یکی از رفتارهایی که کودکان حتی از دوران نوزادی از خود بروز می دهند، پرخاشگری است که این پرخاشگری در سنین مختلف به شکلهای متفاوتی بروز میکند.
یکی از رفتارهایی که کودکان حتی از دوران نوزادی از خود بروز می دهند، پرخاشگری است که این پرخاشگری در سنین مختلف به شکلهای متفاوتی بروز میکند. برای نمونه در دوران نوزادی میتواند به صورت گریههای بیوقفه و دست و پا کوباندن و در دوران بعد یعنی در دوران خردسالی و نوجوانی و بزرگسالی نیز به شکلهای متفاوتی این پرخاشگری بروز و ظهور خواهد یافت.
یکی از مهمترین دلایل بروز پرخاشگری در کودکان این است که آنها قصد دارند به این ترتیب ابراز وجود کنند و توجه اطرافیان و به ویژه والدینشان را به خود جلب کنند. توجه به این نکته بسیار مهم است؛ چراکه باید ریشه بسیاری از پرخاشگریها شناسایی شوند. در شرایطی که کودک در وضعیت سالم و در خانواده ای با سبک تربیتی مناسب رشد و پرورش یابد، هیچ نیازی به جلب توجه و ابراز وجود ندارد. اما اگر برعکس کودک در خانواده ای متولد شود و رشد و پرورش یابد که وضعیت مناسبی نداشته نباشد، نهایتاً این کودک تمام تلاش خود را میکند تا از طریق بروز رفتارهای پرخاشگرانه و نشان دادن عصبانیت خود نسبت به مسائل هر چند جزئی و کوچک بهگونهای تلاش کند تا توجه اطرافیان را به خود جلب کند. همه افراد حتی اشخاص موفق در زمینههای تحصیلی، علمی و یا حتی ورزشی به نحوی نیاز به ابراز وجود و جلب توجه دارند و این تا حدی طبیعی است، اما بیشتر شدن این نیاز بهگونهای که با پرخاشگری همراه باشد، آن هم پر خاشگری های مداوم و اصطلاحاً ایجاد قشقرق بر سر کوچکترین و جزئیترین مسائل ما را به این سمت رهنمون میکند که باید حتماً به واکاوی روانی آن فرد بپردازیم.
زمانی که در کودکی، فرد چنین رفتارهایی را بروز میدهد و والدین برخورد نمیکنند تداوم این رفتار را در نوجوانی و بزرگسالی نیز شاهد خواهیم بود.
طبیعتاً وقتی که والدین در برابر این رفتار ناهنجار واکنشی نشان نمیدهند و برخورد قاطعی ندارند، نتیجه این میشود که چنین فردی در سنین بالاتر نیز همین رفتار را ادامه خواهد داد و نه تنها رفتارهای نامناسب و ناهنجار خود را رها نخواهد کرد، بلکه آنها را تقویت نیز خواهد کرد.
طبیعتاً هر فردی هر رفتاری که در کودکی داشته در بزرگسالی نیز همان را تکرار و تقویت میکند. به همین جهت تأکید میشود حتماً خانواده ها باید فرزندان شان را از همان دوران کودکی تحت آموزشهای صحیح و سبک های تربیتی مناسب و با مشورت روانشناسان حوزه خانواده پرورش دهند تا در بزرگسالی این چنین رفتارهای پرخاشگرانه و ناهنجار در جامعه بروز ندهند.
متأسفانه باید بگوییم خانوادههای ما شیوه صحیح تربیت را نیاموختهاند و حتی خود نیز به شیوه نامناسبی پرورش یافتهاند. امروزه والدین در برابر کوچکترین پرخاشگری کودک عقبنشینی می کنند و نتیجه این میشود که چنین فرزندی همواره زیادهخواه خواهد بود و در بزرگسالی نیز چنین تمایل دارد که همه تسلیم او شوند و او به اهدافش دست یابد. در غیر این صورت پرخاشگری و رفتارهای ناهنجار از خود بروز میدهد و تاب مقاومت در برابر آنچه که مخالف میل باطنی اش است را ندارد. در چنین وضعیتی جامعه دچار مشکل میشود و نتیجه این خواهد شد که اکنون در جامعه ایران بسیاری از اتفاقات و پرخاشگریها درنتیجه عدم کنترل بر روان افراد و نداشتن قدرت تابآوری مناسب ایجاد شده است. برای نمونه میتوان به خشونتها، قتلها، نزاعها و درگیریها و دیگر آزارگری هایی اشاره کرد که در سطح جامعه شاهد هستیم و برخی افراد تمایل دارند که همه چیز مطابق با میل خودشان پیش رود و در صورت مشاهده رفتاری غیر از میل باطنیشان تاب نمیآورند و پرخاش میکنند.
میتوان تأکید کرد در شرایطی که بسیاری از پرخاشگریهای کودکان در خانواده مورد برخورد صحیح قرار نگیرند، این افراد چنین رفتاری را تا بزرگسالی ادامه خواهند داد و حتی تشدید خواهند کرد.
در حال حاضر بسیاری از خشونتهای اجتماعی، نتیجه نبود تربیت صحیح والدین و کوتاه آمدن و عقبنشینی آن ها در برابر پرخاشگری فرزندان شان است که نتوانستهاند به طور مناسب در کودکی روحیه پرخاشگری فرزندشان را کنترل کنند و تداوم آن در بزرگسالی به شکل خشونت اجتماعی ظهور و بروز یافته است و یک جامعه را درگیر خود کرده و حتی فراتر از خانواده برای اجتماع نیز مشکلات بسیاری ایجاد کرده است.