آن سفارت ایران در تونس را متولی، آن از رئیس جمهور تونس گیرنده مدال نشان درجه یک “جمهوری”، آن صاحب کارشناسی ارشد معارف اسلامی، آن دانشگاهیِ امام صادقی (ع)، آن دکترایش را در رشته فرهنگ و ارتباطات گرفته بی هیچ تعللی، آن در صدا و سیما صاحب مسئولیت های بسیار در معاونت سیاسی، آن معاون رسانه ای دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمان ریاست سعید جلیلی، آن از سال 1400 رئیس سازمان صدا و سیمای ملی، آن مسلط به دو زبان انگلیسی و عربی، آن موضوع پایان نامه اش “به سوی الگوی هنجاری تلویزیون بینالمللی جمهوری اسلامی”، آن واضع نظریه “ریزشها و رویشها” پس از درخواست پناهندگی برادرانِ خونی، مولانا “پیمان جبلی”، چنان مخاطبان صدا و سیما را راضی همی کرد که مریدان نقل کنند مردم هر صبح و شام به پشت بام ها بودند به جهت شکر این نعمت به درگاه حق تعالی؛ هر چند که معاندان این صبح و شب بر بام بودن ملت را نسبت همی دهند به جنباندن دیش های ماهواره و گرفتن شبکه های تازه!
علی زراندوز
آن سفارت ایران در تونس را متولی، آن از رئیس جمهور تونس گیرنده مدال نشان درجه یک “جمهوری”، آن صاحب کارشناسی ارشد معارف اسلامی، آن دانشگاهیِ امام صادقی (ع)، آن دکترایش را در رشته فرهنگ و ارتباطات گرفته بی هیچ تعللی، آن در صدا و سیما صاحب مسئولیت های بسیار در معاونت سیاسی، آن معاون رسانه ای دبیر شورای عالی امنیت ملی در زمان ریاست سعید جلیلی، آن از سال 1400 رئیس سازمان صدا و سیمای ملی، آن مسلط به دو زبان انگلیسی و عربی، آن موضوع پایان نامه اش “به سوی الگوی هنجاری تلویزیون بینالمللی جمهوری اسلامی”، آن واضع نظریه “ریزشها و رویشها” پس از درخواست پناهندگی برادرانِ خونی، مولانا “پیمان جبلی”، چنان مخاطبان صدا و سیما را راضی همی کرد که مریدان نقل کنند مردم هر صبح و شام به پشت بام ها بودند به جهت شکر این نعمت به درگاه حق تعالی؛ هر چند که معاندان این صبح و شب بر بام بودن ملت را نسبت همی دهند به جنباندن دیش های ماهواره و گرفتن شبکه های تازه!
پس روزی او را در جمع مریدان وقت خوش گشت و آنان را گفت: «ما را شب یلدایی در دورانِ کودکی، تفالی زدند بر دیوان حافظ؛ این بیت آمد که: “سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد / و آن چه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد”». پس گفتند چون کلان شوی و از دانشگاه بیرون روی و سرد و گرم روزگار بچشی، تو را مژده باد بر تکیه بر صندلی ریاست سازمانی اندر خیابان جام جام».
پس چون بیت بعدی آمد که: «گوهری (ظن: بودجه ای!) کز صدفِ کون و مکان بیرون است / طلب از گمشدگانِ لبِ دریا میکرد»؛ پس گفتند: «حواست به صفرهای بودجه سازمانت باشد که هر سال چند تایی به آن افزوده شود که با این بودجه باید تشنه لبان بسیاری را سیراب همی کنی!». و چون این بیت همی آمد که: “اینهمه شعبدهٔ خویش که میکرد این جا / سامری پیشِ عصا و یدِ بیضا میکرد!”، گفت: «پس مرا گفتند که حواست باشد به بودجه سریالی الف ویژه از برای “ابراهیم حاتمی کیا” درباره حضرت موسی (ع)!».
او را جملات نقض و پُر مغز و دارای بُرد رسانه ای بسیار است. و گفت: «معتقدم هیچ گاه شخصیتم را در قالب محدود یک جریان سیاسی قرار نداده ام!». و (قبل از رسیدن به ریاست صدا و سیما) گفت: «صداوسیما باید منعکس کننده مطالبات، خواسته ها و دغدغه های توده مردم باشد و نباید منعکس کننده نظرات و منویات یک طبقه خاص آن هم طبقه خاصی که جدای از مردم است، باشد!». و گفت: «کار بلدهای رسانه ملی را از فعالیت منتزع نکردهایم!». و گفت: «درِ رسانه ملی به روی هنرمندان باز است!». پس برخی مخالفان و معاندانش می خواستند بپرسند کدام هنرمندان، که مولانا جبلی اندر صفحه خود در فضای مجازی نوشت: «برنامه پاورقی با اجرای “شهبازی” ادامه خواهد یافت!». و گفت: «حجمی از غم و اندوه و سیاه نمایی که در سریالهای داخلی ترکیه وجود دارد، به هیچ وجه در سریالهای خارجیشان انعکاس ندارد!». و گفت: «تبلیغات تلویزیون که کم میشود، عدهای نگران وضع اقتصاد میشوند!».
