یکی از بزرگترین مشکلات تئاتر ایران به زعم هنرمندان و مسئولان، بخش نمایشنامهنویسی است. برای حل این مشکل، اقدامهایی صورت گرفته است که میتوان در این میان به برگزاری جشنوارههای گوناگون اشاره کرد اما این جشنوارهها نتوانستهاند شرایط تئاتر ایران را بهتر کنند.
مترجم: مهدی فتوحی
یکی از بزرگترین مشکلات تئاتر ایران به زعم هنرمندان و مسئولان، بخش نمایشنامهنویسی است. برای حل این مشکل، اقدامهایی صورت گرفته است که میتوان در این میان به برگزاری جشنوارههای گوناگون اشاره کرد اما این جشنوارهها نتوانستهاند شرایط تئاتر ایران را بهتر کنند. برای اینکه بدانیم در کشورهای مطرح در زمینه تئاتر چه شرایطی حاکم است، به انتشار مقالهای در زمینه نحوه حمایت از نمایشنامهنویسی در فرانسه، نوشته گاسپاره دوری و ژوزف آگوستینو و با ترجمه مهدی فتوحی؛ مترجم زبان ایتالیا که مقالات و ترجمههای بیشماری از او در نشریات منتشر شده است، وی همچنین نمایشنامههایی همچون «کلاه گیس» نوشته ناتالیا گینزبرگ، «تسبیح» نوشته فدریکو دروبرتو و …. را منتشر کرده است.
برای وقوف بر اهمیت نمایشنامهنویسی معاصر در سرزمین مولیر و آرتو کافی است نظری بیندازیم به هر یک از شمارههای مجله پاریسکوپ؛ هفتهنامه تئاتری پاریس. بر اساس مجله در پاریس و حومه آن حدودا بیش از دویست تالار نمایشی با رپرتوار و بیش از چهارصد نمایش در حال اجرا است (بسیاری از تالارها تئاتر اجرا میکنند). بر اساس محاسبات ما حدود دویست و پنجاه نمایشنامهای را که روی صحنه هستند میتوان در مجموعه نمایشنامهنویسی معاصر تعریف کرد. در این میان ما تئاترهایی را که در ایتالیا به راحتی در این تعریف میگنجند درج نکردهایم. نمایشنامهنویسانی چون کامو، سارتر، ژنه و همه مولفان پایان سده گذشته هستند و دیگر کلاسیک شدهاند.
میتوان به این هم اندیشید که در میان این دویست و پنجاه مولف، فقط پدیدههای مربوط به رسانههای گروهی یا مد حضور دارند، ولی اینگونه نیست. در میان این موج دویست و پنجاه نفره، اکثریتی از مولفان معاصر دارند غوطه میخورند، بر میجهند، موج میخورند و آشکارا زنده و سرحال و البته برای مردم ناشناختهاند و نمیتوانند در تاکشوهای تلویزیونی شرکت کنند و اتفاقا در روزنامه لوموند هم با آنها مصاحبه نشده است، ولی دست به کار مطلقا بینظیری زدهاند. یک متن تئاتری نوشتهاند. احتمالا نه یک شاهکار ولی یک کار قابل قبول و گرچه نه رفیع ولی آن را به کارگردان یا به یک تهیهکننده عرضه کردهاند و البته آنها تصمیم گرفتهاند آن را به روی صحنه ببرند. تمام. بدون اینکه به آنان چون یک پدیده بنگرند. بدون هیچ نیاز به گرایشی سیاسی، بدون گذران زندگی از راه گردآوری اعانه و صدقه از هر که و هر کس. فقط یک متن نوشتهاند و آن را ارائه کردهاند و متن پسندیده شده و احتمالا برای بازنویسیاش با کارگردان و بازیگران کار کردهاند و چندی بعد نمایش آنجاست. روی صحنه. میتوان چنین اندیشید که این نمایشها از اقبال عامه مردمی که ترجیح میدهند برای رفتن به تماشای نخستین اجرای «تارتوف» یا «هنری چهارم» در کمدی فرانسه یا برای رفتن به تماشای TETES D’AFFICHES و سلبریتیهای سینما و تلویزیون حاضر در آن صف ببندند، برخوردار نیستند اما این برداشت، درست نیست. تئاتر حتی با زبان معاصرش در پاریس از سلامت کامل برخوردار است و مخاطب میرود و همه چیز را میبیند. حتا اگر نام مولف یا نام هنرپیشگان و کارگردان را نداند.
