متاسفانه یکی از مهمترین مسائلی که در حال حاضر در جامعه ما رواج یافته و شاهد هستیم کودک آزاری عاطفی است. در عین این که افراد نسبت به آن آگاهی ندارند و به صورت غیر تعمدی و سهوی انجام میدهند.
متاسفانه یکی از مهمترین مسائلی که در حال حاضر در جامعه ما رواج یافته و شاهد هستیم کودک آزاری عاطفی است. در عین این که افراد نسبت به آن آگاهی ندارند و به صورت غیر تعمدی و سهوی انجام میدهند.
بسیاری از فرزندان به خانوادهها و والدین وابسته هستند. کاملاً طبیعی است فرد در محیطی که رشد پرورش مییابد به آن وابسته می شود، اولین و مهم ترین وابستگی هر کودکی به والدین اش و افرادی که در اطرافش زندگی میکنند، است.
نقش پدر و مادر در رشد و تربیت فرزندان بسیار مؤثر است؛ تا جایی که میتوان گفت اگر آن ها نتوانند از نظر عاطفی مشکلات و مسائل فرزندان شان را رفع کنند و به ارضای عاطفی فرزندشان نپردازند، اقدام به کودک آزاری عاطفی کردهاند.
درحقیقت کودک به شدت نیازمند محبت والدین است و اگر نتواند این محبت را دریافت کند و شرایط عاطفی مناسبی در خانوادهها نسبت به فرزندان وجود نداشته باشد، با بحران عاطفی مواجه میشوند که از آن تحت عنوان کودک آزاری عاطفی یاد میشود.
تأمل پیرامون این نکته ضروری است که کودک آزاری، فقط مختص کودک آزاری جسمی فرزندان نمیشود و حتی به صورت روحی و روانی و عاطفی نیز ممکن است این کودک آزاری اتفاق بیفتد و در چنین شرایطی کودکانی که دلبستگی شدیدی نسبت به مادر و پدر دارند، وقتی نمیتوانند آن طور که باید و شاید محبت والدین را دریافت کنند و توجه آن ها را داشته باشند، در نهایت در چنین شرایطی کودک آزاری عاطفی اتفاق میافتد و کودک بسیار آسیب میبیند و در بزرگسالی نیز در روابط اجتماعی اش بسیار آسیب پذیر میشود.
عملاً میتوان گفت نحوه برخورد والدین میتواند کودک را به نحو شایسته ای تربیت کند. والدین باید از هر اقدامی که منجر به آزار عاطفی فرزندان شان میشود، جلوگیری کنند. هرگونه رفتار که مخرب و آزارگر عاطفی باشد، میتواند به شکلهای مختلف در افراد نشان داده شود و مشکلات بسیار زیادی برای آن ها ایجاد کند.
کودکان نیاز به توجه دارند و والدین وظیفه دارند که به فرزندان شان به میزان کافی توجه کنند و نیازهای عاطفی آن ها را ارضا کنند تا دچار آزارهای روحی نشوند. هر گونه بدرفتاری عاطفی، بیتوجهی و نادیده گرفتن کودک در خانواده توسط والدین که فرزند به آن ها تا حد بسیار زیادی وابسته است، میتواند مشکلات بسیار زیادی را به دنبال داشته باشد.
حتی به کار بردن الفاظ نامناسب و شوخیهای ناپسند و ناراحت کننده که به نحوی تحقیر کننده کودک باشد و شخصیت را جایگاه او را دچار مشکل کند، میتواند تبعات منفی به دنبال داشته باشد بسیاری از اختلالات روانی افراد ناشی از این است که در دوره کودکی گرفتار آزارگریهای روحی شدهاند و این آزارهای روحی در بزرگسالی به شکل پرخاشگری خود را نشان خواهد داد.
چرا که چنین افرادی در کودکی دچار احساس حقارت، طرد شدگی و خلاء عاطفی شدهاند و ناامنی عاطفی روانی برای شان ایجاد شده است که در بزرگسالی به شکل پرخاشگری، انزوا طلبی، گریز از مردم و افکار منفی نسبت به خود فرد بروز میکند. حتی بسیاری از افرادی که در کودکی دچار آزار روحی شدهاند، در بزرگسالی به خودکشی فکر میکنند و این اتفاق تلخی است که متاسفانه در حال حاضر گریبان بسیاری از افراد را گرفته و باید گفت والدین از روی ناآگاهی چنین رفتاری بروز میدهند و ناآگاهی آن ها در تربیت موجب شده نتوانند شیوه تربیتی صحیحی به کار گیرند و در نهایت مشکلات فرزندان شان بیشتر میشود و در بزرگسالی چنین افرادی که تحت تاثیر آزارگران روحی قرار گرفتهاند یا به زندگی خود پایان میدهند و یا این که از طریق پرخاشگری و انزوا طلبی مشکلات بسیار زیادی برای شریک زندگی شان ایجاد میکنند. از این رو توصیه میشود والدین حتماً آگاهانه به تربیت فرزندان شان بپردازند و نیازهای عاطفی آن ها را به خوبی ارضا کنند.