نقل است چون شایعه ای مبنی بر دستگیری مولانا جبلی به دلیل استخراج رمز ارز در زیر زمین صدا و سیما منتشر همی شد، برخی مریدان او را پرسیدند از آن چه در زیر زمین صدا و سیماست و مولانا جبلی جمله مریدان را به زیر زمین همی برد به جهت بر طرف کردن شائبه های ایجاد شده و چون تقاضا برای بازدید از زیر زمینِ صدا و سیما پس از انتشار این شایعه بسیار شد، آن گاه مولانا جبلی امر کرد به فروختن بلیت برای بازدید از زیر زمین صدا و سیما و نترسید که فردا – پس فردا باز معاندان، از درآمدهایِ زیر زمینیِ صدا و سیما شایعه پردازی کنند که او را از این دست تصمیماتِ زیر زیرکی، بسیار بود!
نقل است چون مجری برنامه ای اندر شبکه افق، به میهمانان کفن اهدا همی کرد، مولانا جبلی همی گفت: «بنده نیز در این خصوص تذکر دادم و از نگاه بنده این کار نیز با هر هدف و تحت هر عنوانی خطا بود. البته این برنامه تا کنون شش بار باز پخش شده است!». پس مریدان او را پرسیدند: «یا پیمان! اگر در این برنامه خطا ندیده بودی، آن را چند بار بازپخش همی کردی؟». پس مولانا جبلی همی گفت: «همچو مختارنامه؛ ششصد بار!».
نقل است چون “مهران مهام” (تهیه کننده تلویزیون) همی گفت: «همه چیز (در تلویزیون) مثل پادگان شده است. فیلمنامه را پلمپ شده به برنامه ساز میدهند و می گویند برو و بدون یک نقطه تغییر، تولید کن!»، این نقل قول به گوش مولانا جبلی رساندند، همی گفت: «شاید ما روی تغییر نقطه حساس باشیم، لیک روی تغییر ویرگول حساسیتی نداریم. پس بروید و ویرگول ها در هنگامِ برنامه سازی جا به جا همی کنید و شُکر کنید که ما را به نظریه “هنرمند مولف”، در حدِ جا به جایی ویرگول در متن، سخت اعتقاد باشد!».
پس چون صدا و سیما درخواست همی کرد تا سایت آپارات، برای ۱۱ سال فعالیت خود، خسارت ۵۵ هزار میلیاردی به صدا و سیما پرداخت کند، جمله مریدان، مولانا جبلی را پرسیدند: «یا پیمان! عمق راهبردی شما در صدا و سیما همین باشد؟». پس گفت: «باش تا صبح عمق راهبردی ما بدمد که از پلتفرم فیلیمو هم به دلیل پخش مسابقات فوتبال و پخش “جوکر”و “آکتور” و “رهایم کن” و “سقوط” و سه سریال دیگر هم شکایت کردیم و برای حذف صدای “عادل فردوسی پور” و برنامه “سروش صحت” (اکنون) از پلتفرها هم در تلاشیم!».
مریدان باز پرسیدند: «یا پیمان! دلیل این تلاش ها چه باشد؟». پس مولانا جبلی همی گفت: «این نمی شود که برنامه های ما در صدا و سیما کمتر از برنامه های پلتفرم ها بیننده داشته باشند؛ پس ما را اگر توانِ ارتقایِ بییندگان صدا و سیما نباشد، توان و قوتِ تعطیلی برنامه های پر مخاطب پلتفرها باشد؛ که از قدیم گفته اند: ظلم بالسويه عدل است!».
پس گفت: «مخاطبان مان سخت پسند شدهاند!». آن گاه سر در جیب مکاشفت فرو برد و چون سر بر آورد، همی گفت: «پس چون مخاطبان مان سخت پسند شدهاند، زین پس به جای آباژورهای معمولی و گلدان های سفالی، از آباژورهای طرح دار و نقش و نگار دار و گلدان های چینیِ خوش آب و رنگ برای سانسور بهره همی برید که همه نوع مخاطبی با هر سطح سلیقه ای به دیدنِ سانسورهایِ ما مشتاق باشند، نه از آن ها گریزان!».
نقل است روزی معاندان او را گفتند از اشتباه گرفتنِ رسانه ملی با روابط عمومی و تولید محتوا فقط برای عده ای معدود؛ پس مولانا جبلی بگفت: «مرا پاسخی دندان شکن از برای این ادعاها در آستین همی بود، لیک چون تفالی به دیوان سعدی زدم و این بیت همی آمد که: “نه در هر سخن بحث کردن رواست / خطا بر بزرگان گرفتن خطاست!”، دانستم که خطای شما از گیرنده تان است و ما را نیازی نیست که دست به فرستنده های مان بزنیم!».
نقل است برخی مریدان او را پرسیدند از قائم مقامی رئیس صدا و سیما، پس مولانا جبلی همی گفت: «الوَحید فِی السازمان، کَالمِلحِ فِی الطّعام! پس ما را بر خلافِ توصیه اطباء، به غذای خوش نمک، میل و رغبت، بسیار باشد!».
نقل است شبی مرحوم “اینشتین” را اندر خواب همی دید و او را پرسید: «یا آلبرت! مرا خبر ده که در جهان چه چیزهایی بی انتها همی باشد؟». پس اینشتین با آن موی پریشان بگفت: «دو چیز اندر جهان بی پایان باشد. اول، بزرگیِ عالم که آن را پایانی نباشد و هر روز در حال انبساط است و دوم، مخاطبانِ صدا و سیما که به گفته خود شما در مصاحبه های تان، اکنون ۸۷ میلیون نفر هستند و هر روز هم در آمارهایِ بی انتهای تان به خیل آن ها افزوده شود، افزوده شدنی!».