با علم بر این و در ورای آمارهای شخصیمان راه برای رسیدن به اجرا یا نشر یک متن تئاتری در پاریس و فرانسه مانند هر جای دیگری با موانعی هم روبهرو است. اگر مولف، پیشتر در ساز وکار تئاتر نباشد و اگر دیگر متخصصان تئاتر نشناسندش مولف الزاما باید از هفتخوان گزینش بگذرد. با دیدن شمار قابل توجه اشخاصی که متون تئاتری مینویسند این گزینش اجتنابناپذیر و دشوار است. مدیران تئاتر مانند ناشران و کارگردانان به خوانش متون ناشناس بیعلاقهاند. (در یک مصاحبه رادیویی در فرانس اینتر، نمایشنامهنویس درخشان اریک امانوئل اشمیت با بیمیلی تمام ابراز داشت: من هر هفته صدها متن دریافت میکنم) پذیرش در مدار رسمی اقدامی نیست که همه بتوانند انجام دهند. بدین سان بسیاری ترجیح میدهند بر گروههای آماتور تمرکز کنند و متونی بنویسند که آشکارا برای آماتورها نوشته شدهاند. همین متون برای این که در ژانر ممتاز و با شخصیتهای بسیار و نقشهای درجهبندی شده به حساب آیند با ترازو سنجیده میشوند. اگر میخواهید امتحان کنید و ببینید آیا میتوانید در چرخه رسمی تئاتر حرفهای وارد شوید یا نه میتوانیم نشانی ابتکارهای رنگارنگ موجود در فرانسه را بدهیم که از نمایشنامهنویسی معاصر فرانسه گزارشی به دست میدهند.
یکی از این امکانات مهم را دستیاران امر آفرینش اثر که از سوی بنیاد بومارشه حمایت میشوند، ساختهاند. این بنیاد را SACD ساخته و فراهم کننده تسهیلات مالی برای مولفان در طول مرحله نوشتن یک متن و مشوقها است و روند پراکنش متون معاصر را تسهیل میکند. از سوی دیگر باید یارانههایی را هم در نظر داشت که میتوانند فقط به مولفان فرانسوی زبان تعلق گیرند. بقیه موسساتی که فراهم کننده امکانات اقتصادیاند عبارتند از: سانترناسیونال دو لیور که بورسهای تحصیلی را برای نمایشنامهنویسان تدارک میبیند و DMDTS (مرکز موسیقی، رقص و تئاتر و نمایش وزارت فرهنگ) که منابع مالی را برای پروژههای منفرد فراهم میکند. در حالی که مرکز ملی نمایشنامهنویسان، اقامت مولفان تئاتر را تامین میکند. این کمکهای اقتصادی گرچه ناچیزند اما بیشتر از این نظر حایز اهمیتاند که میتوانند آفرینش آثار و نشرشان را تضمین کنند. تازه شبکههای تشویقی واقعی و خاصی هم برای نمایشنامهنویسان معاصر وجود دارد که متون نو را بین متخصصان تئاتر پخش میکنند که برخی از آنها به کار همکاری با بازیگران حرفه ای میخورند. کمیته خوانش آنت، هر سال 10 اثر تئاتری گوناگون را بر میگزیند و بدینسان کارکردی مهم و صافیوار، هم برای متون ادیت نشده و هم برای متون چاپ شده دارد. آثار برگزیده مورد تشویق متمرکز و موثری از طریق تعاونی (A MOTS DECOUVERTS) که متشکل از کارگردانان و مولفان است قرار میگیرند. آنت بهعلاوه مناظرات و نمایشنامهخوانیهایی را در نوزده نشست تدارک میبیند و برگزار میکند که از فرانسه به کانادا و از بلژیک تا سوییس میروند. یک کمیته مهم خوانش دیگر (LA QUINZAIN DES AUTEURS) است که مرکز همایشش، پیکولو اودئون است و وظیفهاش گزینش متون برای توجه و عرضه است.
