن فزونی روشنایی خورشید، نور و حرارت زندگی مورد توجه برگزارکنندگانش قرار می‌گیرد. انقلاب زمستانی در نیم‌کره شمالی برابر با یکم دی‌ماه در تقویم است و این تاریخ مصادف با آغاز روند بلندتر شدن روزها در این منطقه است”.

آداب‌ و رسوم شب یلدا

جشن یلدا مشابه جشن‌های ایرانی، به‌صورت دورهمی و خانوادگی برگزار می‌شود که در این مراسم، سفره‌ای با خوراکی‌های ویژه‌ به چشم می‌خورد. در بیشتر نواحی به این خوراکی‌ها «شب‌چَره» می‌گویند و اغلب از آجیل هفت مغز و هفت نوع میوه تشکیل می‌شود. با این حال، گاهی اوقات تعداد این خوراکی‌ها از هفت نوع بیشتر است و انواع شیرینی سنتی و غیرسنتی را نیز در بر می‌گیرد.

شعرخوانی و داستان خوانی

شعرخوانی و داستان خوانی از بخش‌های جذاب شب یلدا محسوب می‌شود که امروزه رو به فراموشی است. در گذشته بزرگ‌ترها برای مهمانان، ضمن قصه‌گویی و بیان داستان‌های شاهنامه و پندآموز، اشعاری را نیز می‌خواندند.

تفأل به حضرت حافظ

دیوان حافظ جایگاه خاصی در سفره شب یلدا دارد و مهمانان در دورهمی‌های خود فاتحه‌ای نثار روح حافظ می‌کنند و تفألی به دیوان او می‌زنند تا احوال آینده خود را از این طریق جویا شوند. رسم دیگری در گذشته مرسوم بود که افراد با انتخاب یک گردو و شکستن آن از روی پوک بودن یا نبودن گردو، فال می‌گرفتند.

خوردن آجیل شب یلدا

پرطرفدارترین و خوشمزه‌ترین قسمت شب یلدا به خوردن آجیل این شب اختصاص دارد که اغلب ترکیبی از انواع خشکبار و آجیل است که خواص زیادی دارند.

چرا هندوانه و انار گل سرسبد میوه‌های شب یلدا هستند؟

ایرانی‌ها در شب یلدا فقط به آجیل بسنده نمی‌کنند و انواع و اقسام میوه‌ها در سفره یلدای آن‌ها به چشم می‌خورد. یکی از این میوه‌ها، هندوانه است که بدون آن گویی شب یلدا کامل نمی‌شود؛ چراکه اعتقاد بر این است با خوردن میوه‌ای که نماد تابستان است، دیگر در طول زمستان، سرما بر آن‌ها اثری نخواهد داشت. انار هم به‌عنوان نماد شادی و زایش، پای ثابت بساط شب یلدا است.
این میوه خوشمزه و آب‌دار هم خون‌ساز است و هم به‌دلیل وجود ویتامین C و سایر خواصش، انرژی و شادابی زیادی به انسان می‌دهد. از خرمالو تا ازگیل و سیب و پرتقال نیز در سبد میوه طولانی‌ترین شب سال وجود دارد؛ اما واقعا چرا هندوانه و انار گل سرسبد میوه‌های شب یلدا هستند؟
در فرهنگ ما، اهمیت رنگ قرمز پیشینه‌ای پنج هزار ساله دارد. ایرانی‌ها قبل از این که در فلات كنونی ایران ساکن شوند، از جایی می‌آمدند که ۱۰ ماه زمستان و دو ماه تابستان بود و به همین دلیل، گرمای خورشید اهمیت زیادی برای شان داشت. به این واسطه، هرچه به خورشید مربوط می‌شد مثل رنگ ارغوانی سپیده‌دم، برایشان گرامی بود. اهمیت رنگ قرمز در شب یلدا نیز به همین موضوع بر‌می‌گردد و رنگ این دو میوه خوشمزه از باور به رنگ ارغوانی سپیده‌دم ناشی می‌‌شود.
کدو حلوایی هم با نزدیک‌شدن به شب یلدا، در هر گوشه از شهر به فروش می‌رسد و با آن رنگ نارنجی جذابش، گرمای ویژه‌ای به سفره یلدا می‌بخشد و نماد غلبه روز بر شب است. علاوه بر کدو حلوایی، برخی خانواده‌ها از پختن چغندر یا همان لبو غافل نمی‌شوند و با این نماد روزی و برکت از مهمانان خود پذیرایی می‌کنند.

تهیه غذای شب یلدا

از آنجا که شب یلدا فرصتی خوب برای تجدید دیدار با اقوام است، همه تمام تلاش خود را برای تدارک شامی لذیذ و خوشمزه به کار می‌بندند. غذایی که در این شب میل می‌شود، بسته به هر شهر می‌تواند از سبزی پلو با ماهی تا زرشک پلو، انار پلو، کلم‌پلوی شیرازی و… را شامل شود و لذت در کنار هم بودن را دوچندان کند.

