فیلم «آن بعدازظهر» ساختهی نفیسه نیا، یک اثر درخشان و تاثیرگذار است که به موضوعاتی چون پناهندگی، آوارگی، و تلاش برای یافتن ارتباط انسانی در تاریکترین لحظات میپردازد،
سارا حدادی
فیلم «آن بعدازظهر» ساختهی نفیسه نیا، یک اثر درخشان و تاثیرگذار است که به موضوعاتی چون پناهندگی، آوارگی، و تلاش برای یافتن ارتباط انسانی در تاریکترین لحظات میپردازد، این فیلم، داستان رویا، یک پناهجوی ایرانی را روایت میکند که در پی رد شدن درخواست پناهندگیاش، در آستانه بازگردانده شدن به ایران قرار دارد، اما او تصمیم میگیرد به آخرین امید خود متوسل شود؛ عکاسی که به ارائه پناهگاه به پناهجویان مشهور است. این داستان با روایتی ساده اما عمیق، تماشاگر را به سفری درونی به قلب معضلات مهاجرت و بشریت میبرد.
رویا، نماد هزاران پناهجویی است که در سراسر جهان با تهدید بازگشت به کشورشان و روبرو شدن با خطرهای جدی مواجه هستند. او به دنبال مأمنی برای حفظ جان خود، سفری پرخطر را آغاز میکند و به خانه عکاس پناهجو میرسد، اما آنچه که به نظر میرسد پایانی خوش باشد، با ورود کاراکتر مرد، به مانعی تبدیل میشود. این مرد، که به نظر میرسد نمادی از مرزهای انسانی و بیاعتمادی موجود در جوامع امروز است و رویا را از ورود به خانه منع میکند، رویایی که در طول فیلم قرار است در هم بشکند، فیلم با ظرافتی خاص، گفتگوهای بین رویا و کاراکتر مرد را نشان میدهد. این دو شخصیت که در ابتدا به شدت به یکدیگر بیاعتماد هستند، کمکم از خلال کلمات و داستانهایشان به درکی مشترک میرسند، این گفتگوها، نه تنها داستان فردی این دو را روایت میکنند، بلکه تصویری از تروماهای جمعی و فردی پناهجویان را نیز بازتاب میدهند.
یکی از جنبههای برجسته فیلم، ایجاد تعلیق و پرشهای زمانی در طول داستان است، فیلمساز با استفاده از یک فضای بسته و حداقل ابزارهای بصری، تماشاگر را در وضعیت بلاتکلیفی و تنش شخصیتها شریک میکند، درهای بسته، نه تنها مرزی فیزیکی هستند، بلکه به نمادی از مرزهای اجتماعی و روانی تبدیل میشوند که افراد را از یکدیگر جدا میکنند، این تعلیق به کارگردان اجازه میدهد تا به مفاهیم عمیقتر بپردازد، ترومای ناشی از آوارگی، تنهایی و جستجو برای امید در میان ناامیدی مطلق.
مردِ داستان، که در ابتدا به عنوان مانعی برای رویا ظاهر میشود، خود نماینده فردی است که شاید از همان زخمها رنج میبرد، گفتگوی این دو شخصیت، نشاندهنده امکان برقراری ارتباط و درک متقابل میان انسانها، حتی در تاریکترین لحظات است.
نفیسه نیا با این فیلم نشان میدهد که چگونه میتوان با حداقل ابزارها، داستانی قدرتمند و تاثیرگذار از بطن زندگی پناهندگان روایت کرد، انتخاب یک فضای محدود و دو شخصیت اصلی، به فیلمساز این امکان را داده تا تمرکز خود را بر روایت و بازیهای بازیگران بگذارد، این تمرکز باعث میشود که فیلم به جای تکیه بر جلوههای بصری یا پیچیدگیهای تکنیکی، بر عمق احساسی و انسانی داستان تاکید کند.
اما از بازی بازیگران اصلی فیلم نمیتوان به سادگی عبور کرد، هدی نیکو-بازیگر نقش رویا- با نمایش بینظیر ترس، امید، و ناامیدی، تماشاگر را به دنیای شخصیت خود میکشاند، از سوی دیگر، آلین ویشکا -بازیگر نقش مرد،- با ارائه تصویری پیچیده و چندلایه، به خوبی تضادهای درونی شخصیت خود را به نمایش میگذارد.
فیلم “آن بعدازظهر” با بهرهگیری از تدوین هوشمندانه، ریتمی دقیق و تعلیقی تاثیرگذار را خلق میکند که تماشاگر را تا پایان درگیر نگه میدارد، جامپهای تدوین به شکلی هنرمندانه به کار رفتهاند تا فضای پرتنش داستان را تقویت کنند. طراحی گریم، با وجود سادگی، به گونهای است که کاملاً با حال و هوای شخصیتها و فضای فیلم همخوانی دارد. همچنین، اصلاح نور و رنگ در فیلم به درخشش بصری آن افزوده و حس واقعگرایی و اضطراب را به خوبی منتقل میکند. این جزئیات نشان از توجه عمیق تیم سازنده به ایجاد اثری منسجم و تأثیرگذار دارد.
انتخاب موسیقی در “آن بعدازظهر” یکی از نقاط برجسته فیلم است، استفاده از آهنگ “خونهی ما” با صدای مرجان فرساد، که خود تجربه مهاجرت را درک کرده، عمق احساسی داستان را دوچندان میکند. این قطعه، با شعر و صدایی که نوستالژی و غم غربت را به شکلی ملموس بازتاب میدهد، ارتباطی مستقیم با حال و هوای فیلم برقرار میکند. ماندگاری این موسیقی نشاندهنده قدرت آن در انتقال احساساتی است که از مرز زمان و مکان فراتر میروند و همچنان با دلهای مهاجران و کسانی که با مفهوم خانه در جدال هستند، سخن میگویند.
“آن بعدازظهر” بیش از هر چیز، داستانی درباره مرزهاست، مرزهایی که نه تنها جغرافیایی، بلکه روانی و اجتماعی هستند؛ فیلم نشان میدهد که چگونه این مرزها میتوانند افراد را از یکدیگر جدا کنند، اما در عین حال، چگونه میتوان با همدلی و درک متقابل، این مرزها را پشت سر گذاشت.
این فیلم همچنین تماشاگر را به تفکر درباره شرایط پناهجویان و چالشهای آنان دعوت میکند. روایت فیلم به شکلی است که تماشاگر را به جایگاه شخصیتها میبرد و او را وادار میکند تا در مورد موضوعات جهانی چون مهاجرت، حقوق بشر، و اهمیت ارتباط انسانی، بازنگری کند.
“آن بعدازظهر” اثری است که با وجود شاعرانه بودنش، تأثیری عمیق بر تماشاگر میگذارد، نفیسه نیا با این فیلم نشان میدهد که چگونه میتوان از طریق سینما، موضوعات دراماتیک و پراهمیت را به شکلی ساده و انسانی روایت کرد، این فیلم فارغ از یک اثر هنری، یک یادآوری است از اهمیت همدلی و ارتباط انسانی در دنیایی که بیش از هر زمان دیگری با مرزهای مختلف تقسیم شده است.
* «آن بعدازظهر» فیلمی ایرانی است که در جشنواره فیلم استانبول به نمایش درآمده است.