SACD دو ابتکار مهم دیگر هم ارائه میکند TEXTE NU و MOTS D’AUTEURS که اولی از طریق خوانش عمومی که مورد اعتماد بازیگران تایید شده است به ارزشگذاری متون مولفان مهاجر در نشستهای MOTS D’AUTEURS میپردازد و بازیگران متون را در پیش مخاطبانی بافرهنگ و نیز متخصصان تئاتر میخوانند. خوانشها هر سال مکانهای متفاوتی دارند؛ آوینیون، تئاتر رون پوئن، نیمه. بعلاوه SACD نمایشنامهنویسی فرانسه را به یمن بخش ENTR’ACTES در خارج نیز تبلیغ میکند. ENTRACTESSACD در سال 1991 زاده شده و ژان کلود کریر مدیر آن بوده است. در ضمن ENTR’ACTES مجلهای دو زبانه؛ فرانسه و انگلیسی (LES ACTES DU THEATRES) منتشر میکند و مدیر بانک دادههایی است با بیش از 9هزار ترجمه متون فرانسوی و از طریق تعاونی CRAC (COLLECTIF DE REFLEXION SUR LES AUTEURS CONTEMPORAINS) کنشهای شایانی برای گسترش متون فرانسوی به خارج انجام میدهد. همچنین دورههای نمایشنامهنویسی را هم نباید از قلم انداخت که یکی از مشهورترین آنها از طریق شهرداری GUERLANDE سازماندهی شده و مسابقهای است آزاد برای همه مولفان فرانسوی زبانی که آثارشان هرگز چاپ نشدهاند و برنده 3000 یورو دریافت میکند. همچنین جشنوارههای نمایشنامهنویسیای هم هستند که به شناخت آثار مولفان ناشناخته میپردازند. LES MOUSSONS D’ETE که هر سال در PONT A’ MOUSSON برگزار میشود جشنواره بسیار درخشانی است با مشارکت گسترده همه و با علاقهمندان بیشمار و مشتاقان بسیار برگزار میشود.
تازه ابتکارهای دیگری هم هستند که SACD برگزار میکند. مانند جشنواره فرانکوفونیا در لیموزین، جشنواره امه سزر، جشنواره نوشتههای آفورت ویل، بهار مولفان در مونت پولیه . جشنواره اولتر مار. همچنین باید از اهمیت افزاینده اینترنت در گسترش و انتشار نمایشنامهنویسی معاصر غافل نبود. سایت تئاتروتک شامل رپرتواری از صدها مولف و متن و کاتالوگ ژانری و شماره اشخاص و … است. جدای از نقدها، بازبینیها، مصاحبهها و مقالات از هر نوعی که همه هم متمرکز بر نمایشنامهنویسی معاصرند.
در همان راستا سایت LE CERCLE که حاوی مباحاثات و فروم مولفان و کارگردانان و بازیگران است نقطه برخورد واقعی و مفیدی برای حرفهایهای و همچنین آماتورهای تئاتر میآفریند با تضمین موفقیت سایتهای فعال، هر سال سایتهای تازهای برای نمایشنامهنویسی ایجاد میشوند. به طوری که اینترنت بدل شده است به یک آینده و کانال اصلی برای تشویق و پخش نمایشنامهنویسی معاصر.
