متاسفانه در حال حاضر شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما موجب شده تا افراد زندگی سختی را تجربه کنند، اما در همین زندگی های سخت و دشوار نیز میتوان با کمی محبت و توجه به شریک زندگی به نیازهای عاطفی او اهمیت داد و این نیازها را تامین کرد و به این ترتیب بسیاری از مشکلات را از میان برداشت.
این روزها بسیاری از خانوادهها که به مراکز درمانی و کلینیک های روان درمانی مراجعه میکنند، نسبت به نبود محبت در خانواده و افزایش فاصله از همسرشان مسائلی را مطرح میکنند. متاسفانه در حال حاضر شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما موجب شده تا افراد زندگی سختی را تجربه کنند، اما در همین زندگی های سخت و دشوار نیز میتوان با کمی محبت و توجه به شریک زندگی به نیازهای عاطفی او اهمیت داد و این نیازها را تامین کرد و به این ترتیب بسیاری از مشکلات را از میان برداشت.
در حال حاضر زوجین بسیاری مراجعه و چنین مطرح میکنند که به شدت از یکدیگر فاصله گرفتهاند و شرایط شان مثل گذشته نیست که در بروز چنین مسائلی میتوان عوامل مختلفی را مورد توجه قرار داد. از جمله آن ها میتوان به وقت گذاشتن برای شریک زندگی اشاره کرد. شرایط به گونه ای شده که افراد مجبور هستند، زمان زیادی را به کار و فعالیت شغلی بپردازند و فرصت کافی برای گذراندن با یکدیگر و برقراری روابط عاطفی با همسران شان ندارند. از دیگر ورود فضای مجازی و وسایل الکترونیکی در خانواده ها نیز موجب شده تا کانون گرم خانوادهها دیگر مثل گذشته نباشد و افراد نتوانند ساعات قابل توجهی را در کنار یکدیگر به تقویت رابطه بپردازند و به یکدیگر توجه کنند.
ریشه بسیاری از مشکلات و سردی روابط در خانواده ها به همین نبود توجه و روابط عاطفی در خانواده بین زوج و زوجه باز میگردد که تنهایی و افسردگی را به دنبال دارد و در شرایطی که زن و شوهر نتوانند به خوبی پاسخگوی نیازهای عاطفی همسرشان باشد، روابط به سمت سردی می رود و زوجین احساس منزوی بودن و تنهایی میکنند.
در واقع باید گفت نبود رابطه عاطفی باعث افسردگی زوجین در بلند مدت میشود که این اتفاق بسیار تلخی است و اکنون شاهدش هستیم و در خانوادههای ایرانی، فرزندان قربانی چنین شرایطی میشوند و روابط زناشویی نیز به سمت دلزدگی پیش میرود تا جایی که افراد مرتب به بهانه گیری و انتقاد از یکدیگر میپردازند و همین امر شرایط و روابط آن ها را دچار بحران میکند و بعد از مدتی نشانه های محبت در زندگی از میان میرود و روابط عاطفی به حداقل ممکن می رسد.
در حالی که یک رابطه عاطفی سالم شامل تمام احساسات از جمله: حس خشم، غم، ناراحتی و شادی.
نمی توان ادعا کرد هیچ یک از خانواده ها دچار مشکل نیستند، اما نحوه برخورد با این مشکل و شیوه گذر از این شرایط مهم است که آیا به سمت بحران آن را سوق می دهیم و یا این که با عبور از شرایط و بهبود وضعیت، شرایط مناسبی را ایجاد میکنیم که افراد در آن روابط عاطفی مناسبی برقرار کنند و بتوانند به سلامت فردی خود و همسرشان بپردازند و روزهای خوبی را در کنار یکدیگر سپری کنند.
نباید اجازه دهیم در خانواده مشکلات به قدری افزایش یابند که روابط عاطفی را تحت تاثیر قرار دهند و بعد از مدتی افراد دچار طلاق عاطفی شوند. در این بین گرچه زوج و زوجه دچار مشکلات عاطفی میشوند، ولی بیش از آن ها فرزندان شان دچار آسیبهای روانی میشوند و شرایط سخت و بسیار ناگواری را تجربه میکنند. سردی روابط در خانواده میتواند فرزندان را تا حد قابل زیادی دچار مشکل کند؛ چرا که آن ها به خوبی متوجه سردی روابط خانوادهها میشوند.
از این رو ضروری است که زوجین در صورت بروز مشکل اگر موفق به مدیریت آن بین خودشان نشدند، به روان شناس مراجعه کنند و قبل از ادامه دار شدن مسائل، آن ها را رفع نمایند.