پروژهی میان رشتهای «سرگرمی در ملاء عام» از رخدادهای جذاب هنری این روزها در تهران است. پروژهای وسیع به کوشش طاها ذاکر، که دور جایی دور از انتظار (و دور از مرکز تهران) در حال برگزاری است
نوآوران آنلاین- پروژهی میان رشتهای «سرگرمی در ملاء عام» از رخدادهای جذاب هنری این روزها در تهران است. پروژهای وسیع به کوشش طاها ذاکر، که دور جایی دور از انتظار (و دور از مرکز تهران) در حال برگزاری است. در قیامدشت، جایی 56 کیلومتر دورتر از جنوب تهران و در زمینی وسیع، جامعهی هنری دیهیم محیطی برای ارائهی کارهای هنری ایجاد کرده که به لحاظ ابعاد و وسعت کار، امکان به نمایش درآمدنشان در گالریهای شهری ممکن نیست. سولههایی متعدد که هریک میزبان آثار و پروژههای هنرمندان گوناگون است و برخلاف انتظار مخاطبان جدی هنر بیشوکم به آنجا سر میزنند.
در چنین محیطی، طاها ذاکر اما با برنامهریزی و بسیج گروهی قابل توجه از همکاران دست به پژوهشی ژرف و سترگ دربارهی موضوعی زده که کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد. گیوتین، دستگاهی بود که برای اجرای حکم اعدام مجرمان در فرانسه ابداع شد. کمی بعد از آن، مردم فرانسه بهدلایل متعدد (از جمله رشد روزافزون تعداد اعدام با گیوتین) سر بهشورش برداشتند و انقلاب کبیر فرانسه را در دههی پایانی قرن هجدهم میلادی رقم زدند. و تقدیر تاریخی باعث شد تا گیوتین، ابزار اعدامهای انقلابی باشد و حتی فرزندان انقلاب فرانسه را هم از دم تیغ بگذراند.
بخش مهمی از این نمایشگاه هنری، ویدیوهایی است که در طول مسیر نمایش آثار جا بهجا تاریخچهای مبسوط از اختراع گیوتین، استقاده از آن برای اعدامها –پیش و پس از انقلاب- آثار هنری تولید شده دربارهی آن، نامدارانی که با گیوتین جان سپردهاند و روند تاریخی ممنوعیت استفاده از آن را به مخاطب ارائه میدهد. اینستالِیشن (چیدمان) های هنری در محیط، برداشت ذهنی هنرمند را در قالبی هولناک و البته تفکر برانگیز به نمایش میگذارد.
این که یک شیئ، آنهم شیئی با پسزمینهی خونبار تاریخی در یک نمایشگاه هنری، موضوع اصلی است به خودیِ خود میتواند فضایی دهشتآور از خون و قساوت و مرگ را بازتولید کند. تاریخ همواره دستمایهی ارجاعها و ایدههای تازه هنرمندان در اعصار مختلف بوده است. گذارِ ناگزیرِ تاریخ را میتوان از خوانشهای متفاوت هنرمندان از موضوعات گوناگون هم لمس و دریافت کرد. همزمان مروری بر این نکتهی ناهنجار که به مرور مردم در محل اعدام با گیوتین گردهم میآمدند و به آن مانند یک وسیلهی سرگرمی نگریستند، میتواند گوشههای تاریک ذهن را هم قلقلک بدهد. اینکه چگونه مرگ و گردنزنی کارکردی معادل تسلیبخشیِ هیستریِ جمعی هم بیابد.
در حوزهی هنرهای تازهتر هم کارهایی در زمینهی هنر دیجیتال را میتوان در میان مجموعهی آثار مهندسی شده در تعریفِ یک مسیرِ مشخص با هدف رسیدن به برداشتهایی متفاوت (و حتی متعارض) دید. جایی که میتوانید سرِ خود را درون یک محفظهی بسته قرار دهید و از طریق دریچهای، پشتِ سروگردن خود را مشاهده کنید که چگونه پارهخطی سرخ، جایی حوالی گردنتان را نشانهگذاری میکند. سپس به شکلی فرضی، تجربهای مَجازی از فرایند اعدام با گیوتین را تجربه میکنید. تجربهای هنرمندانه که اگر اعصاب و تحملش را دارید میتواند جالب و چالشبرانگیز باشد.