در زمینه ترجمه خانه آنتوان ویتز در مونت پولیه نقش اصلی را دارد چون ترجمههای اصلی را از متون خارجی در فرانسه گزینش و فهرستبندی میکند و علاوه بر معرفی یک مکان ملاقات برای کارگردانان، بازیگران، مولفان و مترجمان جدای از ترجمه متون تئاتری خانه آنتوان ویتز همچنین بورسهایی را برای جوانان عهدهدار میشود. اجبارا باید یادی بکنیم از آتلیه ترجمه صحنه ملی اورلئان به مدیریت ژاک لونی که دیگر بدل شده است به یک نقطه ارجاع برای نمایشنامهنویسی خارجی زبان، از جمله ایتالیایی.
یک پدیده دیگر ارتقاء سطح نمایشنامهنویسی فرانسه مربوط به برنامه تئاتر فرانسه L’EAT است یعنی مجمع نویسندگان تئاتر؛ این مجمع تشکیل شده از حدود چهارصد مولف که ابتکارهای بسیاری را سازماندهی میکنند که همه، رو به تبلیغ نمایشنامهنوسی معاصر دارند. در این میان ابتکارهایی که L’EAT به طور منظم در آن مشارکت میکند در LIRE EN FETE درج شده که تظاهرات و نمایشی از سوی وزارت فرهنگ است و هر سال در تئاترها، تالارهای کنفرانس، دانشگاهها، سینما و فضاهای دیگری در هر جای فرانسه اجرا میشود. در فضای این نمایش، L’EAT نمایشنامهخوانی هم برگزار میکند و همواره با تایید فزایندهای از سوی مخاطبان مواجه میشود. L’EAT همچنین با تئاتر روند – پوئن در شانزه لیزه، به مدیریت ژان میشل ریبه در تمام طول سال نمایشنامهخوانی و میزانسنسازیهایی علاوهبر کارگاههای نوشتن و سمینارها برگزار میکند که اساسا حرفهایهای تئاتر در آن حضور دارند. فراموش نشود که برنامهریزی روند-پوئن اساسا به مولفان معاصر ارجاع مییابد.
گاسپاره دوری و ژوزف آگوستینو با پل تابت؛ مدیر بنیاد بومارشه که SACD را به وجود آورده و هدف آن تشویق جوانان نمایشنامهنویس فرانسوی است، مصاحبهای کردهاند تا شرایط این بنیاد را بیشتر بشناسانند.
ما دو کمیته خوانش متن در هر سال داریم. کاندیداها میروند و در پروژه نوشتاری ما که شامل خطوط مشی خاصی است شرکت میکنند. پروژههای برگزیده، ده تا از پانصدتایی که هر سال امتحان میدهند، یک سهام 380 یورویی ثابت را دریافت میکنند. علاوه بر این، بورسهای خاصی به این پروژهها تعلق میگیرد که به آنها اجازه میدهد تا آثارشان را ارائه، چاپ و منتشر کنند.
نه. بنیاد بومارشه همچنین نقش فعالی در پراکنش متون تئاتری بین کارگردانان و انتشاراتیها دارد. 80 تا 85 درصد متون تشویق شده از سوی ما چاپ و اجرا میشوند. متون برجسته بنیاد ما امتیاز مازاد مقبول افتادن نزد حرفهایهای تئاتر را دارند.
از شخصیتهایی که هر یک، از بخشهای مختلفی میآیند. روزنامهنگاران، اساتید، بازیگران و کارگردانان این کمیته را تشکیل میدهند. هدف از تمایزگذاری حداکثری در ترکیب کمیته این است که امتیاز به یک سبک خاص نوشتاری تعلق نگیرد.
در بنیاد ما برای هر قالب نمایشنامهنویسی باز است. هر مولفی جهان خاص و غنای ذهنی خاص خود را دارد که اتفاقا ما میخواهیم حفظش کنیم. تازه سعی ما بر این است تا قالبهای سبک نو را هم برای غنا بخشی به زبان و بیان هنری تبلیغ کنیم.