بردن شب چله‌ای برای تازه عروس‌ها

با فرارسیدن روز آخر آذر، خانواده تازه عروس و داماد هدایایی را با عنوان شب چله‌‌ای برای یکدیگر تهیه می‌کنند. این رسم بر اساس هر شهر و دیار متفاوت است و به‌شکل خاصی اجرا می‌شود. فلسفه این رسم در این بوده است که در گذشته دو نامزد فقط در موقعیت‌های خاصی نظیر شب یلدا قادر به دیدار یکدیگر بودند. خانواده‌ داماد به بهانه بردن شب چله‌ای از خانواده‌ عروس می‌خواستند تا به عروس‌ اجازه دهند در مراسم خانه آن‌ها حضور یابد.
کله قند، شیرینی‌های متنوع، یک قواره پارچه، کیف و کفش و لباس زمستانی برای عروس، قطعه‌ای طلا، آجیل و خشکبار، میوه، مرغ، گوشت و… جزو هدایایی است که برای عروس برده می‌شود که بسته به محل زندگی افراد ممکن است تغییر کند.

روشن کردن شمع و آتش

در دیدگاه گذشتگان این امر نماد روشنی و خورشید بوده است و برخی برای رفع نحسی اهریمن و تاریکی، آتش روشن می‌کردند.

ریشه‌شناسی واژه یلدا

راجع به ریشه‌شناسی واژه یلدا دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد. عده‌ای آن را واژه‌ای سریانی می‌داند و از آنجا که واژه سریانی یلدا با واژه‌های عربی «تولد»،«ولادت»، «میلاد»، «یولد» و «یلد» هم‌ریشه است، دیدگاه پرطرفداری است که قابل‌قبول‌تر به نظر می‌رسد. دیدگاه دیگری نظیر باور گیتی پورفاضل وجود دارد که یلدا را واژه‌ای اوستایی می‌داند. او در این رابطه می‌گوید:
“یلدا از دو بخش «یل» و «دا» تشکیل شده است. یل یا ییل در اصل «یئیریه» اوستایی به‌معنای سال می‌شود که با گذشت زمان واج «ر» به «ل» و «ییل» تغییر کرده و در زبان‌های لاتین هم Year به معنی سال است و «دا» که امروز «دی» می‌گوییم به معنی روشنایی و نورانی است و در زبان انگیسی نیز Day به معنی روز است. پس یلدا «روشنایی سال» معنا می‌دهد”.
سرایندگان و نویسندگان پارسی‌گوی از عنصری بلخی گرفته تا حافظ، سعدی، عطار، وحشی بافقی، منوچهری دامغانی، خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، امیرخسرو دهلوی و… در دوره‌های مختلف تاریخی از واژه «یلدا» به‌معنای «بلند و تاریک» به‌وفور استفاده کرده‌اند که به زلف یار و شب هجران اشاره دارد. این طور به نظر می‌رسد که نخستین بار یلدا در سروده‌های عنصری بلخی و ناصرخسرو استفاده شده است. عنصری در شعر خود می‌گوید:

چون حلقه ربایند به نیزه
تو به نیزه خال از رخ زنگی بربایی شب یلدا

ناصرخسرو نیز از واژه یلدا بهره برده است:
قندیل فروزی به شب قدر به مسجد
مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

حافظ نیز بیت زیبایی در این رابطه دارد:
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید

سعدی نیز از این غافله عقب نمانده است:
هنوز با همه دردم امید درمانست
که آخری بود آخر شبان یلدا را

عبید زاکانی از یلدا در رباعی خود استفاده کرده است:
ای لعل لبت به دل‌نوازی مشهور
وی روی خوشت به ترک تازی مشغول

با زلف تو قصه‌ای ست ما را مشکل
همچون شب یلدا به درازی مشهور

صائب تبریزی، شاعر قرن یازدهم، برای اشاره به زلف یار به‌سراغ واژه یلدا رفته است:
می‌کند زلف دراز تو با دل های حزین
آن چه با خسته روانان شب یلدا نکند

 

وحشی بافقی نیز بیتی دراین‌باره دارد:
ما حال خویش را بی سرو بی پا نوشته‌ایم
روز فراق را شب یلدا نوشته‌ایم

در دوران معاصر نیز هوشنگ ابتهاج را داریم که در یکی از غزلیاتش، به ‌سراغ یلدا رفته و نگاه متفاوتی به این واژه داشته است و شب یلدا را نمادی از زندان می‌داند:
ای سایه، سحرخیزان دلواپس خورشیدند
زندان شب یلدا بگشاییم و بگریزیم

نویسنده
سحر شمخانی
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *