هر گاه به سالنهای دولتی مراجعه میکنیم، میگویند سالنها تا دو سال آینده پر هستند اما نکتهای در این میان وجود دارد، بسیاری از این سالنها، آثار تکراری روی صحنه میبرند.
هر گاه به سالنهای دولتی مراجعه میکنیم، میگویند سالنها تا دو سال آینده پر هستند اما نکتهای در این میان وجود دارد، بسیاری از این سالنها، آثار تکراری روی صحنه میبرند. این اتفاق در شرایطی صورت میگیرد که بسیاری از کارگردانهایی که نخستین تجربه کارگردانی خود را پشتسر میگذارند اما بهزعم بسیاری از اهالی تئاتر آثار بسیار خوبی تولید کردهاند، در صف اجرا میمانند. تماشاخانهها ریسکپذیر نیستند و ترجیح میدهند نمایشی که یکبار امتحان خود را پس داده و از نظر مالی برای آنها بهصرفه است، روی صحنه برود چون ما از تئاتر بنگاه ساختهایم. البته این روزها اتفاق دیگری نیز رخ میدهد، بسیاری از گروههای تئاتر، تماشاخانههای خود را راهاندازی میکنند تا بتوانند آثارشان را روی صحنه ببرند، این اتفاق، داستان دیگری دارد و نمیتوانیم بگوییم این گروهها بنگاه اقتصادی راه انداختهاند اما بسیاری از تماشاخانهها به تئاتر با رویکرد مالی نگاه میکنند که من با این اتفاق چندان موافق نیستم. این نوع نگاه، به تئاتر آسیب میزند. در پیرامون خودم، بسیاری افراد مستعد، توانمند و باسواد در حوزه تئاتر را میبینم که فضایی برای اجرا ندارند. زمانیکه برای گرفتن سالن مراجعه میکنند، پاسخ میشنوند که سالن پر است چون کارگردانی نمایش 10 سال پیش خود را بدون تغییری روی صحنه آورده است! شاید بتوان به تماشاخانههای خصوصی حق داد که به مسائل مالی خود فکر کنند اما سوال من این است که چرا این تماشاخانهدارها که بسیاری از آنها تئاتری هستند، مثل ما کارگردانهای جوان ریسکپذیر نیستند؟